یکی از عواملی که در حل و فصل مسایل خسارت تعیین کننده است اصل داوری به جای ارجاع پرونده خسارت به مراجع ذیصلاح قضایی است، البته بایستی اذعان داشت که به دلیل عدم اطلاع خریداران بیمه (بیمه گذاران) از این اصل مهم کمتر از آن استفاده می شود و شاید بتوان گفت که در جامعه فارسی زبان تقریبا به فراموشی سپرده شده است. جالب است بدانید که در جوامع پیشرفته طرفین به اصطلاح “دعوای حقوقی” ترجیح دارند که مسایل خود را در نزد داوران حل و فصل نمایند چرا که هم هزینه آن کمتر است و در اکثر قریب به اتفاق یک برنده ندارد و میتوان بر سر میزان و مبلغ خسارت (در خصوص پرونده های خسارتی بیمه) به توافق رسید.

از آنجا که ۵۰ درصد از پرتفو (کل بیمه نامه هایی که صادر می شود) موجود در کانادا به بیمه های اتومبیل معطوف می شود اجازه می خواهد بحث داوری را در حول همین رشته (اتومبیل) ادامه دهیم.

بعد از هر خسارتی به صورت طبیعی هر یک از طرفین قرارداد – ( بیمه گر) شرکت بیمه و بیمه گذار ( خریدار بیمه) با اتکاء به یافته های خود دارای انتظارات متفاوتی هستند و احتمال دارد به یک توافق واحد نایل نشوند از این رو اگر به داوری رجوع نمایند کارها بسیار ساده تر به نتیجه خواهد رسید.

در بیمه های اتومبیل یکی از زیرشاخه های اصل داوری به اصل برآوردکننده خسارت برمی گردد که اگر بر سر میزان خسارت مشکلی وجود دارد در آن صورت هر یک از طرفین به عبارتی بیمه گذار (خریدار بیمه) برای خود یک تعیین کننده ماهر خسارت استخدام می کند و در مقابل هم شرکت بیمه یک برآورد کننده خسارت تعیین می کند و این دو اولین جلسه داوری را برگزار می کنند و در آن زمان با توافق داور یا تعیین کننده خسارت سومی را برای این پرونده استخدام می کنند. این گروه ۳ نفره به مثابه هیئت داوران هر کدام مورد خسارت را بازدید و نظرات خود را به همراه میزان خسارت تعیین می کنند. پس از آن بیمه نامه اتومبیل را مطالعه و تمامی شرایط و مقررات آن را کندوکاو می کنند تا بتوانند یافته های خسارتی را با مفاهیم بیمه نامه تطبیق دهند.

در خاتمه این اقدامات دو داور اول که از طرف شرکت بیمه و خریدار بیمه (زیان دیده) تعیین شده بودند گزارشات خود را به همراه نظرات کارشناسانه به داور سوم ارایه می دهند و داور سوم یا در بعضی مواقع به ایشان سر داور هم می گویند نظر نهایی و بدون حق استیناف را اعلام می کند. هزینه هر داور را هر طرف پرداخت می کند و حق الزحمه داور سوم به تناسب بین طرفین تقسیم می شود.

داستان خسارت در اینجا خاتمه پیدا می کند و هر کس به تناسب حقش منتفع خواهد شد، البته نفع در بیمه معنی ندارد، بلکه منظور آن است که خسارتش متناسب با قرارداد بیمه پرداخت می شود. حال اگر یکی از داورها با استناد به مدارک مثبته قانع بود که در راستای این داوری خلاف آشکار قراردادی- عرفی و حقوقی رخ داده می تواند از سرداور بخواهد تا به جای اعلام رای به طرفین به اصطلاح دعوای حقوقی ـ رای نهایی را به دادگاه اعلام نمایند تا اگر یکی از طرفین(شرکت بیمه یا بیمه گذار) اراده کرد موارد را علیه هیات داوران و طرف دیگر در مراجع ذیصلاح قضایی دنبال کند، البته این مورد بسیار نادر است و حتما بایستی داوری که چنین درخواستی کرده مدارک و شواهد کافی داشته باشد.

Arbitration       داوری

Mediation     میانجیگری

Appraisal Clause اصل و کلوز تعیین خسارت