فرح پهلوی در فیلم مستند یک کارگردان کمونیست شرکت کرده است. روزنامه بریتانیایی ایندیپندنت در شماره روز جمعه، ۹ ژانویه گزارشی در مورد ساخت یک فیلم مستند درباره …


شماره ۱۲۱۲ ـ پنجشنبه  ۱۵ ژانویه ۲۰۰۹


 

بی بی سی: فرح پهلوی در فیلم مستند یک کارگردان کمونیست شرکت کرده است. روزنامه بریتانیایی ایندیپندنت در شماره روز جمعه، ۹ ژانویه گزارشی در مورد ساخت یک فیلم مستند درباره زندگی فرح پهلوی، همسر شاه سابق ایران، چاپ کرده است.

در این گزارش که با عنوان "شورشی و شهبانو" و به قلم جفری مک ناب انتشار یافته، آمده است که فرح پهلوی، ممکن است به شکلی دور از انتظار یکی از ستارگان فستیوال فیلم ساندنس باشد که در ماه ژانویه در آمریکا برگزار می شود. در این گزارش آمده است که فرح پهلوی پس از اصرار زیاد، با درخواست های مکرر این روزنامه برای گفتگو پیرامون فیلم مستندی درباره خود موافقت کرده است.

این فیلم به کارگردانی ناهید پرسون تهیه شده که از کمونیست های سابق ایران است که در سال های نوجوانی خود برای سرنگونی حکومت شاه مبارزه می کرد.

ایندپندنت می نویسد که قاعدتا باید انتظار داشت این دو زن ـ یعنی همسر یک پادشاه سابق و یک انقلابی سابق ـ از یکدیگر متنفر باشند، اما در واقع، این دو وقتی با یکدیگر روبرو شدند دریافتند که وجوه مشترک آنان به مراتب بیش از آن است که تصور می کردند.

هر دو زن مادر هستند، در تبعید (شهبانو فرح در پاریس و پرسون در سوئد) زندگی می کنند، زنانی مصیبت دیده اند (برادر نوجوان پرسون در روزهای اول برقراری حکومت اسلامی در ایران اعدام شد)، هر دو دلتنگ سرزمینی هستند که ترک گفته اند و از شرایط جامعه ایران تحت حکومت محمود احمدی نژاد، سی سال پس از انقلاب و جمهوری اسلامی، احساس یأس می کنند.

فرح پهلوی در مصاحبه با گزارشگر ایندیپندنت گفته است که "ناهید پرسون یک ایرانی و یک زن است و اگرچه می دانستم که دیدگاه سیاسی او با من تفاوت دارد، فکر کردم که لازم است در مقطعی با یکدیگر گفتگو کنیم و اختلاف و تلخکامی خود را برای ابد نگاه نداریم و به همین دلیل بود که دعوت او برای شرکت در این فیلم را پذیرفتم."

ایندپندنت می نویسد که فرح پهلوی در سال ۱۹۷۹ همراه با همسرش از ایران خارج شد و برای بسیاری از مخالفان حکومت سلطنتی سابق، نماد رژیمی متهم به نقض حقوق بشر و سرکوب آزادی بیان است در حالیکه برای هوادارانش، حلقه ارتباط با نظامی محسوب می شود که امید دارند بار دیگر به ایران بازگردد.

به نوشته این روزنامه، در بخش هایی از فیلم، کارگردان از فرح پهلوی تصویری شبیه به نوعی ماری آنتوانت معاصر ترسیم می کند و عکس ها و فیلم های مربوط به تاجگذاری را در کنار فیلم های خبری راجع به تبعید اجباری به خارج و تظاهرات خیابانی و به آتش کشیدن تصاویر ملکه سابق ایران قرار می دهد تا به این ترتیب، تغییرات شگفت در زندگی ستاره فیلم را به تصویر بکشد.

در ادامه این مطلب آمده است که فرح پهلوی می دانست که به محض موافقت با شرکت در فیلم ناهید پرسون، قادر نخواهد بود چگونگی ارائه تصویری را که از او ساخته می شود کنترل کند و خود او می گوید که کارگردان دوربین و اختیار تدوین فیلم را در دست داشت.

