از اینجا، از آنجا، از هر جا/ ۱۰۲

سایه از افراد زیادی از جمله ترانه خانلری، دکتر جلالی نائینی، دکتر اصغر مهدوی که نسخ کهن حافظ را در اختیار او قرار داده اند و از دکتر شفیعی کدکنی که در این کار او را کمک کرده و چند بار کارهای سایه را خوانده و اظهارنظر کرده و  بخش عربی اشعار حافظ را برای او ترجمه کرده و از چند نفر دیگر که مقابله و تدوین جداول کتاب را انجام داده اند و از مسئولان نشر کارنامه و نشر توس (زهرایی و باقرزاده) تشکر کرده است. اگر به کارهایی که برای تدوین و نشر این گونه آثار نیاز است توجه کنیم، با این تشکری که استاد سایه از همکاران و کمک دهندگان خود در تدوین دیوان کرده است، کار دیگری جز نظارت بر حُسن انجام کارها، باقی نمی مانده که آن هم توسط خود ایشان صورت گرفته است.

به گمان نگارنده، تأمل برانگیزترین جمله ای که سایه در این کتاب نوشته این است که:”شعر حافظ خاصیتی دارد که خواننده بدون آن که از کسی یا نسخه ای کمک بگیرد می تواند به معنای دلخواه آن پی ببرد و سحر کلام هم همین است.” باید با توجه به این نکته ی کشف شده اذعان کرد که استاد سایه با این تصحیح علمی و آکادمیک دیوان حافظ هم مشکلات و ایهام چندین ساله ی اشعار و افکار حافظ را برای ما روشن کرد و هم اینکه راه تصحیح و تدوین مجدد دیوان حافظ را طوری بست که از این پس با داشتن چنین تنظیمی از دیوان حافظ، نیازی نیست تا کس دیگری دوباره در آینده به تدوین و تصحیح مجدد این کتاب بپردازد و اگر هم این کار را بکنند، کاری عبث و بیهوده است!

یکی از موارد بسیار مهمی که باید در تصحیح متون ادبی قدیمی به آن توجه کرد، شناخت صحت و سقم نسخه ها و ارزش کتابت و کارشناسی دقیق تعیین تاریخ و محل استنساخ و حتی اگر ممکن باشد استنساخ کننده است. پس از این بررسی است که پژوهشگر می تواند فتوای کارشناسی دهد که نسخه ی موردنظر ارزش مقابله و بررسی برای تصحیح و تدوین مثلا دیوان حافظ را دارد یا نه. این کار اولیه ی و اصولی را سایه درباره ی هیچ یک از نسخه استفاده کرده ی خود به طور کامل و اصولی انجام نداده است. (شاید به این دلیل که نسخ استفاده شده قبلا مورد استناد افراد دیگر قرار گرفته و حتی چاپ شده است، که اگر چنین هم باشد، ذکر این نکته لازم بود.) گذشته از این مطلب، سایه در کار تدوین جدید دیوان حافظ به هیچ نسخه ی جدیدی که قبلا مورد استفاده قرار نگرفته، استناد نکرده است، در حالی که ضرورت تدوین مجدد دیوان حافظ یافته شدن یا استفاده کردن از نسخه های تازه و جدید است، اما در دیوان حافظ به سعی سایه تعداد قابل توجهی جداول آماری از واژه ها، کلمات، مآخذ و نسخ در پاورقی ها و آخر کتاب آمده است که نه تنها رهنمونی برای خواننده در درک بهتر و وسیع تر افکار حافظ نیست، بلکه موجب سردرگمی خواننده و افزایش صفحات کتاب و قیمت آن شده است.

سایه کتاب “حافظ به سعی سایه” را با این گونه جملات شروع می کند:”از صورت شعر حافظ سخن ها می توان گفت و بسیار گفته اند، اما همین که به معنی رو می کنی، آن شیرین کار به طنازی می گریزد و از گوشه ای دیگر چشم و ابرو می نماید. گویی در پشت گوش تو زمزمه می کند و تابرمی گردی آوازش از عرش می آید. زبانش آنچنان ساده و آشنا است که انگار ترانه اش را از عهد گهواره شنیده ای و آنچنان با رمز و معما می گوید که پنداری پیامی ست که از کهکشان های دور می رسد.”

