کودکان پناهجو در صربستان در خطر یخ زدن و مرگ در سرمای جانسوز هستند

 

بنا به گزارش نهادهای حمایت کننده از پناهجویان، بسیاری از پناهجویان از جمله تعداد زیادی از کودکان کمتر از هشت سال، کفش، دستکش و لباس مناسب با سرمای جانسوز اروپای شرقی را ندارند و برای رسیدن به آزادی و عدالت، با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند. همین گزارش‌ها حاکی است که تاکنون تعدادی از پناهجویان؛ بویژه کودکان تاب سرما را نداشته‌اند و تسلیم مرگ شده‌اند. برآورد می‌شود که ۲۰۰۰ پناهجو در اردوگاه‌هایی زندگی می‌کنند که آب، سیستم تخلیه فاضلاب، امکانات بهداشتی و سلامتی ندارند. در این اردوگاه‌ها با وجود سرمای جانفرسا، هیچ وسیله گرمازایی وجود ندارد.

کریستین مک نیل مدیر سازمان نجات کودکان، می‌گوید: “اشتباه‌های پی در پی اتحادیه اروپا در مورد بحران پناهجویان، هزاران انسان از جمله کودکان تنها را به گرداب مرگ کشانده است.”

او در بیانیه‌ی رسمی این نهاد مردم‌نهاد می‌گوید: “فقدان اراده‌ی سیاسی برای پذیرش پناهندگی یا ایجاد فرصتی که کودکان جدا مانده از پدر و مادرشان بتوانند به آنها بپیوندند، موجب شده کسانی که سال‌ها بی‌عدالتی، زور و جور، خشونت و جنگ و رنج و خطر سفر به اروپا را تحمل کرده‌اند، اکنون پشت درهای بسته‌ی اروپا در مبارزه با سرما تاب نیاورند و تسلیم مرگ ‌شوند.

این زنان، مردان و کودکان، بدون توجه به این که از کجا و چگونه به مرزهای اروپا رسیده‌اند، نیاز فوری به گرما و پناهگاهی خشک دارند. روشن است که سیاست‌های پناهندگی اتحادیه اروپا مردود شده و اکنون هم ناتوانی مطلق سیاست‌مداران برای برنامه‌ریزی آینده، مشهود است.”

صربستان در حاشیه منطقه‌ای قرار دارد که بالکان نام دارد و صدها هزار پناهجو برای رسیدن به اروپا از مرزهای آن استفاده کرده‌اند. بنا به گزارش سازمان حمایت از کودکان، هنوز هم هر روز کمابیش صد پناهجو وارد صربستان می‌شود که بسیاری از آنها راهی بلگراد می‌شوند که این نهاد مرکز نگهداری از کودکان راه‌ انداخته است.

با توجه به این که صربستان هنوز عضو کشورهای اتحادیه اروپا نیست، اما با بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا مرز مشترک دارد، شاهد آن هستیم که کشورهای این اتحادیه که برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل هم شده است، دروازه‌های خود را بسته‌اند؛ بلغارستان و مجارستان، مشتی است نمونه‌ی خروار. امدادگران بین‌المللی معتقدند؛ نتیجه سیاست‌های نادرست کشورهای اتحادیه اروپا، این است که صربستان، گرداب مرگ پناهجویانی بشود که قادر نیستند خود را به اروپای مرکزی و غربی برسانند. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، هفته پیش اعلام کرد: “ما به شدت نگران جان هزاران پناهجویی هستیم که در شرایط بسیار دشوار زمستان، نه امکان زندگی انسانی دارند و نه فرصت حرکت به اروپای مرکزی را”.

پناهجویان در صف ایستاده‌اند تا شاید کف دست نانی که سهم‌شان از زندگی است را دریافت کنند

در بخش دیگری همین سازمان می‌افزاید:”در حد توان نیروهای امداد و عملیات کمک‌رسانی را در بیشتر کشورهای اروپایی از جمله صربستان و یونان را افزایش داده‌ایم. بدیهی است که در عملیات نجات، جان انسان‌ها در ردیف نخست برنامه‌ها باید باشد و به همین دلیل هم از دولت‌های مختلف می‌خواهیم که در بحران و سرمای زمهریر زمستان، برای نجات جان پناهجویان، هر چه زودتر اقدام کنند.”

برخی گزارش‌ها حاکی است که در مسیر کشورهای بالکان، رفتار پلیس با پناهجویان ناشایست و همراه با خشونت بوده است. حتا آمده است که در مواردی اندک لباس گرمی که پناهجویان داشته‌اند را سرقت کرده‌اند و لخت در بیابان رها شده‌اند.