به نوشته ایندیپندنت، فرح پهلوی حتی پس از آغاز فیلمبرداری هم تردیدهایی داشت و در طول این فیلم، گاه به نظر می رسد که مایل است کار را قطع کند و خود در این مورد می گوید "پس از همه این سال ها و فراز و نشیب های زندگی و مصاحبه هایی که داشته ام، بازهم کاملا نسبت به نتیجه فیلم مطمئن نبودم و همانطور که در فیلم هم دیدید، در یک مرحله خسته شده بودم و اطمنیان نداشتم که کار درستی کرده ام اما بعد تصمیم گرفتم به کار ادامه دهم زیرا، در نهایت، من برای بیست سال ملکه کشورم بودم و هرچند سی سال را در خارج زندگی کرده ام، هنوز هم احساسم برای کشورم برجاست."

فرح پهلوی می دانست که ناهید پرسون به شدت با رژیم شاه مخالف بود اما می گوید که کارگردان در زمان انقلاب تنها یک نوجوان بود و می افزاید که پرسون "از یک خانواده بسیار فقیر است و جوانان در آن سن و سال، معتقد بودند که کمونیسم به آنان خوشبختی و برابری می دهد و به همین دلیل من هنوز هم نسبت به جوانان در ایران احساس همدردی می کنم."

ایندیپندنت می افزاید که فرح پهلوی همچنان به خاطره همسرش وفادار است و در نظر ندارد برای آنچه که برخی زیاده روی های رژیم شاه دانسته اند عذرخواهی کند، اما در این فیلم، ناهید پرسون مردی را نشان می دهد که در زندان های زمان شاه شکنجه شده بود و می گوید "اگر کسانی که فریاد زنده باد فرح سر داده اند واقعیت را بدانند، چنین شعاری نخواهند داد."

کارگردان فیلم همچنین مصاحبه مطبوعاتی ملکه سابق ایران در برلین را در فیلم گنجانده است که می پذیرد که در زمان شاه، در ایران فقر وجود داشت و می گوید که "زندگی در ایران آن زمان بی عیب و نقص نبود" اما هم او و هم کارگردان تایید می کنند که نقض حقوق بشر در ایران امروز به مراتب بدتر از زمان شاه است.

نویسنده گزارش ایندیپندنت می نویسد که آنچه که فیلم "ملکه و من" را به اثری تاثیرگذار تبدیل می کند دوستی غیر متعارفی است که در جریان ساخت آن، بین این دو زن فیلم شکل می گیرد، و هرچند فیلم ساز نگران آن بود که تحت تاثیر حسن سلوک فرح پهلوی قرار گیرد و در مقابل، فرح پهلوی نیز می دانست که این فیلم به سادگی می توانست به یک وسیله تخریبی مبدل شود، اما هر دو نفر بر سوء ظن متقابل خود غلبه می کنند و هنگامی که رو در رو قرار می گیرند، نمی توانند از احساس علاقه متقابل بگریزند.

پرسون در جریان ساخت فیلم دریافت که فرح پهلوی از آثار قبلی او (از جمله مستندهایی مانند "خودفروشی در پشت حجاب" و "یک مرد – چهار زن") آگاه است و می گوید "زمانی که او [فرح پهلوی] را ملاقات کردم، دیدم که او هم یک فرد عادی است."

ملکه سابق ایران در مورد برداشت خود از این فیلم می گوید "تصور می کنم که فکر نویی است و مهمتر از همه اینکه در نهایت، پیامی مثبت را در بر دارد" و می افزاید "فکر می کنم که فیلم، منصفانه تهیه شده است اما البته، ناهید امکان آن را داشته تا به تنهایی در فیلم صحبت کند و نظرش را بیان دارد در حالیکه همین فرصت به من داده نشده است."

فرح پهلوی خود نسبت به دیدگاه های متضاد نگرشی فیلسوفانه دارد و می گوید "باید به نظرات هم وطنانم گوش بدهم و نمی توانم از طرف آنان اظهار نظر کنم" و می افزاید که از شخصی پرسیدند رمز موفقیت چیست و او گفت که رمز موفقیت را نمی داند، اما رمز شکست این است که بکوشیم رضایت همه را به دست آوریم.

فرح پهلوی می گوید در نظر ندارد برای دیدن این فیلم در فستیوال ساندنس حضور یابد و توضیح می دهد که "این فیلم ناهید است و واقعا فکر نمی کنم که مناسب باشد در این فستیوال ها حضور یابم اما برای ناهید آرزوی موفقیت دارم."