دکتر داود فرمانی

جناب آقای زرهی

سردبیر محترم نشریه شهروند

در شماره ۲۹ جولای شهروند، آقای سعید سلطانپور طی مقاله ای تحت عنوان “لیبرال ها زمینه ساز به قدرت رسانیدن محافظه کاران در انتاریو” مطالبی را در ارتباط با جامعه ایرانی مطرح کرده اند که اساساً یا نادرست است یا نیاز به توضیح دارد. لذا اینجانب لازم دیدم که توضیحات زیر را به اطلاع خوانندگان شهروند برسانم.

آقای سلطانپور نوشته اند:”… تا آنجا که من می دانم هنوز دالتون مک گینتی در یک گردهمایی ایرانی شرکت نکرده است…” ایشان فراموش کرده اند که آقای دالتون مک گینتی نخست وزیر انتاریو از حزب لیبرال اولین نخست وزیر انتاریو هستند که در مراسم جشن نوروزی سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ در محل پارلمان انتاریو و با شرکت بیش از ۶۰۰ نفر از ایرانیان به همراه ۲۰ نفر از وزرای کابینه و نمایندگان حزب لیبرال شخصاً شرکت کرد و گزارش آنها در رسانه های تورنتو هم منعکس شد.

نوشته اند که وی با هیچکدام از فعالان سیاسی و اجتماعی [ایرانی] نشست رسمی نداشته است و این در حالی است که آقای مک گینتی چند ماه قبل به اسرائیل سفر کرده است.

معلوم نیست که آقای سلطانپور می خواهد آقای نخست وزیر با کدام فعال سیاسی و اجتماعی ایرانی نشست به اصطلاح رسمی بکند؟ این فعالان سیاسی و اجتماعی که نخست وزیر به توصیه ی ایشان بایست با آنان نشست رسمی داشته باشد چه کسانی هستند و چگونه جامعه ی ایرانی را نمایندگی می کنند؟ آیا در جامعه ی ایرانی چنان فرد یا افرادی وجود دارند که در مقام نمایندگی حتی بخش قابل توجهی از جامعه ایرانی باشند؟ اگر آقای سلطانپور این فرد یا افراد را می شناسند که مقبولیت عامه ایرانیان را دارا هستند، لطفا معرفی کنند.

نکته ی دیگر اینکه مسافرت اخیر آقای مک گینتی به اسرائیل و عدم نشست رسمی وی با فعالان سیاسی و اجتماعی ایرانی چه ارتباطی با هم می توانند داشته باشند؟

نخست وزیر در سفر اخیر خود به خاورمیانه از اسرائیل، فلسطین و لبنان بازدید کرد، نه صرفاً از اسرائیل که مورد ادعای آقای سلطانپور است. ایشان برای گسترش روابط تجاری بین انتاریو و کشورهای دیگر سفرهای متعددی به چین، هند و پاکستان داشته است و سفر به خاورمیانه هم بخشی از این مسافرت ها بوده است و ارتباطی به جامعه ایرانی ندارد.

در جای دیگر آقای سلطانپور می نویسد:”ملاقاتی که قرار بود کنگره ایرانیان با وزیر مهاجرت انتاریو داشته باشند بدون توضیحی یک روز قبل لغو شد.”

وزیر مهاجرت انتاریو ـ آقای دکتر هاسکینز ـ چندی پیش با اعضای هیئت مدیره ی کنگره ایرانیان در محل پارلمان و با حضور دکتر رضا مریدی ملاقات داشت. ملاقات بعدی وزیر با کنگره ایرانیان و مسئولان چند انجمن ایرانی لغو نشده بلکه به علت گرفتاری کاری وزیر به ماه اگوست امسال موکول شده است. تفاوت فاحشی بین لغو یک ملاقات و موکول شدن آن به موعد دیگر وجود دارد که توجه آقای سلطانپور را بدان جلب می کنیم.

