پژوهشی در رابطه‌ی انسان و عدد در گذر تاریخ

بخش دوم

 

 

عدد ۷

بی تردید پر آوازه ترین عدد از گروه عددهای ویژه، هفت است.  پیشینه های تاریخی به دست آمده نشان می دهد که آمیختگی عدد “۷” با زندگی انسان، دستکم، افزون بر هفت هزار سال پیش از این آغاز شده است. می توان گفت که جنبه‌ی تقدس عدد “۷” با کشف هفت کره‌ی آسمانی در روزگار باستان پیوند دارد و از همان زمان که انسان پنداشت جهان هستی از هفت فلک یا آسمان تشکیل شده این عدد منزلت یک وجود ملکوتی را پیدا کرد و جایی مهم در فرهنگ همه‌ی ملت‌ها برای خود باز کرد.

عدد “۷” در کیش مهری

کیش مهری، که غربیان آن را میتراییزم می خوانند و در بین عوام پارسی زبان، به اشتباه، به مهرپرستی شهرت پیدا کرده، قدیمی ترین دین ایرانی – و شاید جهانی – باشد که آثار، نمادها، و نمودهای آن هنوز هم در گوشه و کنار آسیا و اروپا بر جای مانده است. کیش مهری تا سده ی چهارم میلادی رواج گسترده داشته و نمادهای فرهنگی و اعتقادی آن به درون دین‌های چهارگانه‌ی دیگر هم نفوذ کرده است.

بنابر پژوهش های انجام گرفته، در کیش مهری، آسمان را هفت طبقه یا مقام دانسته اند، که بی شک اشاره به هفت فلک یا هفت کره است؛ و فراتر از آن هفت طبقه، طبقه ی هشتم قرار دارد(۱). هر طبقه دری دارد که از فلزی خاص ساخته شده و اشاره ی رمزگونه  ای برای ورود به هر سیاره است.  رنگ درها هفت گونه و هر یک به سیاره ای نسبت دارند که در آیین مهری از اهمیتی ویژه برخوردارند. از همین رو، این رنگ ها در آیین میترا رنگ های مقدس شمرده می شدند:

  1. سیاه کیوان = زحل
  2. خاکستری             مشتری= برجیس
  3. سرخ بهرام = مریخ
  4. زرد خورشید = شمس
  5. سپید ناهید = زهره
  6. کبود تیر = عطارد
  7. زنگاری             ماه = قمر

بر هر در، یک نگهبان گماشته شده که از ایزدان یا فرشتگان است. باور مهریان بر این  بوده که هر سالک با ایمان در زندگی زمینی باید بیاموزد که در برابر هر دروازه چه آداب یا نیایشی را به جای آورد تا اجازه ی ورود بیابد؛ و هر روحی که بتواند از آن دروازه ها بگذرد به تدریج از آلایش هایی که در زندگی زمینی دریافت کرده پاک می شود. سالک در صورت توفیق در چنین پالایشی، روح و فره وشی پاک خود را به “ماه”، آرزوهایش را به “تیر”، هوس هایش را به “ناهید”، کارآیی‌های اندیشگانی را به “خورشید”، غریزه ی ستیز و پیکارجویی را به “برجیس”، و انگیزه های نفسانی را به “کیوان” می بخشد و از آنها رها می گردد.  هنگامی که روان در این هفت مرحله پاک شد و جز نور و روشنایی محض از او چیزی باقی نماند اجازه ی ورود به طبقه ی هشتم را به دست می آورد، که جایگاه نور مطلق یعنی جایگاه اورمزد و فرشتگان مقرب است.  داوری همه‌ی روان‌ها در سیر این مرحله ها با میترا (مهر) است (۲).

7number

در کیش مهری، سیر و سلوک عرفانی یا اصولن مذهبی انسان های با ایمان، هفت مرحله دارد، که به سبب شباهت بسیار با سیروسلوک صوفیانه و ریاضت هایی که سالک باید بپذیرد، می توان آن را بنیان تاریخی “هفت شهر عشق” – هفت وادی –  تصوف دانست(۳).  این هفت مرحله سفر سالک، که گذر از آنها، طلب و عشق و ارادت و همت سترگ می طلبد و پذیرش هرگونه ریاضت، به ترتیب زیر است:

  1. کلاغ    پیک خداوند
  2. پارسا (پوشیده)    خدمتگذار ( مهرابه)
  3. سرباز    سربازان و پیکارگران مهر
  4. شیر   نماد آتش، گرما، خورشید
  5. پارسی   نماد رشد و تولید محصول (بزرگداشت طبقه ی کشاورز)
  6. پیک خورشید  نماینده ی ایزد خورشید در زمین
  7. پدر (پیر)             جانشین یا نماینده ی مهر در زمین – آگاه ترین، پاکترین،   داناترین، مرشد اعظم.

