مروری بر تعالیم بهائی    

آئین زرتشت جلوه‌ شگرفی از فرهنگ اغماض و بردباری در ایران کهن بود و به همین جهت ایران باستان بردباری فرهنگی و مذهبی و مبادله فکری را تشویق می‌نمود و در نتیجه نامدارانی چون کورش ایران را مهد تمدن فرهنگی گرداندند. آئین بهائی نه تنها از ایران برخاسته است بلکه با روح فرهنگ شامخ ایران کهن پیوندی یگانه و استوار دارد. چنین روحیه بردباری و تحمل فرهنگی در نیمه قرن نوزدهم میلادی توسط حضرت بهاءالله جلوه بدیعی یافت و شکلی جهانی به خود گرفت و امروز آرمان آئین بهائی پلی برای ارتباط و آشتی در جهان گشته است.

هدف از آثار حضرت بهاءالله دعوت مردم دنیا به یگانگی عالم بشریت و صلحی جهانی بود و به همین علت ایشان جنگ و حمله‌ نظامی را چه برای حل مشکلات منطقه‌ای یا بین‌المللی و یا ایجاد صلح، دمکراسی و عدالت را روشی بیهوده و زیان‌بخش شمردند. نه تنها اصل وحدت و صلحی جهانی سرلوحه تعالیم آئین بهائی است، بلکه حضرت بهاءالله زمامداران سیاسی و روحانی زمان خود را مورد خطاب قرار داد و آنها را به خلع سلاح عمومی، امنیت دسته جمعی و مشورت و همکاری در سطحی جهانی دعوت نمودند. چنان که ذکر شد اصل فرهنگ الفت و یگانگی و صلح جهانی هسته اصلی آئین بهائی می‌باشد و در این راستا مسابقات تسلیحاتی و خصوصاً هسته‌ای که می‌تواند به نابودی گروه کثیری از مردم دنیا انجامد باید در سرتاسر جهان به خلع سلاح عمومی و تأمین امنیت و عدالت عمومی مبدل شود.

آئین بهائی سه نظریه کلی و مشهور اندیشمندان جهان در قرن بیستم را در خصوص صلح مورد تاکید قرار می‌دهد. اولین نظریه بر آن است که عامل تعیین کننده جنگ یا صلح چیزی جز سازمان‌‌های سیاسی دنیا نیست. در این نظریه نظام‌های ملی‌گرایانه باعث می‌شوند که کشورها در رقابت و ستیز باشند و این روش باعث مخاطره و احساس عدم امنیت شده و کشورها در قبال تهدید نظامی دست به مسابقه تسلیحاتی و موازنه قوا بزنند تا هیچ کشوری جنگ را به نفع خود نبیند.

نظریه دوم عامل اصلی جنگ را ساختار سیاسی تک تک کشورها دانسته و دموکراسی را ضامن صلح و فقدان آن را مشوق جنگ می‌داند. از نظر تاریخ ثابت گردیده که جنگ مابین کشورهای دمکراتیک بالنسبه کمتر بوده است. در این نظریه مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اتخاذ روشی صلح‌آمیز از جمله عواملی است که صلح را میان کشورها تشویق می‌کند. راه حل صلح از نظر این نظریه توسعه و تشویق دمکراسی در سراسر جهان است.

نظریه سوم که نظریه‌ای فرهنگی است عامل اصلی جنگ و صلح را ارزش‌های فرهنگی مردم به شمار می‌آورد یا به تعریف دیگر عامل اصلی تعیین کننده جنگ یا صلح در دنیا منوت به باورها و جهان‌بینی افراد است که اگر صلح دوست و صلح‌جو باشند، جنگ را پدیداری منفور و غیر انسانی شمرده و سعی در پایداری از صلح می‌کنند.

حال تصور نمائید یک ایرانی (حضرت بهاءالله) در نیمه قرن نوزدهم میلادی زمانی که زندانی دو حکومت ایران و عثمانی بوده چندین دهه قبل از آن که اندیشمندان جهان نظریه‌های اصلاحی ارائه کنند نظریه‌ای جامع و همه جانبه در مورد صلح ارائه نموده که حاوی همه نکات مثبت سه نظریه ذکر شده بوده است.

حضرت بهاءالله علاوه بر تاکید فرهنگ صلح، از لزوم حرکت در جهت دمکراسی سیاسی دفاع نموده و از خلع سلاح عمومی و ضرورت جلوگیری از مسابقات تسلیحاتی سخن گفته و از طرف دیگر این امر را صرفاً در صورت تحقق یک نظام دمکراتیک بین‌المللی که نظام‌های ملی‌گرایانه کشورها را تشویق به احترام و رعایت قوانین بین‌المللی می‌نماید نموده است.

چنان که دیدیم آئین بهائی مسئله صلح را نه در چارچوب یک عامل محدود بلکه در چارچوب مجموعه‌ای از عوامل متعامل مورد بررسی قرار می‌دهد. تحقق فرهنگ صلح در میان بشر را نیازمند دگرگونی‌های بنیادی، اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی می‌بیند و پاک‌سازی جهان از سلاح‌های هولناک و یا هسته‌ای و جلوگیری از خشونت‌های منطقه‌ای یا بین‌المللی را صرفاً از طریق تحقق نهادهای دمکراتیک و حرکت آن در جهت وحدت عالم انسانی می‌جوید.

خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به  تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید:  پیامگیر :     ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵    ،    ایمیل:  anyquestionsplease@gmail.com

وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی  :      www.reference.bahai.org/fa