گفت وگو با سعید چوبک مدیر سرای بامداد

شهروند ـ شنبه ۱۳ می ۲۰۱۷ ساعت ۴ تا ۶ عصر در یکی از سالن های شهرداری نورت یورک نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسور در تورنتو برگزار شد.

این نمایشگاه به همت سرای بامداد به مدیریت سعید چوبک، نشر زاگرس به مدیریت عزت مصلی نژاد و نشریه شهروند و مدیرانش حسن زرهی و نسرین الماسی برگزار شد.

در این نمایشگاه بجز کتاب های منتشر شده توسط برگزارکنندگان نمایشگاه، کتاب های دیگری هم برای فروش قرار داشت.

بسیاری از نویسندگان، هنرمندان و آکادمیسین ها نیز با حضور خود در این نمایشگاه از آن حمایت کردند.

حسین افصحی بیانیه برگزارکنندگان نمایشگاه را خواند. در این بیانیه آمده است:

«با توجه به اهمیت کتاب بویژه در خارج کشور، به منظور حفظ، توسعه و انتقال ارزش های فرهنگی و اجتماعی کشورمان ایران به نسل های آینده همزمان با برگزاری “نمایشگاه کتاب تهران”، بسیاری از ناشران مستقل ایرانی در خارج کشور در تقابل با سیاست سانسور کتاب در ایران که موجب ویرانی صنعت نشر ایران شده است، از تاریخ ۲ تا ۱۴ ماه می در تعدادی از شهرهای اروپا، کانادا و آمریکا نمایشگاه های کتاب بدون سانسور برگزار می کنند. ما نیز در تورنتو به طور سمبلیک یک روز میزبان همکاران ناشر و مستقل ایرانی از اروپا و آمریکا خواهیم بود و در این روز علاوه بر همکاران ناشر، نویسندگان که آثارشان توسط این ناشران یا هر ناشر دیگر منتشر شده، در محل برای گفت وگو با علاقمندان حضور خواهند داشت. از همه ی دوستداران فرهنگ و ادب ایران دعوت می کنیم برای همراهی با فعالیت ناشران مستقل ایرانی در خارج کشور و پشتیبانی از انتشار کتاب بدون سانسور، در این روز از میز کتاب های ناشران مستقل ایرانی دیدن نمایند و فرصت آشنایی و گفت وگو با نویسندگان و دست اندرکاران را مغتنم شمارند.»

نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسور در شهرهای لندن، استکهلم، لس آنجلس، پاریس، کلن، آمستردام، روتردام، گوتنبرگ و لاهه که در فاصله ی روزهای دوم تا ۱۴ می برگزار شد، امسال دومین سال خود را پشت سر گذاشت در حالی که تورنتو اولین بار بود که مشارکت داشت. از این نمایشگاه استقبال بسیار خوبی شد.

اکرم پدرام نیا، فرشته مولوی، حسن زرهی، محمود صفریان، عزت مصلی نژاد، بابک یزدی و سیامک ستوده به کوتاهی از وضعیت نشر و کتابخوانی و سانسور سخن گفتند.

 حسین زراسوند نیز در این مراسم شعرخوانی داشت و عادله رضایی از گردهمایی هفتگی گروه ادبی کافه نویسا به سرپرستی فرشته مولوی گفت و همه را دعوت کرد تا از صفحه ی این جمع ادبی دیدن کنند.

گپی با یکی از برگزارکنندگان برنامه

سعید چوبک (مدیر سرای بامداد و یکی از برگزارکنندگان برنامه) در پیوند با این نمایشگاه در مورد فلسفه برگزاری این نمایشگاه می گوید: داستان از این قرار است که وضعیت سانسور در ایران به شکلی درآمده که وزارت ارشاد و اصولا اهرم های سانسور در جامعه کارشان راحت تر شده برای این که جامعه یک خط قرمزهایی را پذیرفته و به یک خودسانسوری درونی عجیب رسیده. یعنی اگر قبلا کسی اجازه چاپ می گرفت مشخص بود که دستی در کارش برده نشده، اما الآن نویسنده و شاعر قبل از این که به ارشاد برسد خودش یک سری خط قرمزها را رعایت کرده تا کتاب چاپ شود و متأسفانه این به صورت یک وجدان اجتماعی درآمده، یعنی به این صورت که همه دارند یک جورایی خودشان را سانسور می کنند.

