بی بی سی ـ مسعود بهنود: مسعود برزین روزنامه نگار قدیمی و از اولین کسانی که تاریخ روزنامه نگاری ایران را نوشت، مترجم و شارح مهاتما گاندی در ایران، در نود سالگی در تهران درگذشت. او کوتاه مدتی هم رییس سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران بود.

نسل جوان سال های چهل مسعود برزین را نخست بار زمانی دید که شیک و با پیپی زیر لب، گزیده و شیرین می گفت، متین می نوشت و سنجیده عمل می کرد. پس در حالی که روزنامه نگاران از ۲۸ مرداد به بعد دسته دسته بودند، او تنها دست به قلمی بود که قبولش داشتند. برای همین به رای پرشور روزنامه نگاران زمان، اولین دبیر سندیکای نوپای نویسندگان و خبرنگاران ایران شد. دومین دبیر داریوش همایون بود.

برزین که در زمان ریاست سیدحسین نصر بر دفتر ملکه پیشین ایران ریاست روابط عمومی آن دفتر را پذیرفت، پیش از آن همین سمت را در شرکت نفت آبادان داشت و در همه این مدت پی گیر فرهنگ سیاسی هند بعد استقلال بود. درباره گاندی و جنبش عدم خشونت چند کتاب ترجمه کرد و تا آخر حیات عکس گاندی و عکس خود را با جواهر لعل نهرو [ اولین رییس دولت هند مستقل] روی میز داشت.

مسعود برزین در مصاحبه ای زمانی گفت الهام بخشش مهاتما گاندی بوده و همه عمر در آرزوی آن که مردم ایران گاندی را بشناسند، شاید روزگاری یک گاندی پیدا کنند.

مانند بسیاری از نخبگان سال های گذشته، غیر سیاسی بود و همانطور ماند چرا که سیاست را میدان رقابت های شخصی می دانست و خود طبعی نرم تر از این داشت. در عوض معتقد بود که در تلفیق دیوان سالاری و کارشناسی و تکنوکراسی می توان مملکت را آباد کرد و از کنار رقابت ها و تندی های عقب مانده سیاست بی سر و صدا گذشت.

با طبعی چنین، بعد از برخاستن شعله های انقلاب به زندان انقلابیون افتاد و ۱۲۳ روز را آن جا گذراند، مرد لبخند و صبوری و خوش باشی در زندانی که در لحظه لحظه اش خشونت و اعدام و تباهی انسان بود، بسیار خراشیده شد. گرچه نشانه ای نیست که امیدش را از دست داده باشد، اما گوئی آن خوش باشی را از دست داده بود.

حضور برزین در زندان انقلابیون از برخی جهات تعجب برانگیز بود چرا که او در مقام مدیرعاملی سازمان رادیو تلویزیون امکان پخش مستقیم مراسم ورود آیت الله خمینی را فراهم آورد و با صوابدید شاپور بختیار این پخش را به شورای اعتصاب آن سازمان سپرد. تصمیمی که با حمله کماندوهای نظامی به ضد خود تبدیل شد و شاپور بختیار نخست وزیر و مسعود برزین را بسیار آزرد.

مانند ده ها تن از مدیران و نخبگان پیش از انقلاب، مسعود برزین وقتی از زندان آزاد گشت، خانه نشین شد، هم از معامله ممنوع بود هم از خروج از کشور بدون حقوق بازنشستگی و حق بیمه. باید بیست سال صبر می کرد تا دولت خاتمی برسد و مطبوعات آزاد شده و حتی سازمان های دولتی از وی یاد کنند و خدماتش را به یاد آورند، اما تا هشتاد و پنج ساله نشد حقوق بازنشستگی و بیمه دوران خدمتش را دریافت نکرد.

کار و پیشه

کار را از زمان تحصیل با تدریس در دبیرستان فیروز بهرام آغاز کرد. سپس مترجم خبرگزاری پارس، خبرنگار و سردبیر مهر ایران و سردبیر مجله خواندنیها شد. در پایان جنگ دوم به عنوان خبرنگار در کنفرانس صلح پاریس شرکت کرد. پس از آن مدتی رابط فرهنگی سفارت هند در تهران و سپس مسئول روابط عمومی شرکت نفت بود بدون آن که از نویسندگی و ترجمه دست بردارد.

تا پیش از آن که به دعوت آخرین نخست وزیر دوران پادشاهی ریاست رادیو تلویزیون ملی ایران را عهده دار شود مشاور رییس دانشگاه تهران و مدرس روزنامه نگاری و روابط عمومی بود.

در خاطرات خود می نویسد: “در طول چهل سال بیش از ۱۷ شغل مختلف داشتم. علتش این بود که میز اداره راضی و قانعم نمی ساخت. میل داشتم از این شاخه به آن شاخه بپرم. تجربیات اجتماعی و فرهنگی بیابم. همیشه در جستجو بودم و خواستار بینش درست.”

امیرمسعود برزین نود سال پیش در تهران به دنیا آمد و در روز ۲۸ مرداد ۸۹ در گورستان بهشت زهرای همان شهر به خاک سپرده شد.

تالیفات

از مسعود برزین ۳۷ جلد جزوه و رساله و کتاب تالیف و یا ترجمه باقی مانده از جمله کتاب هائی در تحقیق پیرامون روزنامه نگاری که حرفه اصلی او بود. کتاب هائی مانند: سیری در مطبوعات ایران، مطبوعات ایران ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۳، فرهنگ اصطلاحات روزنامه نگاری، تجزیه و تحلیل آماری مطبوعات ایران و شناسنامه مطبوعات ایران – ۱۲۱۵ تا ۱۳۵۷.