نامه خوانندگان

علی جم

پاسخ به”سئوال از روشنفکران مسلمان جامعه ایرانی کانادا” آقای پیروز صادقی مندرج در شهروند ۵آگست۲۰۱۰

چه بسیار انسانهای عاشق و آزاده ای در سراسر دنیا از جمله درکشور خودمان ایران، دست از جان شسته و عاشقانه جان به جان آفرین تسلیم کرده اند تا مگر آن آزاد ی را که در شأن والای انسانی است برای جامعه خود و برای دنیا به ارمغان آورند، چه در جامعه ای که در آن آزادی نیست ماتمکده ای بیش نیست و مردم آن روحاً افسرده و جسماً رنگ باخته، زبان در بند و نفس در قفس و شمشیر آخته در بالای سر هر چند که شب سیه را همیشه سحری است.

 آزادی قلم و بیان و تعاطی افکار، استعدادهای نهان را آشکار و رابطه اجتماعی را رونق و اقتصاد کشور را شکوفا و بالندگی را به ارمغان می آورد که دوست نادیده ما آقای پیروز صادقی نیز از همین زاویه یعنی با برخورداری از فضای آزاد توانسته اند عصبانیت خود از بیان آقای جنتی را در جامعه ایرانی مقیم کانادا مطرح و در معرض افکار عمومی قرار دهند .

قبل از پرداختن به جواب سئوال (در حقیقت برای  بار دوم)آقای صادقی که اینجانب را نیز در چند جای مقاله ی خود مورد خطاب و سئوال و حتی حکم قرار داده اند، از ایشان درخواست می کنم که در وقتی موسع و در فرصتی کافی و لااقل یکبار دیگر نوشته مرا به دقت و وسواس مرور فرمایند تا به معنی و مفهوم درست آن پی ببرند، زیرا از بیان ایشان اینطور استنباط می گردد که پاسخ را خیلی سطحی ملاحظه فرموده و اساس مطلب را دریافت نکرده اند در حالی که مطلب خیلی روشن و واضح و صرفاً مستلزم قدری دقت و تأمل است.

و اما در پاسخ به فرمایشات ایشان در رابطه با خودم:

۱ـ اینجانب مطلب خود را نه به عنوان جنابعالی و نه به نام مراکز اسلامی مقیم کانادا که صرفاً در پاسخ مرقومه جنابعالی و از ناحیه ی خود نوشته ام .

۲ـ ماحصل نوشته من در پاسخ به سئوال شما و به منظور رفع ابهام، تنها (معرفی و تمیز منافق از غیرمنافق) با استناد به منابع اسلامی از جمله اصول کافی از شیخ کلینی معروف  بوده که با در نظرگرفتن سه خصیصه (خیانت در امانت، خواه مادی و یا معنوی ـ نشر اکاذیب و گمراه کردن مردم از واقعیت ها به نفع خود باً ّی نحو کان و بالاخره خلف وعده با وجود امکان عمل به وعده)که هرکسی(خواه حقیقی یا حقوقی و در هر لباس و در هر مقام و در هر کجای دنیا)که دارای این سه خصیصه باشد از نظر قرآن(و نه بنده) منافق، و خارج از آن تعریف غیر منافق است.

مراکز محترم اسلامی در کانادا خود، هم سواد دارند و هم روزنامه می خوانند و لذا اگر می خواستند و به مصلحت خود می دیدند و احساس مسئولیت می کردند سکوت را شکسته و پاسخ جنابعالی را(که اتفاقا از جمله وظایف اصلی آنان همان ارشاد و رفع شبهات در مسائل دینی است و نه تنها ذکر مصیبت)  می دادند که متاسفانه نداده اند که نتیجتاً من با رفع تکلیف شرعی، من ناگزیر و به عنوان یک فرد عادی مسلمان و به منظور رفع اتهام احتمالی از ناحیه ی دشمنان مترصدین در کمین و به دنبال سوژه، مطالبی را که در حد توانم بود عرض کردم.

 ۳ـ حکم آقای جنتی (در صورتی که منظور ایشان از منافق، جوانان معترض و زندانیان سیاسی دربند، به زعم جنابعالی باشد) بدیهی است که هیچگونه وجه تشابهی بین آنان و منافق وجود نداشته و موقعیت آنان بنا به تعریف مذکور و به ضرس قاطع خارج از شمول سه آیه مبارکه (۶۰ تا ۶۲) سوره احزاب، و وضع شیئی در غیر ماوضع له است و این موضوع در نوشته قبلی من کاملاً تبیین گردیده است.

۴ـ به کاربردن حرف (ما) در نوشته ام در معنی انفرادی بوده که حتی خدا هم درچند مورد در قرآن از حرف(ما) استفاده فرموده در حالتی که خود خدا بیشتر و بهتر از همه می داند که خود، احد و واحد است.

۵ـ در جائی از مقاله مرقوم داشته اند که من با نظر آقای جنتی در اعدام جوانان و معترضان موافقم و نیز در قسمت اخیر نوشته خود اضافه کرده اند  که فعلاً یک موافق (علی جم) با فرمایشات آقای جنتی درکانادا وجود دارد! جنابعالی به چه دلیل و مدرکی این فرمایش را کرده اید؟! که مطمئناً به خطا رفته و چشم بسته به قضا نشسته اید و دانسته و یا ندانسته مرتکب بهتان شده اید که من هرگز نه چنین عقیده ای داشته و دارم و نه چنین مطلبی ازکل نوشته ی من استنباط و حتی استشمام می شود و اگرهم بنا به تعبیر جنابعالی، منظور آقای جنتی از منافق، معترضان و زندانیان سیاسی باشد، بنده هرگز و در هیچ صورت و حالتی با چنین نظریه ای موافق نبوده و بلکه در جهت عکس آنم.

 پاینده ایران.