یک بار دیگر جملات آغازین سایه بر دیوان حافظ را بخوانید. سایه مقدمه نوشتن بر تدوین دیوان حافظ را با شروع غزل عاشقانه گفتن اشتباه می گیرد که می گوید:”آن شیرین کار به طنازی می گریزد و از گوشه ای دیگر چشم و ابرو می نماید.” سپس می نویسد:” زبانش آنچنان ساده و آشنا است که انگار ترانه اش را از عهد گهواره شنیده ای و آنچنان با رمز و معما می گوید که پنداری پیامی ست که از کهکشان های دور می رسد.” تمامی این حرفها دور از اندیشه، افکار، کلام و جهان بینی حافظ در اشعارش است. اگر زبان حافظ ساده و آشنا است پس چرا با رمز و معما آمیخته است؟ این تضادگویی از کجا سرچشمه می گیرد که در سرتاسر مقدمه ی سایه بر حافظ تکرار می شود؟

به گمان نگارنده این تضاد ناشی از این است که سایه محقق نیست، دیوان حافظ را با دید پژوهشی تدوین نکرده است. سایه ادیب هم نیست تا بتواند مقدمه ای درخور تدوین دیوان حافظ بنویسد. نگاه سایه به حافظ نگاه فرمالیستی سطحی نگر است نه نگاه فلسفی ژرف نگر. به همین علت است که او به جای مقدمه ی تحقیقی و تحلیلی، انشای رمانتیک ادبی می نویسد.

پس از مقدمه ی کوتاه رمانتیک، سایه از اصول اساسی تدوین دیوان حافظ توسط پژوهشگران و محققان که به تاریخ نسخه های باقی مانده از دواوین کهن حافظ توجه داشته اند، ایراد می گیرد و می گوید این محققان و حافظ پژوهان با این روش تحقیق راه به جایی نبرده اند و برای رسیدن به کلام اصیل حافظ باید تلقی او را از “جمال جهان و جهان جمال” دریافت و مسیر خلاقیت او را بازشناخت و با معیار و میزان های فراهم آمده از ویژگی زبان او، به جستجو در نسخه های مختلف پرداخت. به گمان نگارنده به کار بردن واژگان و کلماتی همچون “جمال جهان و جهان جمال” چیزی نیست که با توجه به جهان بینی و اطلاعی که سایه از حوزه ی معرفت انسانی دارد، ازآن خود او باشد. به احتمال زیاد این یکی از رهنمودها و افزودنی هایی است که مشاوران و کمک کنندگان به سایه در تدوین دیوان حافظ، به او القا کرده اند. اگر از این حرف هم بگذریم معلوم نیست که استاد سایه به “جمال جهان و جهان جمال” حافظ و مسیر خلاقیت او چگونه دسترسی پیدا کرده و به آن معرفت یافته است. از آن گذشته ایرادی که سایه بر کار پژوهشگران و محققان تدوینگر دیوان حافظ می گیرد، ایرادی نادرست و غیرعلمی است که از عدم تسلط ، توان و دانش او از کاربرد روش های علمی تحقیقاتی و پژوهشی در اصلاح و مقابله ی متون ادبیات کهن فارسی حکایت دارد.

ادامه دارد

غزلی از حافظ که به احتمال زیاد سروده اوست

در کتاب “حافظ به سعی سایه” غزل زیر منسوب به حافظ تشخیص داده شده است ولی با توجه به سبک شعر حافظ، بلاغت کلام و ارتباط مفهومی با سایر اشعار حافظ و تکرار آن در نسخ معتبر از دیوان حافظ، این غزل ازسروده های حافظ است و نمی توان آن را منسوب به او دانست.

بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن

به شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن

رسید باد صبا غنچه در هواداری

ز خود برون شد و بر خود درید پیراهن

طریق صدق بیاموز از آب صافی دل

به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن

ز دستبرد صبا گرد گل کلاله نگر

شکنج گیسوی سنبل ببین به روی سمن

عروس غنچه رسید از حرم به طالع سعد

به عینه دل و دین می‌برد به وجه حسن

صفیر بلبل شوریده و نفیر هزار

برای وصل گل آمد برون ز بیت حزن

حدیث صحبت خوبان و جام باده بگو

به قول حافظ و فتوی پیر صاحب فن

اخبار کتاب و تازه های نشر

* سی امین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با شعار”یک کتاب بیشتر بخوانیم” از سیزدهم اردیبهشت ماه ۹۶ در شهر آفتاب به مدت ده روز برگزار می شود.