آقای سلطانپور فراموش می کند که بنویسد که آقای مایکل چن وزیر مهاجرت سابق دولت لیبرال انتاریو سال پیش از بنیاد پریا دیدن کرد و با مسائل و مشکلات این بنیاد از نزدیک آشنا شد. خانم کاتلین وین وزیر حمل و نقل انتاریو از حامیان این بنیاد است. بنیاد تریلیوم انتاریو که زیر نظارت آقای مایکل چن وزیر فرهنگ و توریسم انتاریو عمل می کند، اخیراً مبلغ قابل توجهی (۲۲۵هزار دلار) به بنیاد پریا کمک مالی نمود.

در جریان تظاهرات چند هزار نفری تابستان گذشته جامعه ایرانی تورنتو علیه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ایران و رژیم جمهوری اسلامی که در محل پارلمان انتاریو و میدان مل لستمن برگزار شد وزرا و نمایندگان حزب لیبرال انتاریو و حزب لیبرال کانادا در کنار جامعه ایرانی بودند. در این میان می توان به حضور آقای باب ری نخست وزیر سابق انتاریو و نماینده فعلی حزب لیبرال کانادا که مسئولیت روابط خارجی این حزب را نیز عهده دار است، اشاره نمود. آقای دالتون مک گینتی نخست وزیر انتاریو، آقای مایکل ایگناتیف رهبر حزب لیبرال کانادا همراه با آقای استفان هارپر نخست وزیر کانادا و آقای لورنس کانون وزیر خارجه کانادا با صدور اعلامیه هایی علیه نقض حقوق بشر در رژیم جمهوری اسلامی و تقلب در انتخابات در کنار جامعه ایرانیان کانادا حضور داشتند. تردیدی نیست که اینهمه حمایت از جامعه ایرانی نه تنها توسط حزب لیبرال بلکه سایر احزاب ناشی از مشارکت همه جانبه جامعه نوپای ایرانی در امور سیاسی و اجتماعی انتاریو و کانادا است که عمدتاً با انتخاب یک ایرانی برای نمایندگی پارلمان در سال ۲۰۰۷ وارد مرحله جدیدی شد.

جای خوشوقتی است که جامعه نوپای ایرانی روز به روز به مشارکت خود در امور سیاسی و اجتماعی کانادا توسعه می دهد و این حرکت نه تنها از دید سیاستمداران کانادایی از احزاب گوناگون به دور نمی ماند، بلکه روزنامه نگاران کانادایی هم بدان توجه می کنند. پخش چندین برنامه از رادیو سی بی سی که در آن ضمن معرفی جامعه ایرانی و شرح مشارکت آن در توسعه انتاریو با چندین نفر از فعالان اجتماعی ـ دانشگاهی و اقتصادی ایرانی اخیرا مصاحبه هایی به عمل آورده بودند، نمونه ی بارز این ادعا است. جای تأسف است که آقای سلطانپور اینهمه حمایت مقامات سیاسی ارشد انتاریو و کانادا را و نیز روزنامه نگاران کانادایی از جامعه ایرانی را نادیده می گیرد. وی در پایان نوشته شان این چنین می نویسد:”… گذشته ۲۰ سال ما نشان داده است که بسیاری از گروه ها و جریانات منافع خود را تشخیص نمی دهند، چه برسد به منافع کامیونیتی…”

به نظر اینجانب این اظهارنظر و قضاوت درباره گروه ها و جریانات (عنوان از آقای سلطانپور است) ایرانی کاملا غیرمنصفانه است. انجمن ها و گروه های حرفه ای و اجتماعی ایرانی متعددی که در بزرگشهر تورنتو مشغول فعالیت هستند، خدمات شایانی به جامعه ی ایرانی ارائه می دهند و در همبستگی جامعه ایرانی و شناساندن جامعه ما به هموطنان کانادایی مان نقش عمده ای را ایفا می کنند.

امید است که در آینده آقای سلطانپور پس از تائید درستی واقعیت ها و اطمینان از صحت آنها در نوشته هایشان به آنها اشاره کنند و اصل اولیه روزنامه نگاری که همانا بی طرفی روزنامه نگار و واگذاری قضاوت صرفاً به خوانندگان است مدنظر قرار دهند.

 رئیس حزب لیبرال انتاریو ـ ناحیه ریچموندهیل