مورد دیگر به مسئله ی ترجمه برمی گردد، شما نگاه کنید در زمان گذشته ما مترجمانی مثل قاضی، شاملو، به آذین و… داشتیم که نسبت به ترجمه و کارشان تعهد داشتند و مسئولانه برخورد می کردند، اما الآن متاسفانه می بینیم که با ترجمه ها در مجموع برخورد مسئولانه نمی شود و مترجم برای این که از سانسور عبور کند کلمات و مفاهیم را عوض می کند و هیچگونه مسئولیتی در قبال کاری که ترجمه می کند احساس نمی کند و  به صرف گرفتن مجوز از وزارت ارشاد هرگونه بی اخلاقی ای را روا می دارد. بحث بر سر این است که اگر این پروسه در ایران ادامه پیدا کند ما دچار یک خودسانسوری عجیب و غریب و بی اخلاقی عجیب و غریب خواهیم شد و یک پرده روی آثار شاعران و نویسندگان و به طور کلی ادبیات ما ایجاد می شود.

شما حتما فیلم  فارنهایت۴۵۱ اثر تروفو که بر اساس داستان رد بردبری ساخته شده را دیده اید، فاشیزم حاکم بر اروپای آن زمان با به آتش انداختن کتاب ها در مراسم خیابانی تلاش داشت که نسل کتاب و کتابخوانی را نابود کند  و  از بین ببرد.  در آن زمان روشنفکران و نخبگان جامعه به این فکر می کردند که بالاخره این فاشیزم روزی از بین می رود و وظیفه ی آنهاست که  کتاب ها را از گزند اینان و نابودی حفظ کنند و شروع به حفظ کردن کتاب هایی چون جنگ و صلح تولستوی، سرخ و سیاه استاندال و…  کردند.

 و در واقع ناشران و نویسندگان و شاعران و روشنفکران ایرانی هم با ایده برگزاری نمایشگاه کتاب بدون سانسور به نوعی علیه سانسور و خودسانسوری ای که نظام حاکم بر جامعه  تحمیل کرده  دارند مقابله می کنند. ما فکر می کنیم با برگزاری گسترده تر و مداوم چنین نمایشگاهی علیه سانسور در ایران به این صورت اعتراض کنیم، چرا که در هر صورت این رژیم رفتنی ست و می بینید که الآن خودش به جان خودش افتاده، در نتیجه بعد از این رژیم این کتاب ها باید به درون جامعه و کتابخانه ها در ایران بروند و در دسترس مردم ایران قرار بگیرند.

همانطور که می دانید این اولین بار بود که در تورنتو این نمایشگاه برگزار می شد و خوشبختانه به زعم تمام کسانی که در این نمایشگاه شرکت کرده بودند، نمایشگاه موفقی بود و برخی از شرکت کنندگان از ما می خواستند همین نمایشگاه را دوباره تکرار کنیم و نیز هر ساله آن را پربارتر و گسترده تر برگزار کنیم که قطعا ما چنین خواهیم کرد.

همچنین درخواست هایی داشتیم که در فستیوال ها و برنامه هایی که در طول تابستان برگزار می شود، این نمایشگاه را دایر کنیم که البته هنوز فرصت نشده جلسه ای داشته باشیم و در این مورد تصمیم گیری کنیم.

ما فکر می کنیم این نمایشگاه می تواند اهل قلم را دور نه یک تفکر خاص و سازمانی که دور قلم و کتاب و اندیشه گرد هم بیاره و از این منظر هم به نظرم کار با ارزشی ست. من به شخصه از نشر زاگرس و شهروند سپاسگزارم که چنین تجربه ی موفقی را با هم پشت سر گذاشتیم.

