در عصر نوین فوتبال فراتر از یک رشته ورزشی در کانون عنایت جوامع بشری است توجه ویژه دیگر پدیده های اجتماعی همچون اقتصاد، تجارت، فرهنگ و نیز سیاست و  …


شماره ۱۲۱۳ ـ پنجشنبه  ۲۲ ژانویه ۲۰۰۹


 

لیگ ایران حرفه ای است!


 


 

نام فروردین نیارد گل به باغ

خانه روشن کی کند نام چراغ

                                    مولوی


 

در عصر نوین فوتبال فراتر از یک رشته ورزشی در کانون عنایت جوامع بشری است توجه ویژه دیگر پدیده های اجتماعی همچون اقتصاد، تجارت، فرهنگ و نیز سیاست و تاثیر متقابل آنها، امروزه فوتبال را بیش از هر پدیده دیگر تحت تاثیر تحرکات و اقدامات خود درآورده است، اما از سویی باید پذیرفت که فوتبال در ایران کم و بیش محملی شده است برای سوداگران و کاسبکاران دلال منش! و تغییر کذایی مهره ها!

جالب آنکه دیر زمانی است که به جای رفتن سراغ مسائل اساسی و حل ریشه ای مشکلات، دست اندرکاران، آسان ترین راه و ساده ترین مسیر که تغییر مهره هاست، متوسل می شوند!

و بدون اینکه درباره آینده برنامه مدون پی ریزی شود همه چیز را به ریسک و تقدیر و اتلاف وقت می سپارند و به جای تغییر منطقی شیوه های مدیریتی تغییر مهره ها و عزل و نصب را در دستور کار قرار می نهند در حالی که زمان بارها ثابت کرده است این رفت و آمدهای عاری از دلیل و برهان منطقی و علمی دردهای اساسی و بنیانی ورزش را درمان نمی کند و اما در گذرگاه رفت و آمدهای تکراری کانون فوتبال ایران و دل بستن به نتایج و برد و باخت های زودگذر و التماس و دعا! نگرشی مختصر می افکنیم بر مصاحبه روته مولر مربی آلمانی که از سوم ماه ژانویه به کادر فنی تیم ملی فوتبال ایران پیوسته است. این مربی کهنه کار ژرمن ها با گفتار خویش در آخرین مصاحبه با رسانه های آلمانی قبل از سفر به ایران که در روزنامه ورزشی گل به تاریخ پانزدهم دی ماه منتشر گردید تداعی گر نهضت عوامفریبان بود!


 

ایده رفتن به ایران چطور به ذهن شما رسید؟

روته مولر 

ـ این کشور را بسیار خوب می شناسم. چرا که در ایران دوره های مربیگری را برگزار کرده ام.


 

گفته آقای روته مولر تعجب برانگیز است که چگونه ایشان با چند بار مسافرت (کمتر از تعداد انگشتان یک دست) و برگزاری کلاسهای مربیگری در تهران برای تعداد معدودی از مربیان ایرانی معتقدند کشور ایران را بسیار خوب می شناسند، سرزمین پهناوری که حتی بسیاری از خود ما ایرانیان نیز از شناخت کافی و بسیار خوب از این دیار بهره مند نیستیم ولی روته مولر آلمانی که فقط با تعدادی مربی در کلاسهای آموزشی ارتباط برقرار کرده مدعی آن است که ایران را بسیار خوب می شناسد! بر این باورم که این ادعا کاسبکارانه و عاری از منطق می باشد. که به خودی خود صداقت، ابتدایی ترین و اساسی ترین لازمه مربیگری را خدشه دار می کند.


 

اوضاع و احوال فوتبال در ایران چطور است؟

 

ـ از آنچه بسیاری فکر میکنند بهتر است! لیگ برتر بسیار حرفه ای است! برای یک بازی حساس ۴۰ یا ۵۰ هزار تماشاگر با علاقه تمام به ورزشگاهها می روند، شور و شوق و هیجان فوق العاده است. فوتبال ورزش شماره یک است. بیش از هر چیز از میهمان نوازی رویایی مردم خوشم می آید.