گزارش‌ها را می‌خوانیم، عکس‌ها را می‌بینیم و رسانه‌های بین‌المللی هم به ناگزیر نوک قله‌ی یخی را نشان می‌دهند؛ نیویورک تایمز، گاردین، ایندیپندنت و … عکس کودکان در اردوگاه‌های بدون گرما و امکانات لازم و بارش سنگین برف و برودت سرما را منتشر می‌کنند، اما انگار نه تنها دولت‌مردان کور و کر شده‌اند که مردم هم میل به آمدن به میدان ندارند. سال‌های پیش جنبش ضد جنگ به طور فعال در چنین هنگامی وارد میدان می‌شد، اکنون اما گویا همه چیز حل شده و تنها ملال رفتن به ساحل های دریا است در کشورهای امن.

کشورهای اروپایی؛ عضو و غیرعضو اتحادیه اروپا، در قراردادی که با ترکیه بستند، خروج پناهجویان از ترکیه را ناممکن کردند. همان‌ها هم مرزهای‌شان را به روی کسانی که خطر کرده، دل به دریا زدند و به کشورهای یونان، صربستان و … رسیدند، بستند تا در سرمای زمستان به جای آغوش عدالت در آغوش سرما و مرگ باشند. اکنون هزاران نفر در خطر مرگ هستند، همه هم می‌دانند. چرا هیچ کس درخواست جلسه اضطراری برای رسیدگی به حال پناهجویانی که زمهریر اروپا را زیر پوست و در جان‌شان حس می‌کنند، نمی‌کند؟

 

 

جان کودکان در خطر است

کودکی در اردوگاه پناهندگی Vagiohori

برف، باد و سرمای بیش از ۱۵ درجه زیر صفر، جان ساکنان اردوگاه‌های پناهندگی اروپای شرقی را تهدید می‌کند. اردوگاه Vagiohori برای هوای تابستانی و گرم ساخته شده است و به همین دلیل هم از هیچ امکان گرمازایی و آب برخوردار نیست.

چرا فریاد انسان‌دوستانه از کسی برنمی‌خیزد، چرا لب‌ها به خاموشی گرایده‌اند و جان کودکانی که از جنگ گریخته‌اند، بی اهمیت شده است؟ چرا روزنامه‌نگاران چنان با شور و حرارت از این موضوع نمی‌نویسند که جوهر قلم‌‌هاشان جهان را در نوردد؟ چرا با وجود خطر جدی، کسی آژیر خطر و هشدار دهنده نمی‌زند؟ چرا من، تو، ما و بشریت برای نجات جان هزاران انسانی که در سوز سرما لحظه به لحظه در نبرد با سرما، شکست می‌خورد و به کام مرگ فرو می‌رود، شتابی نداریم؟

نخست وزیر نروژ که دبیرکل حزب میانه‌رو متمایل به راست است و از نظر اندیشه انسانی، محافظه‌کار به حساب می‌آید، این روزها باوجود خطر جانی برای هزاران پناهجو به جای درخواست جلسه‌ی اضطراری، مدام در رسانه‌های نروژ از برنامه‌های بیشتر سختگیرانه‌‌ی پذیرش پناهندگی و الحاق خانواده سخن می‌گوید. انگار انسانیت هم مثل خدا مرده است. در شرایطی سیاستمداران اروپایی از مقررات سخت‌گیرانه‌تر زبان به سخن می‌گشایند که گزارش امدادگران حکایت از شرایط نامناسب و غیرانسانی اردوگاه‌های پناهندگی می‌کند. گزارش‌ها حاکی است که حتا پیش از سرمای شدید، هشدار داده بودند که وضعیت درون اردوگاه‌ها غیرانسانی است و توهین به کرامت انسان.

هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که اگر کمکی نشده، به دلیل بی خبری بوده. نگاهی به صفحه‌های شبکه‌های اجتماعی؛ فیسبوک، توئیتر و … نهادهای امدادی و مردم‌نهاد، مدام خبر از مرگ و میر بین پناهجویان در کمپ‌های پناهندگی اروپای شرقی و یونان می‌دهند. باوجود این که آن بخش از پناهجویان که به ایتالیا و یونان وارد شده‌اند و ثبت نام هم کرده‌اند، کشورهای دیگر اتحادیه اروپا چشم‌ها را بر هم گذاشته‌اند و به طور مصلحتی کور و کر شده‌اند تا مبادا کسی از آنها تقاضای کمک کند؛ دولت دانمارک در کنشی بی نهایت غیرانسانی، حتا از پذیرش سهمیه سالانه سازمان ملل هم سر باز زد و در کنفرانسی که همین امروز (سه شنبه ۱۷ ژانویه) پایان یافت، اعلام کرد که تا پنج سال آینده از پذیرش پناهجو معذور است.

 

خدا که مرد، انسانیت را هم با خود به گور برده است؟ اگر نه چرا فریادرسی یافت نمی‌شود؟ قدرت‌مداران سر در گریبان کرده‌اند تا کنش کبک را تقلید کنند که فکر می‌کنند کسی نمی‌بیند چگونه ضد بشریت قانون تصویب می‌کنند. نیازمندان به عدالت هم از بی قانونی و غیرانسانی بودن شرایط سر در گریبان دارند که انگار کسی نمی‌بیندشان.