چه ناشران دیگری شرکت کرده بودند؟

ـ ببینید ما وقتی خبردار شدیم با این وقت کمی که داشتیم سعی کردیم با ناشران تماس بگیریم از جمله نشر پگاه و نشر خردمند که متاسفانه با وجود چندین بار پیگیری جواب مثبت برای همکاری در برگزاری این نمایشگاه ندادند، اما امیدواریم که سال های دیگر بیایند. میزهای دیگری هم که در نمایشگاه بود، جریانات سیاسی بودند که میزهای خودشان را داشتند و بیشتر به صورت اشخاص بود و نه نشر خاصی. البته میزی بود که کتاب های نشر خاوران و نقطه را ارائه می داد.

یکی دو ناشر دیگر هم بودند که ما گفتیم که اگر می خواهید امسال به صورت صوری شرکت کنید، اما گفتند آمادگی ندارند و نیامدند.

حامیان این برنامه چه کسانی بودند؟

ـ دو سه تا تقاضا داشتیم برای پشتیبانی مالی، اما چون فکر می کردیم که از نظر مالی هزینه ای نخواهد داشت تشکر کردیم و گذاشتیم برای برنامه های آینده.

البته باید این جا یادآور شوم که از کمک معنوی اشخاصی چون آقای حسین افصحی و آقای حسن گلمحمدی بهره شایان بردیم. آقای افصحی مدیریت برنامه را در طول نمایشگاه داشت و تلاش ها و کوشش های آقای گلمحمدی در برگزاری خوب و نتیجه بخش برنامه کمک های موثری بودند که سپاسگزارشان هستیم.

نمی دانم این ضرب المثل این جا مسما دارد یا نه، با آقای گلمحمدی که در طول برنامه ریزی صحبت می کردیم می گفتیم اگر ده نفر هم بیایند برای سال اول و با این ضرب الاجل ما موفق بوده ایم و کارمان به نتیجه رسیده است، اما همان طور که خودتان دیدید استقبال بی نظیر بود. واقعا استقبال مردم مایه ی خوشحالی بود و من از تمام مردم و تمام لایه های روشنفکری مقیم تورنتو سپاسگزارم به خاطر حمایت هایشان و شرکت شان در این برنامه. شرکت کنندگان صمیمی و گرم با برنامه ی خودشان برخورد کردند و در واقع هدف ما همین بود که به آن رسیدیم.

کتاب هایی که در نمایشگاه ارائه شد فقط از ناشران خارج از ایران بود؟

ـ نه، این گونه نبود که فقط کتاب های سانسور شده در نمایشگاه باشد.کتاب هایی که در ایران هم چاپ شده بودند در نمایشگاه بودند، حال اگر سانسور شده بودند یا نه، نمی دانم، البته عمده کتاب هایی که خود نویسندگان به نمایشگاه آورده بودند کتاب های چاپ خارج از ایران بود.

ضمنا ما کتاب های چاپ فروغ، باران و شرکت کتاب و نشر ناکجا را هم داشتیم.

و اما سخن آخر

می خواهم باز هم تأکید کنم از این که هر روز خبر تعطیلی نشری در ایران را می شنویم، از این که تیراژ کتاب به طرز وحشتناکی  پائین آمده، از این که شرایط به گونه ای است که برخی ناشران رفتاری غیرحرفه ای دارند و خلاصه از نابسامانی های صنعت نشر در ایران دلمان به درد می آید و تلاش می کنیم تا جایی که در توان داریم در حفظ و حراست حرمت صنعت نشر و کتاب و کتابخوانی بکوشیم.

بزودی ویدیوهای این نمایشگاه را در وبسایت شهروند خواهید دید.

از آلبوم عکس های این روز در اینجا دیدن کنید.