صدای اعتراض ما  به گوش نسل جدید می رسد

در ۲۵ سپتامبر به مناسبت ۲۸مین سالگرد کشتار ۶۷ مراسمی در تورنتو ـ کانادا توسط سازمان فداییان خلق ایران ـ اکثریت تورنتو برگزار شد. برنامه با خواندن یکی از نامه های تقی خان که در سال ۶۷ اعدام شد، آغاز گردید. نامه در تاریخ اول فروردین سال ۶۷ از زندان به دخترانش نوشته شده:  یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود هرچه بود نتیجه عشق و تلاش و تجربه بود. فصل تابستان که رسید دخترکوچولوی ما روستا را دید….

این داستان ناتمام از تقی خان فدایی خلق (اکثریت) است که در شهریور ۱۳۶۷ اعدام شد و آن قدر زنده نبود که بتونه این داستان را که برای دختران عزیزش سارا، زویا و سایه نوشته بود تمام بکند.

 

رزا مجری برنامه ضمن خوشامدگویی ادامه داد که چنین مراسمی ضروری است چرا که ما با برگزاری یادمان، یاد این عزیزان را گرامی می داریم تا از تکرار چنین فجایعی جلوگیری  کنیم.

roza

سپس یک دقیقه سکوت جهت احترام به شهدای راه آزادی اعلام شد. در ادامه رزا شمه ای از زندگی دکتر راحله طارانی را بازگو کرد.

راحله طارانی از  کنشگران چپ و  فعال سیاسی ـ حقوق بشری ست. او  روانشناس است  و در سازمان خدمات  اجتماعی  ” McMan YouthFamily and Community Services ” در شهر کلگری کانادا  مشغول به کار  است.

راحله همچنین  از  اعضای کمیته راهنمایی و مشاوره در دانشگاه مانت رویال  کلگری است.

به عنوان روانشناس بیشتر از ۲۰ سال و به عنوان یک  فعال سیاسی بیشتر از ۳۵ سال سابقه کار دارد.

راحله خودش را با افتخار به خانواده فداییان متعلق می داند و از طرفداران وحدت چپ در سازمان اتحاد فداییان خلق است. راحله همچنین با “شبکه همبستگی برای حقوق بشر” و”همبستگی برای جمهوری عرفی و حقوق بشر” همکاری  می کند  و توضیحش برای متصل بودن به این تشکیلات متعدد این است: ” دنبال فضای بیشتری برای کار و فعالیت و موثر بودن در جنبش هستم.”

tarani-2

راحله هم مثل بسیاری از ما زخم خورده است و از خانواده جانباختگان راه آزادی و عدالت اجتماعی می باشد.

زنده یاد “شهرام فرجزاده طارانی” از جانباختگان جنبش مردمی در سال ۸۸ برادر راحله بود.

راحله به عنوان یک روانشناس و یک کنشگر سیاسی با تجربه تلخ  از دست دادن یکی از عزیزترین عزیزانش  در راه آرمان های انسانی ای  که به آن اعتقاد دارد  در رابطه با اثرات روانی فاجعه ملی قتل  عام سال ۶۷ صحبت خودش را چنین آغاز کرد:

کشتار دگراندیشان در رژیم  جمهوری اسلامی  از فردای انقلاب آغاز شد و تا به امروز ادامه دارد. کشتن سعید سلطانپور در سال ۶۰، یا هیبت اله معینی ها و هزاران زندانی سیاسی دیگر در سال ۶۷، قتل های زنجیره ای، کشتارمعترضانی چون برادر من شهرام در جنبش مردمی  سال ۸۸ و حتی  فشارهایی که منجر به مرگ زنده یاد شاهرخ زمانی در زندان شد، همه اشکال گوناگون جنایت رژیم علیه مخالفان خود است؛  اما برای من  درک عمیق  این جنایت از لحظه ای آغاز  شد که یکی از دوستانم از اعضای خانواده حسین اقدامی در تیر ماه سال ۶۷ این  شعر حسین را برایم خواند و خبر داد که کشتارهای بی رحمانه و فاجعه اعدام های دسته جمعی  در زندان ها آغاز شده و رژیم جنایتکار  داس مرگ به دست، با شقاوت  زندگی را در زندانها درو می کند.  حسین در همان روزها اعدام شد و  ۲۸ سال است که این سئوال در من تکرار می شود که آخر چگونه توانستند آن همه انسان آزاده که مثل حسین حتی بوسه وداعشان را یکسان بین تمامی مردم قسمت کردند، را با آن قساوت از زندگی محروم کنند؟

tarani-1

راحله در پایان شعری از حسین اقدامی که در زندان سروده شده بود، خواند. (متن کامل سخنان راحله طارانی را در همین شماره شهروند می خوانید)

