رسانه های آلمانی به تازگی گزارش داده اند که ارتش اسرائیل از آغاز سال ۲۰۱۶ تا امروز ۱۵ بار مراکز نظامی سوریه را به موشک بسته است، اما ولادیمیر پوتین به عنوان پشتیبان اصلی بشار اسد هیچ واکنشی به این حمله ها نشان نداده است. چرا؟ مقاله زیر که با استفاده از منابع آلمانی ترجمه و تدوین شده است به این پرسش پاسخ می دهد:

در نخستین ساعات بامداد روز جمعه سیزدهم ژانویه، اسرائیل ۶ موشک زمین به زمین به یک فرودگاه نظامی نزدیک دمشق شلیک کرد. این فرودگاه، تنها ۴ کیلومتر با محل زندگی بشار اسد فاصله دارد. به این ترتیب، اسد ساعتی پس از نیمه شب، با صدای انفجارها از خواب پرید.

این موشک ها یک انبار تسلیحات را نشانه گرفتند. رسانه های اسرائیلی نوشتند که احتمالا در این زرادخانه ها، موشک های زمین به هوای ایرانی منهدم شده اند. آن ها می نویسند که ایران این موشک ها را به دمشق فرستاده بود تا در اختیار حزب الله قرار دهد.

لشگر قدس سپاه پاسداران به فرماندهی قاسم سلیمانی و حزب الله لبنان، در کنار ارتش روسیه، در جلوگیری از سقوط بشار اسد نقش تعیین کننده ای داشته اند.

این نخستین بار نیست که اسرائیل به سوریه حمله نظامی می کند. این کشور در سال ۲۰۱۶ میلادی دست کم ۱۵ بار سوریه را مورد حمله هوایی قرار داد. تل آویو، تاکنون درباره همه این حمله ها سکوت اختیار کرده است.

این در واقع استراتژی اسرائیل است که سیاست خود در سوریه را برای دوست و دشمن مبهم نگه دارد. رهبران اسرائیل بارها اعلام کرده اند که بر قدرت ماندن اسد در سوریه را به قدرت یافتن بنیادگرایان اسلامی و داعش در این کشور ترجیح می دهند، زیرا اسد دشمنی “قابل محاسبه” است، اما گروه های بنیادگرای اسلامی اگر قدرت را در سوریه به دست بگیرند، امنیت کشور یهود را حتما به خطر خواهند انداخت.

با توجه به این استراتژی، اسرائیل باید پشتیبان اسد باشد، اما اسد در واقع انتقام نزدیکی با جمهوری اسلامی و حزب الله را پس می دهد. یعنی اگر نیروهای سپاه پاسداران و حزب الله در سوریه نقشی نداشتند، چه بسا که در پشتیبانی از سوریه، اسرائیل جای خالی ایران را پر می کرد.

 

دلایل سکوت پوتین

با توجه به تکرار حمله های اسرائیل به سوریه، این پرسش پیش می آید که چرا روسیه در برابر همه این حمله ها سکوت اختیار کرده است؟

موشک های زمین به هوای اس ۳۰۰ و اس ۴۰۰ که روسیه در خاک سوریه مستقر کرده، تا ۴۰۰ کیلومتر برد موثر دارند. بنابراین، قادرند موشک های زمین به زمین اسرائیل را حتی پیش از آن که به خاک سوریه برسند منهدم کنند. در چنین موقعیتی، دلیل مدارای روسیه با اسرائیل چیست؟

این مدارا، دلایل متعددی دارد. در درجه اول، روس ها می دانند که اسرائیل در سوریه  “طرف جنگ” نیست، بلکه “جنگ در جنگ” دیگری  را علیه ایران و حزب الله پیش می برد و تنها زمانی دست به حمله می زند که گمان می برد یا اطمینان دارد که ایران و حزب الله می توانند از طریق خاک سوریه امنیت کشور یهود را به خطر بیاندازند. یک نمونه از این حملات، روز ۲۸ دیماه سال ۱۳۹۳ خورشیدی در شهرک قنیطره واقع در جنوب سوریه و نزدیکی مرز شمالی اسرائیل رخ داد. هلیکوپترهای اسرائیلی با پرتاب موشک به کاروانی از نظامیان ایرانی و لبنانی، جهاد مغینه و سمیر کونتار از چهره های متنفذ حزب الله لبنان و ۶ عضو ارشد سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را کشتند. اسرائیلی ها مدعی شدند که این گروه در نزدیکی  بلندی های جولای برای حمله به اسرائیل نقشه می کشیده اند. جمهوری اسلامی تهدید کرد که انتقام این حمله را از اسرائیل خواهد گرفت، اما تا امروز موفق به هیچ حرکتی نشده است.

موضوع دومی که پوتین را از مقابله با اسرائیل منع می کند، این است که روسیه نه مایل است خود را درگیر تنش دیگری در منطقه کند و نه می خواهد وارد اختلاف اسرائیل و حزب الله لبنان شود، که از سوی ایران پشتیبانی مالی، تسلیحاتی و آموزشی می شود.

روسیه به طور همزمان در ایران، سوریه و اسرائیل دارای منافعی استراتژیک است. بنابر این تاکنون ایران، اسرائیل و حزب الله لبنان را در خاک سوریه به حال خود گذاشته و جانب هیچکدام را نگرفته است.

 

روابط دوستانه نتانیاهو و پوتین

اما دلیل سومی هم هست که روسیه را از مقابله با اسرائیل باز می دارد: پوتین و نتانیاهو در سال های اخیر کوشیده اند روابط دوجانبه خود را بهبود بخشند. این دو از پائیز سال ۲۰۱۵ تاکنون چهار بار با یکدیگر دیدار کرده اند. با این که روسیه اغلب در شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه اسرائیل رای می دهد، نتانیاهو بارها مناسبات دو کشور را “دوستانه” توصیف کرده است.

مبادلات بازرگانی مسکو و تل آویو هم در سال های اخیر بسیار رونق گرفته،  توریست های روسی، به لحاظ تعداد، دومین جایگاه را در اسرائیل دارند و سه وزیر کابینه نتانیاهو روسی حرف می زنند. آویگدور لیبرمان وزیر دفاع دست راستی اسرائیل یکی از آن ها است.

یهودیان روسی مهاجرت کرده به اسرائیل نیز یکی از قدرتمندترین احزاب را در اسرائیل بنیاد نهاده اند.

همه این واقعیات سبب می شود که پوتین در برخورد با اسرائیل جانب احتیاط را رعایت کند، در عین حال که مناسبات دوستانه خود را با بزرگترین دشمن این کشور، جمهوری اسلامی ایران حفظ می کند.