هم میهنان عزیز

تجربۀ ۳۸ سالۀ حکومت اسلامی تردیدی بر جای نگذاشته است که در حاکمیتِ حکومت‌های استبدادی، به ویژه از جنسِ استبداد مذهبی، مسیرِ تلاش و مبارزه برای تحقق آزادی اندیشه و بیان و قلم، و محو هر گونه سانسور “جاده‌ای پوشیده از گل سرخ” نیست، گُذری‌ست پُرفراز و نشیب، خطرآفرین و گاه مرگبار. این تجربه نشان داده است پای گذاردن و رهرو چنین مسیری شدن آگاهی، دلیری و مقاومتی شایستۀ آزاداندیشی و آزادی‌خواهی می‌طلبد. بر پیشانیِ تاریخِ مبارزۀ اهل قلم آزاداندیش و آزادی‌خواه در دوران سیاهِ حکومت فرهنگ‌ستیز و آزادی‌کُش اسلامی نام ده‌ها تن از شکنجه شده‌گان و جان‌باخته‌گان قلمرو قلم نقش زده شده است، دلیرانِ آگاه و مقاومی که آبروی قلم‌اند. این تاریخ اما نشانه‌ها از ریزش‌ها و وادادن‌هائی تا آستانۀ پشت کردن به آرمان‌های اهل قلم آزاداندیش و آزادی‌خواه از سوی پاره افرادی که پای در این راه گذاشته‌اند نیز دارد. با تاسف به اطلاع شما می‌رسانیم که برخی از اهل قلم ترکِ دیار کرده و گریخته از وطن به خیلِ این واداده‌گان پیوسته‌اند، کسانی که پدیدۀ تبعید و تبعیدی آلوده کرده‌اند و به مبُلغ‌ها و مرّوج‌های فرهنگی و هنری حکومتی در خارج از کشور بَدَل شده‌اند.

تردیدی نیست حق سفر و خروج و ورود آزادانه به کشور جزئی از حقوق شهروندی هر ایرانی‌ست. بسیارند فرهنگ‌سازان و فرهنگ‌ورزان آزاداندیش و آزادی‌خواهی که در ایران زندگی می‌کنند، به خارج از کشور سفر کرده و می‌کنند اما دَمی از تلاش و مبارزه در راهِ تحقق آزادی اندیشه و بیان و قلم بدون حصر و استثنا، و لغو و محو هر گونه سانسور دست نکشیده‌اند. در این سفرها اینان شجاعانه پیام‌داران و پیام‌آوران آزاداندیشی و آزادی‌خواهی، روشنگران قلم‌شکنی‌های رژیم سانسورگر، و افشاء کننده‌گان ستمی بوده‌اند که بر اهل فرهنگ و هنر روا داشته شده است. روی سخن و هشدار ما، اما آن اهلِ قلمی‌ست که به عنوان نویسنده، شاعر و هنرمند تبعیدی، مدتی در تبعید بسر برده‌اند و تاب تبعید نیاورده و به ایران بازگشته‌اند و یا به قشلاق و ییلاق وطنی – برون‌وطنی و واسطه‌گری روی آورده‌اند. این دست از افراد که زمانی از قلم‌شکنی و آزادی‌کُشی حکومت اسلامی نوشتند و گفتند به اجبار به خارج از ‌کشور گریختند و در خارج از کشور نیز خود را تبعیدی خواندند. برخی از این افراد مدتی نیز به عنوان نویسنده، شاعر و هنرمند تبعیدی به فعالیت و مبارزه علیه بیدادگری‌های حکومت اسلامی از سنگر کانون نویسندگان ایران در تبعید و یا دیگر تشکل‌ها و محافل فرهنگی و هنری در تبعید ادامه دادند. این افراد طی این ۳۸ سال به دو دسته تقسیم شده‌اند:

تعدادی از نویسندگان، شاعران و هنرمندان پس از مدتی به ایران بازگشتند، اما دست از مبارزه علیه حکومت اسلامی برنداشتند تا آن حد که جان در این راه گذاشتند. زنده یاد غفار حسینی  یک نمونه است. و دسته‌ای دیگر، تنی چند از اعضای کانون نویسندگان ایران در تبعید و تعدادی از اهل قلم تبعیدی، به بازگشت به ایران و ییلاق و قشلاق بسنده نکرده‌اند و به بلندگویان تبلیغی رژیم اسلامی در خارج از کشور بَدَل شده‌اند. این افراد که سفرهای خود به ایران را در بوق کرده و می‌کنند در تماس با نویسندگان و شاعران و هنرمندان تبعیدی، بسان مامور و قاصد حکومتی تبعیدی‌ها را تشویق به بازگشت به ایران و سفرهای فرهنگی به ایران می‌کنند. پیام می‌آورند که در ایران محدودیتی برای فعالیت فرهنگی و هنری وجود ندارد و تبعیدی‌ها می‌توانند به ایران برگردند و شب شعر و سخن برگزار کنند و آثارشان را نیز در آن‌جا منتشر کنند. این ریزش آزادی‌ستیزانه، چیزی جز مخدوش کردن تبعید، و‌ همسازی و هم‌گرائی با حکومت اسلامی معنا و دستاورد نداشته است.

هم‌میهنان عزیز!

کانون نویسندگان ایران در تبعید ضمن محکوم کردن رفتار و اقدام ناپسند چند تن از “نویسندگان پیشین تبعیدی” مسؤلانه به فرهنگ‌سازان و فرهنگ‌ورزان تبعیدی و همۀ آزاداندیشان و آزادی‌خواهان هشدار می‌دهد و درخواست می‌کند ترفندها و ریاکاری‌های این‌گونه عناصر را افشاء کنند و اجازه ندهند این گونه افراد، که مزوّرانه از حق و حقوق ‌پناهندگی سوء استفاده کرده و می‌کنند و دکان‌ها در خارج از کشور باز کرده‌اند، مبارزه آزادی‌خواهانۀ تبعیدی‌ها را ملعبۀ خواست‌های خدمت‌گزارانه به حکومت جهل و جنایت قرار دهند.

کانون نویسندگان ایران در تبعید بر بنیان مرامنامه، برنامه و اساسنامه‌اش، و بنا به وظیفه و مسؤلیت‌اش در دفاع از آزادی اندیشه و بیان و قلم، و پاسداری از حرمت و کرامت تبعید و تبعیدی، با اعضائی که تعهد خویش زیر پای خود و حکومتی فرهنگ‌ستیز، حکومتی شاعر و نویسنده‌کُش، قلم‌شکن و سانسورگر گذاشته‌اند، عمل خواهد کرد.

با احترام

هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید

 ۳ اسفند ۱۳۹۵ / ۲۱ فوریه ۲۰۱۷