در پایان سخنرانی دکتر طارانی، مجری اضافه کرد که محکومین به اعدام با این که با مرگ فاصله نداشتند در وصیت نامه ها از کلماتی زیبا استفاده کردند و اکثرا خلاف قوانین جمهوری اسلامی نگهداری فرزند یا فرزندانشان را به همسران خود سپردند.

پس از آن پیام ویدیویی از دکتر رضا مریدی وزیر علوم و تحقیقات و نوآوری که به دلایل کاری در برنامه حضور نداشت، پخش شد.

در قسمتی از پیام ایشان آمده است:

“همان طورکه می دانید پس از پایان جنگ ایران و عراق و نوشیدن جام زهر توسط خمینی هزاران زندانی سیاسی به جوخه های مرگ سپرده شدند.

پارلمان کانادا سه سال پیش این حادثه بسیار دردناک را به عنوان جنایت علیه بشریت  محکوم نمود.

ما  ایرانیان این حادثه دردناک را هیچوقت فراموش نخواهیم کرد.”

پیام حزب کمونیست کانادا توسط دیوید مکی دبیر اول حزب  خوانده شد. در قسمتی از پیام آمده: کانادا کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ را محکوم می کند و حزب کمونیست همچنین معتقد است که سرنوشت مردم ایران باید توسط خود ایرانیان رقم بخورد و با هرنوع دخالت خارجی مخالف است.

سپس فرازهایی از اعلامیه سازمان فداییان خلق ایران ـ اکثریت که در رابطه با کشتار ۶۷ صادر شده، خوانده شد. در بخش هایی از این اعلامیه آمده است که “بیست و هشت سال پیش در چنین روزهایی، هزاران زندانی سیاسی به دستور رهبر وقت جمهوری اسلامی به قتلگاه فرستاده شدند. آیت الله خمینی مسئول اصلی آن جنایت هولناک بود، اما او نمی توانست بدون کمک گروهی که فرمان او را اجرا کردند، فاجعه ای بدان ابعاد بیافریند. شماری از دست اندرکاران قتل عام زندانیان سیاسی ایران در سال ۱۳۶۷ اکنون در حکومت مقام های بالایی دارند. حسینعلی نیری حاکم شرعی که دسته دسته زندانیان را به کام مرگ فرستاد، از عالی‌ترین مقامات قضایی است. مصطفی پورمحمدی نماینده وزارت اطلاعات در هیئت مرکزی مرگ، وزیر دادگستری دولت حسن روحانی است. مرتضی اشراقی نماینده دادستانی در آن هیئت، پس از سال ها عهده دار بودن مقامات بالای قضایی، دفتر وکالت دارد. ابراهیم رئیسی که او نیز در مقام قضاوت در کشتار زندانیان دست داشت، از سوی علی خامنه ای به تولیت آستان قدس منصوب شده است.

گرچه بیش‌ترین اعدام ها در سال ۶۷ از هواداران سازمان مجاهدین خلق بود، اما صدها تن از نیروهای چپ اعدام و بیش از ۱۵۰ تن از اعضای سازمان اعدام شدند. آن ها نه به اقدام مسلحانه دست زده بودند و نه به آن باور داشتند. کشتار آن ها به خاطر عقاید و دفاع از موضع سیاسی شان بود. سردمداران رژیم عامدانه در مورد کشتار نیروهای چپ سکوت می کنند تا این جنایت را به حمله سازمان مجاهدین نسبت دهند. حکومتگران با توطئه سکوت نمی توانند برکشتار صدها تن از نیروهای چپ سرپوش بگذارند. هم چنان‌که قادر نشدند کشتار ۶۷ را کتمان سازند و بالاخره با انتشار فایل صوتی بعد از ٢٨ سال به این اقدام هولناک اعتراف کردند.