قرار است که غرفه های نمایشگاه از اول اردیبهشت تحویل انتشاراتی ها گردد تا آنها در طول مدت سیزده روز کتابها، سیستم های فروش و انبارهای نگهداری کتاب را آماده کنند. با توجه به اختصاص مبلغ ۱۶۴ میلیارد ریال یارانه برای خرید کتاب به دانشجویان، دانش آموزان، اساتید و مراکز علمی و فرهنگی شاید صنعت نشر کتاب بتواند وضعیتی بهتر از اکنون که در حال نابودی است، پیدا کند.

* گویا کتاب سازان و فرصت طلبان دست از سر فروغ فرخزاد شاعر مطرح معاصر برنمی دارند، ولی این بار در آستانه ی برگزاری سی امین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، کتابی درباره ی فروغ منتشر شده است که نویسنده ی خارجی آن را سی سال پیش تألیف کرده و اکنون به فارسی ترجمه شده است. “زن تنها” عنوان کتابی است از مایکل کریگ هیلمن با ترجمه ی تینا حمیدی که در ۳۲۰ صفحه توسط انتشارات هنوز در سال ۱۳۹۵ به چاپ رسیده است. این کتاب به بررسی مستند زندگی و اشعار فروغ فرخزاد در فضای فرهنگی روشنفکران ایرانی در دهه های ۳۰ و ۴۰ پرداخته است. نویسنده ی این کتاب مایکل کریگ هیلمن(متولد ۱۹۴۰) استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تگزاس و رئیس موسسه پرسپولیس (مرکز غیرآکادمیک آموزش زبان فارسی) است. هیلمن نخستین بار در سال ۱۳۴۴ به ایران سفر کرد و در دانشکده ی ادبیات دانشگاه مشهد به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت.

تفکر هفته

این هفته فکر کنید در کجای این جهان پهناور ایستاده اید؟ در این کائنات و کهکشان ها که کره زمین همچون ذره ای کوچک به حساب می آید، انسان جزء کوچکی از این کل است. برای اطلاع از عظمت این جهان هستی این هفته کتابی درباره ی شگفتی های جهان مطالعه کنید. پیشنهاد من به شما کتاب “دلهره ی هستی” نوشته ی آلبر کامو با ترجمه ی محمدتقی غیاثی از انتشارات نگاه است. توجه داشته باشید که استیون هاوکینگ، بزرگترین راز هستی را پدیده ای به نام “زن” می داند که او را در بهت و حیرت فرو برده است.

ملانصرالدین در تورنتو

در این دنیای آشفته و به هم ریخته، انسان نمی داند از کجا و از چی مطلب بنویسد یا از بزرگان صاحب نظر چه پرسشی کند؟ در هر حال اهل قلم و اندیشه براساس تعهد و رسالتی که دارند هیچگاه در شرایط بحرانی و نامعقول در نوشتن و پرسیدن کوتاهی نمی کنند. با توجه به مراتب فوق چون فرصت ملاقات حضوری فراهم نشد، تلفن را برداشتم و با استاد بزرگوار حضرت ملانصرالدین تماس گرفتم و پس از احوال پرسی و جویای سلامتی ایشان، پرسیدم:”با توجه به وضعیت روز، اوضاع و احوال را چگونه ارزیابی می کنید؟” استاد جواب داد:”اگر چه وضعیت جهانی و شرایط کشورمان چندان مساعد نیست، ولی در طول تاریخ هم جهان و هم ما در یک چنین حالت هایی گرفتار شده ایم. بدیهی است کشورهایی که دارای رهبران فهیم و باتجربه هستند، از این تنگناها به راحتی عبور می کنند وای به حال ملتی که از مدیریت آگاه و سیاست مدار برخوردار نباشند، ولی یک مسئله ای که این بار آینده را نامعلوم می کند، دسترسی جوامع بشری به سلاح های مخرب اتمی است که معلوم نیست با کاربرد آن توسط فردی که ممکن است دچار یک جنون آنی شود، وضعیت جهان به چه روزی خواهد افتاد.

در هر حال سال های اخیر، سال های سرنوشت سازی در تاریخ جهان است چون سیاست مدارهایی با اندیشه ها و استراتژی های ناپخته و ناهنجار در گوشه و کنار جهان ظهور پیدا کرده اند. بنابراین در حال حاضر شمشیر در دست زنگیان مست افتاده است. این تکنولوژی که برای رفاه و سعادت بشر رشد کرده است بالاخره روزی باعث نابودی او خواهد شد. از قدیم گفته اند: تکنولوژی، سرگرمی توانگران، رویای بینوایان و کلید دست خردمندان است.”