ز پاتاوه آمد یکی نره شیر

چنان اژدها، پهلوان دلیر

بنیانگذار ایران متحد و یکپارچه، کورش کبیر، در ۲۵ سده پیش دست به ساخت یک رشته جاده راهبردی زد تا شهرهای ایرانی را به یکدیگر پیوند دهد. این کار در زمان داریوش بزرگ با ایجاد بزرگ‌ترین شاهراه جهان باستان به نام “راه شاهی” (Royal Way) به اوج خود رسید. این شاهکار مهندسی دوران باستان با نزدیک به ۲۷۰۰ کیلومتر جاده اصلی و ۱۱۱ چاپارخانه-‌کاروانسرا امنیت و یکپارچگی میهن را تامین می‌ساخت. مهندسی بی‌همتای آن الهام بخش جاده‌های معروف رومی‌ در سده‌های پس از آن شد. پیشنهاد می‌شود در جهت آگاهی از ساختار بی‌مانند این بزرگراه جهان باستان به کتاب تاریخ مهندسی در ایران نوشته دکتر مهدی فرشاد استاد پیشین دانشگاه شیراز مراجعه شود.

در سرزمین‌های ایرانی با رشته‌کوه‌های سربرآسمان ساییده و دره‌های هراس‌انگیز، ساخت پل اجتناب ناپذیر است.  می‌توان گفت کمابیش تمامی پل‌هایی که تا پایان دوران قاجار در ایران استفاده می‌شده، در دوران هخامنشیان و ساسانیان ساخته شده بودند. دوران ساسانیان را می‌توان دوران اوج شکوه و بالندگی فن مهندسی و ارجمندی فن‌سالاران در ایران باستان دانست.

وجود پل‌های سترگ و ساختار بی‌مانند راه شاهیسبب می‌شد که پیک‌های ایرانی، نامه‌ها را در مدت ۱۰ روز از پایتخت به دورترین نقاط کشور برسانند. سرعتی که تا زمان اختراع تلگراف بی‌نظیر مانده بود. هرودوت در وصف چاپارهای ایران می‌نویسد:

Pataveh-sepehri
PatavehBridge12
PatavehBridge-2
PatavehBridge1
Chapar

نه برف، نه باران، نه گرما، نه تاریکی شب نمی‌تواند این پیک‌ها را از انجام تند و تیز وظیفه‌شان بازدارد.”

یکی از مجموعه پل‌های شایان توجه جاده شاهی که به زیبایی هرچه تمام‌تر در دامن سرسبز زاگرس و در نزدیکی کوه دنا آرمیده، پل‌های پاتاوه نام دارد. این مجموعه در اصل در بردارنده پنج پل باستانی است که در این میان پل تخت شاهنشین زیباترین و مهم‌ترین آنهاست و هم آن است که به نام پل تاریخی پاتاوه شناخته می‌شود.

به گفته دهخدا واژه پاتاوه به معنی پارچه‌ای که به دور پای پیچند و یا به زبان امروزی گتر است.

صوف ار چه شود کهنه، دوزند کلاه از وی

دیبا چو شود کهنه، پاتاوه نخواهد شد

(نظام قاری)

از روزگاران کهن، زاگرس نشینان، در گیر گذر از کوهستان برف‌انبار و زمین‌های گلین بوده‌اند. در یکی از نوشتارهای پیشین به کفش برف پیمایی دَرکِ اشاره شد. یکی دیگر از جامه‌های اختراعی ایرانیان زاگرس‌نشین نوعی گتر بوده که برای گذر از زمین‌های گل‌آلود و شل‌آب بر روی ساق پا می‌بستند. این نوع پاپوش پای‌تابه، پاتابه یا پاتاوه نامیده می شده است.

این منم بر پای تو پیچیده همچون کفش برف

با خیالت چرخ زن، بی گفتگو بی هیچ حرف

همچنین از واژه پاتاوه به معنی سرزمین آفتاب‌خیز هم یاد شده است. سرزمینی که چونان دژی تسخیرناپذیر در برابر متجاوزان تاتار و تازی ایستادگی کرد.

بیاد آور آن رزم پاتاوه را

که دشمن زده حلقه در خانه را

منطقه پاتاوه، با رودخانه‌ای خروشان و پرآب با چشم اندازهایی از شقایق سرخ و عطرآگین از آویشن، میزبان پرندگان مهاجری همچون مرغابی، اردک کله سبز، چنگر، خروس کولی، درنا، حواصیل و لک‌لک است.  در بهاران با طراوت زاگرس، لاله‌های نگونسار، این سوگواران اشک‌ریز سیاوش، زیبایی منطقه راصد چندان می‌سازد.