در سالگرد جان باختن هزاران تن از فداکارترین و پرشورترین مردان و زنان ایرانی و از جمله شمار زیادی از فداییان خلق، در برابر خاطره تابناک آنان سر فرود می آوریم. ما تلاش خانواده های جان باختگان برای اجرای عدالت را ارج می نهیم. هم‌چنین، شمار زیادی از زندانیان سیاسی دهه ۱۳۶۰ که با ثبت مشاهدات‌شان، اسناد گرانقدری بر گنجینه تاریخ معاصر ایران افزوده اند،‌ سزاوار قدردانی و سپاس همه شهروندان ایرانند”.

سپس پیام کمیته مرکزی حزب توده ایران دررابطه با کشتار۶۷ خوانده شد.

در بخش هایی از این پیام آمده است:

“ما امروز پس از سپری شدن بیست ‌و هشت سال از فاجعه ملی و نیز دیگر جنایت‌های پیش و پس از آن، هنوز ادامه سیاست‌های سرکوب خشن و اعدام‌های دسته‌جمعی را از سوی رژیم ولایت‌فقیه شاهد هستیم. بدون مبارزه و تلاش مشترک، جلو تکرار ‌چنین فاجعه‌هایی را نمی‌توان گرفت. کمیته مرکزی حزب ما، در اعلامیه‌یی که در آذرماه ۱۳۶۷ و با عنوان:‌”کشتارِ جمعی زندانیانِ سیاسی، یک فاجعه ملی” منتشر کرد، ازجمله درباره چنین ضرورتی و در خطاب به نیروهای مترقی و دموکراتیک، نوشت: “کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران و “نامهٔ مردم”، ارگان مرکزی حزب، در طی یک سال گذشته بارها و بارها دربارهٔ تدارکِ کشتارِ جمعی توده‌ای‌ها و دیگر مبارزان در بند هشدار دادند و از همهٔ آزادی‌خواهان و احزاب و سازمان‌های مترقی و آزادی‌خواه خواستند تا با اقدامِ متحد و یکپارچهٔ خود نگذارند توطئه خونینی که در شُرُف تکوین بود تحقق یابد. امروز باکمال تأسف باید بگوییم از جمله عدم دستیابی به زبانِ مشترک و اتحادِ عمل، محصول خونینی در برابر ما گذارده است. تفرقه و پراکنده‌کاری در مبارزه در راه آزادی‌های دموکراتیک و در مرکزِ آن آزادیِ زندانیان سیاسی جز به‌سود حکام واپس‌گرای جمهوری‌اسلامی نیست و دست آن‌ها را برای ریختن خون‌های تازه باز می‌گذارد. باتوجه به‌این واقعیات، ما بار دیگر همهٔ نیروهای انقلابی و مترقی را به اتحادعمل در مبارزه علیه رژیم جنایتکار جمهوری‌اسلامی فرا می‌خوانیم .”

در ادامه محمد ابراهیمی به نمایندگی از حزب دمکرات کردستان ایران پیامی شفاهی را ازطرف حزب دموکرات کردستان ایران کمیته شرق کانادا قرائت کرد.

در ابتدا یاد تمام دوستانی که جانشان را برای دموکراسی و زندگی بهتر و آزادی برای ایرانیان در کلیت و همه ملل ساکن ایران از دست دادند، گرامی داشت. وی ادامه داد”مردم کرد نسبت به دیگر ملل ساکن ایران هرروزه با درد و رنج از دست دادن عزیزان خود مواجه هستند.

در اوایل انقلاب که همه ما علیه شاه به خیابان آمدیم فکر نمی کردیم که در فردای انقلاب رهبران ما به زندان می افتند و سپس اعدام می شوند. شاید  دلایل زیادی باشند که توضیح دهند که چرا ما به این وضع گرفتار شدیم ولی دو پارامتر اصلی را می توان در این زمینه نام برد:

یکی اینکه بستر آزادیخواهی و آزادمنشی غیرمشروط هنوز در ایران جای پایی ندارند. هنوز آزادی زبان وجود ندارد. و همچنین بعد از این همه سال سازمان های کرد و غیرکرد نتوانستند در کنار هم راه حل مشترکی برای براندازی نظام بدهند.”