 

و اما بسیار تاسف انگیز است که روته مولر به عنوان یک معلم و مربی که آمده مشکلات فوتبال را برطرف کند خود واژه هایی را به زبان می آورد که ریشه در جهل و دروغ دارند. حتی مردم عادی ایران نیز می دانند که فوتبال ایران در ح حرفه ای مانده است و خود رسانه ها و مربیان، بازیکنان و مسئولان، بارها و بارها از ضعف های کلان در ساختار ورزش و فوتبال ایران سخن رانده اند و جالب اینکه دانشجویان دانشگاه تهران در طی تحقیقی به این نتیجه رسیدند که لیگ برتر ایران که آقای مولر آن را بسیار حرفه ای و بهتر از آنچه بسیاری فکر می کنند می نامد فقط ۲۵ درصد از شرایط مطلوب کنفدراسیون آسیا جهت برگزاری دیدارها را دارد و بارهای متعدد مورد سرزنش مسئولین کنفدراسیون آسیا قرار گرفته است و فاصله عمیق تشکیلات و ساختار فوتبال ایران و نحوه برگزاری مسابقات با فوتبال روز حتی آسیا بر همگان پر واضح و روشن است.

و حرف آقای رونه مولر کذب محض می باشد.

اگر  معیار روته مولر برای فوتبال حرفه ای حضور ۴۰ یا ۵۰ هزار تماشاگر در ورزشگاهها می باشد بهتر آن است که بدانیم که در کشور هند بیش از ۱۲۰ هزار تماشاگر به ورزشگاه می آیند آیا می توان فوتبال هند را حرفه ای خواند! و معیار حرفه ای بودن انبوه جمعیت در ورزشگاهها می باشد.


 

تا کی در ایران می مانید؟


 

ـ این به موقعیت تیم بستگی دارد. اگر بتوانیم به رقابتهای جام جهانی ۲۰۱۰ راه پیدا کنیم آن وقت در هر صورت تا پایان آن رقابتها در ایران می مانم!


 

روته مولر با جواب خود مشخص نموده فقط برای رفتن به جام جهانی به ایران آمده است و بر آن است تا با حضور در جام جهانی از این نمد برای خود کلاهی بسازد!


 

ایران برای صعود به جام جهانی  چقدر شانس دارد؟

 

ـ ما رقابتهای انتخابی را به خوبی شروع کرده ایم و به عنوان تیم دوم گروه هنوز از هر امکانی برخورداریم.


 

و اما روته مولر هنوز نیامده می گوید "ما" تا دل مسئولان را به دست آورد! و بعد هم می گوید رقابتها را به خوبی شروع کردیم که خود بر خلاف واقعیت می باشد و ایران در پیکارهای آغازین راه سختی را در پیش داشت.


 

آیا این تیم از ستاره های واقعی برخوردار است؟

 

ـ کافی است تنها به نام بازیکنان ایرانی نگاه بکنیم. علی کریمی، مهدی مهدوی کیا، وحید هاشمیان اینها بازیکنان سطح اولی هستند که در آلمان بازی کرده اند یا هنوز به بازی مشغولند به این بازیکنان دو بازیکن از اوساسونا و یک بازیکن از لیگ برتر نیز اضافه می شوند. ما با این بازیکنان می توانیم در جام جهانی حتی از دور گروهی بالا بیاییم! این برای نخستین بار در تاریخ فوتبال ایران خواهد بود. این هدف رویای من است!


 

و اما آقای روته مولر شما که گفته اید ایران را بسیار خوب می شناسید بهتر نیست بدانید که علی کریمی دیگر در خدمت تیم ملی نمی باشد و با پیراهن ملی وداع  گفته است. ضمنا شما نیز  بسان اکثر مربیان احساسی  به دور از علم و دانش فردگرایی را مصدر کار خویش قرار داده اید و برآنید از اندوخته لژیونرها به حساب خویش بریزید!

و اما با کدامین برنامه ها و دانسته ها برآنید که از گروه خود صعود کنید و در یک هشتم جام جهانی حضور یابید!

و در انتهای این رنج نامه روته مولر بهتر آن است که در راستای واقعیات اهداف خویش را جستجو کنید نه براساس رویاهای کذایی و کاسبکارانه عاری از پیش زمینه های منطقی و سرشار از شعارهای توخالی و غیر مسئولانه. زمان را به یاد بسپارید که در دیباچه تاریخ ۵ دهه اخیر فوتبال ایران کم نبودند نابکارانی که به نام مربی و مشاور از نهضت عوامفریبان در جهت زراندوزی بدون تاثیرگذاری و سازندگی به کهن دیار آمدند و رفتند.

و اما به قول پاک نهاد، شمالی نیما یوشیج

به کجای این شب تیره

بیاویزم قبای ژنده خود را