سالک نوآموز، در هر مرحله باید خود را از بخشی از صفت های بشری، زمینی، و نفسانی پاک سازد تا سیر تکاملی را طی کند.

در گردونه (ارّابه) مهر که حاوی جنگ افزارهای گوناگونی ست، یک گرز آهنین نیز وجود دارد که سرِ آن دارای هفت گره (برآمدگی) است.

عدد “۷” در آیین زرتشت

در کیش زرتشت از هفت صفت اهورامزدا به عنوان هفت مرحله‌ی تکامل انسان نام برده شده، که یادآور هفت مرحله‌ی تکامل در آیین مهری و هفت وادی سیر و سلوک تصوف ایرانی بعد از اسلام هم هست.  هفت صفت اهورایی چنین است:

۱ـ راستی و درستی

۲ـ منش پاک

۳ـ قدرت (که منبع و سرچشمه‌ی آن، اهورامزداست)

۴ـ محبت

۵ـ اندیشه‌ی نیک

۶ـ گفتار و کردار نیک

۷ـ همیاری و خدمت به خلق

در اوستا و دیگر متن های موجود کیش زرتشت نشانه های فراوانی از “۷” به چشم می خورد، که همگی، تقدس و والایی این عدد را نزد زرتشتیان می رساند.  مختصری از آنها چنین است:

*بندهای  ۸۲ تا ۸۴ از فروردین یشت: “نها بآنهاما به فروهرهای نیک و توانا و مقدس پاکان درود می فرستیم، و به آن فروهرهای امشاسپندان درخشنده و تندنظر و بزرگ و بسیار توانا و دلیر و جاودانی و مقدس و آفریده‌ی اهورا، که هر هفت، یک سان اندیشند، که هر هفت یک سان سخن گویند، که هر هفت یک سان رفتار کنند.

*در خُرد اوستا نمازی هست به نام آفرین هفت امشاسپندان (ایزدان، فرشتگان)

*یشت دوم از ۲۱ یشت، ویژه ی هفت امشاسپند است.

*در گاتها، در یسنای ۳۲ از هفت بوم (اقلیم، سرزمین) سخن رفته است.  در بخش های دیگر اوستا نیز بارها به هفت کشور اشاره شده که در واقع، همان تقسیم زمین به هفت اقلیم، سرزمین، خشکی – از دیدگاه پیشینیان – معنا می دهد.

*بخشی از اوستا “هپتن هاپتی” نام دارد به معنای هفت باب، یا هفت فصل (یسنای ۳۵ تا۴۱ ).

*در یسنای ۵۷، بند ۲۱ می خوانیم: “هفت ها (=هفت فرشته یا ایزد) سلاح پیروزمند سروش است.

*در اوستا واژه ی هپتو ایرنگ (=هپتو رنگ) به معنای هفت نشانه به کار رفته است که همان “بنات النعش” یا دبّ اکبر است که در پارسی “هفت برادران” گفته شده است. باور همگانی بر این بوده که ۹۹۹۹۹ فروهر نگهبانی هفتورنگ را بر عهده دارند.

عدد “۷” در مراسم و آیین های باستانی ایران

در جشن ها و آیین های باستانی ایرانیان، با حضور عدد هفت و جنبه ی تقدس آن به فراوانی برخورد می کنیم، که مهمترین آنها سفره‌ی هفت سین نوروزی و سفره‌ی مهرگان است.

*در سفره ی هفت سین هفت چیز مقدس یا سپنته، به نشانه‌ی هفت امشاسپند، می نهند (که گویا به همین دلیل نامشان با “س” آغاز می شود).  صورت باستانی و شاهانه‌ی این سفره، آنگونه که در المحاسن والاضدا کسروی آمده، چنین بوده است:

“پیک نوروزی یک میز ساخته شده از نقره برابر شاه می نهاد. در حاشیه ی میز، گرده های نان پخته شده از آرد گندم، جو، نخود، عدس، برنج، کنجد، و لوبیا گذارده می شد ، به اضافه ی ۷ دانه از هر یک از حبوب مصرف شده در نان.  در وسط میز ۷ شاخه از درختان مقدس قرار می دادند: بید، زیتون، به، انار، و دیگر … این هفت شاخه نماد ۷ اقلیم بودند.  ۷ جام سپید و ۷ سکه‌ی سپید ضرب شده در همان سال نیز روی سفره گذاشته می شد.”