در قسمت بعدی نوبت به سمینار بررسی جنایات دهه ۶۰ شد. محور اصلی این سمینار با دو سئوال آغاز شد  که قرار شد سخنرانان به آن بپردازند:

چرا اعدام های سال ۶۷ از طرف جمهوری اسلامی به نیروهای هوادار مجاهدین خلاصه شده و سخنی از اعدام نیروهای چپ به میان نیامده است؟

انتشار نوار منتظری چه شرایط جدیدی را برای خانواده قربانیان و نیروهای آزادی خواه و دموکرات به وجود آورده که می توان مسببین این جنایت را در داخل و خارج کشور از لحاظ حقوقی و… به چالش کشاند؟

در ابتدا نظرات آقای کاظم علمداری که بر روی اسکایپ ضبط شده بود پخش شد.

آقای علمداری دو دلیل اصلی و عمده این که سران جمهوری اسلامی اعدامیان سال  ۶۷ را به مجاهدین محدود می کنند، به این صورت برشمرد: “عده بیشماری از اعدامیان ۶۷ از هواداران مجاهدین بودند، همچنین سران جمهوری اسلامی با نسبت دادن اعدامی ها به مجاهدین راحت تر می توانند جنایت خود را توجیه نمایند، چرا که مجاهدین در عراق مستقر بودند و با صدام حسین همکاری هایی داشتند. همین ها زمینه هایی را ایجاد کرد که هم آن زمان و هم الان مقامات جمهوری اسلامی برای  توجیه جنایت خود سازمان مجاهدین را مقصر بدانند. ولی این استدلال درستی نیست. بسیاری از این زندانیان در آستانه آزادی بودند و دلیلی وجود نداشت که دوباره این ها را محاکمه کنند.”

سخنران در ادامه افزود: “در دهه اول این جنایت ابتدا خانواده ها و جامعه شوکه شده بودند. جو ترس حاکم بود… و ابعاد جنایت هم مشخص نبود.”

ایشان بزرگداشت های این عزیزان در داخل و خارج کشور و سلسله مقالات و کتابها و دادگاه های نمادین مانند ایران تریبیونال را در زنده نگه داشتن یاد قربانیان ۶۷ کارساز دانست. همچنین به تز فوق لیسانس آقای محمد امین منصوری در سال ۲۰۱۵ در شهر بریتیش کلمبیا که به کشتار۶۷ اختصاص داده شد اشاره و از آن به عنوان کاری نیک یاد کرد.

به دلایل مشکلات فنی متاسفانه امکان سخنرانی محمد امیدوار عضو کمیته مرکزی و سخنگوی حزب توده ایران و بهروز خلیق مسؤل هیئت سیاسی سازمان فداییان خلق ایران اکثریت میسر نشد. در آینده سعی خواهد شد که این نواقص برطرف شود.

 در ادامه  قسمت هایی از فیلم “شاهدان چشمبند زده “که  در رابطه با کشتار  ۶۷ بود نمایش داده شد.

در پایان مجری برنامه اشاره کرد:

سال ۷۵ دانشجویی از سردار عباسی یا به اصطلاح خودش دکتر عباسی می پرسد ” اپوزیسیون خارج از کشور می گویند حدود چهار هزار نفر در سال ۶۷ در زندان های ایران اعدام شده اند. چرا شما در این مورد تأیید و عذر خواهی و یا تکذیب نمی کنید”.

عباسی این را شایعه لوس آنجلسی ها اعلام می کند و تعداد کشته شدگان را به حمله مجاهدین به خاک ایران و کشته شدنشان در مرصاد ربط می دهد.

 این نکته نشانگر آن است که صدای اعتراض ما ولو ناچیز به گوش نسل جدید داخل و خارج از مرزهای ایران می رسد و با  برگزاری یادمان ۶۷  ما اصرار داریم  که

نسل آینده از این بخش از تاریخ خونین کشورمان آگاهی یابند.

چنین جنایتی در حق هیچ بشری دوباره تکرار نشود.

از خون ریخته شده این عزیزان مان دادخواهی و حق طلبی شود.

 

سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) تورنتو کانادا