*هفت آذر:  در ایران ۷ آتشکده ی معتبر و نامور وجود داشته (بقایای برخی از آنها هنوز موجود است)، به نام های: آذرمهر، آذرنوش، آذر بهرام، آذرآیین، آذرخرداد، آذربرزین، و آذریشت.

*ماه مهر هفتمین برج گاهشماری پارسی ست و نام آن از میترا  گرفته شده است. مهرماه در ایران باستان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و جشن مهرگان جشنی بوده همتای جشن نوروز.

*دین مانوی نیز قایل به وجود ۷ ایزد، یا فرشته ی مقرب، است.

*در مراسم چارشنبه سوری ۷ بوته ی آتش افروخته می شود و از روی آنها می پرند.

*اسپند را باید از ۷ دکان (رو به قبله) خرید و دود کرد.

*آش ۷ دانه را از دانه های گندم، جو، عدس، ماش، لوبیا، نخود، و باقلا می پختند، که هنوز رسم است (آش شله قلمکار).

*آجیل ۷ مغز ویژه‌ی نوروز را از مغز هفت میوه‌ی خشک ترکیب می کنند: گردو، بادام، شفتالو، زردآلو، پسته، فندق، بادام هندی.

* ۷ گوهر را مقدس و گرامی می دانستند: الماس، یاقوت، زمرد،لعل، پیروزه، عقیق، مروارید.

*در گوشه و کنار ایرانزمین هزاران شهر کوچک و روستا وجود دارد که نامشان با ۷ آغاز می شود: هفت تپه، هفتگل، هفت آباد، هفت چنار، هفت کوه، هفت چشمه، هفت پیر، هفت تنان، هفت حوض، هفت دختران، و …

*آرامگاه کوروش بزرگ در دشت مرغاب، بر ۷ پله (تختگاه) بنیاد شده است.

 

پی نگاشت

  1. جایگاهی شبیه عرش در آیین اسلام. در ادبیات عرفانی نیز اقلیم هشتم برفراز هفت طبقه ی آسمان قرار دارد و جایگاه نور محض و روشنایی بی پایان است.
  2. در سفرنامه ی منسوب به فیثاغورس (که برخی آن را جعلی می دانند) درباره ی اعتقاد مغان غیر زرتشتی چنین آمده است: “روح پس از مرگ آدمی ناگزیر ست از هفت گذرگاه یا دروازه بگذرد. این سفر چندین میلیون سال به درازا می کشد تا مسافر به قرص آفتاب یا اطلس، که جایگاه نیکبختان است، برسد. هر یک از درها از شکلی دگرسان و از فلزی دگرگونه ساخته شده و مدخل [ورودگاه] سیاره ای ست که که تدبیرکننده و مدیر آن است. از درِ نخستین به “کیوان” و از درِ آخرین به “ناهید” می توان رسید.  این را جنبش اجرام آسمانی و زمین و کمال طبیعت می نامیم. روح پی در پی در سیاره ها که گرد آفتاب می گردند، مسکن می گزیند و هر اندازه که به سرور اختران نزدیکتر می شود از شائبه ها و نقص ها دور می گردد.  آنجا مرکز نظام عمومی آفریدگار است.”
  3. “گفت: ما را هفت وادی در ره است … چون گذشتی هفت وادی، درگه است” – منطق الطیر،عطار نیشابوری. “هفت شهر عشق”: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر وفنا

 

سرچشمه ها:

  1. سیاحتنامه فیساغورس و ایران؛ ترجمه یوسف اعتصامی
  2. دکتر محمد معین؛ تحلیل هفت پیکر نظامی
  3. جلال الدین محمد بلخی؛ مثنوی معنوی
  4. هاشم رضی، آیین مهر؛ انتشارات بهجت، ۱۳۷۱
  5. هاشم رضی؛ گاهماری و جشن های ایران باستان؛ انتشارات بهجت، ۱۳۷۱
  6. جهانگیر اوشیدری؛ دانشنامه مزدیسنا؛ انتشارات مرکز، ۱۳۷۱
  7. تقی پورنامداریان؛ رمز و داستان های رمزی در ادبیات فارسی؛ انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۴
  8. باربارا آن برنن؛ هاله درمانی، ترجمه مهیار جلالیانی؛ انتشارات جیهون ۱۳۷۸
  9. سیدمحمدعلی خواجه الدین؛ سرسپردگان، تاریخ و شرح عقاید دینی اهل حق؛ چ۲ کتابخانه منوچهری
  10. لغتنامه دهخدا
  11. فرهنگ معین
  12. Ruth With; Chakras; Pit Cus, London 1996
  13. Alistar Shearer & Peter Russell, translators; Upanishad; Mandala, 1989