پیش بینی آینده شاید کار آسانی نباشد، اما با بررسی شواهد می توان امکان وقوع حوادث را ارزیابی کرد. در پانزده بیست سال پیش اگر کسی ادعا می کرد که زمینه را برای یک جنگ همه گیر سنی و شیعه پی ریزی می کنند کسی باور نمی کرد. خیلی ها قضیه را دور از ذهن می دیدند و مدعی را خیال پرداز، اما آن روزها شواهد و قرائن به روشنی وجود چنین احتمالی را گواهی می داد. امروز شاهد هستیم که این جنگ خانمان برانداز مدت هاست شروع شده و می رودکه به شکل همه گیر دامن تمامی مردم منطقه از جمله ایرانیان را بگیرد.

در این بلبشوی گیج کننده حوادث درک علل و عوامل این روند کار آسانی نیست، اما معمولا می گویند برای پیدا کردن عامل باید سر نخ پول را جستجو کرد. ادعای ملت ها برای مالکیت ذخائر موجود در کشورشان مانعی برای غارت این منابع توسط سوداگران بین المللی بوده است. اما اگر دولت و ملتی برقرار نباشد این غارت با موانع روبرو نخواهد بود. با بررسی شواهد امروز، به نظر می رسد که نابودی کشورهای منطقه طرح ریزی شده است.

متاسفانه بسیاری ازمردم سر گرم گذران روزمره زندگی هستند و به روند خطرناکی که در آن هستیم بهای لازم را نمی دهند. بسیاری از روشنفکران و متفکران جامعه هم یا سرگرم بررسی و جدل بر سر حوادث تاریخ گذشته اند و یا در عالم عرفان سیر می کنند و مشغول تعبیر و تفسیر متون و اشعار گذشتگانند. از طرف دیگر بسیاری مواقع ما به مسائل ایران به صورت تجریدی و جدا از فعل و انفعالات بین المللی نگاه می کنیم. به طور مثال در حادثه اخیر حمله به مجلس و مقبره خمینی بسیاری از ما مدعی هستیم  که کار به اصطلاح کار خودشان است و بمب گذاری در حرم امام رضا را شاهد می آوریم. انگار  جنگی در بیرون مرزها در جریان نیست و داعشی وجود ندارد.

از زمان به اصطلاح انقلاب ایران نه تنها پدیده اسلام تندرو پایه ریزی شد و بسط پیدا کرد، بلکه این پدیده روی پاشنه خود چرخید و به جنگ میان دو فرقه عمده مسلمانان مبدل شد.  در این مسیر به تدریج کشورهای بی دولت و یا صاحب دولت های ناتوان و از هم پاشیده شدن ملت ها چهره خود را نشان داد. این جریان با سومالی و برخی کشورهای آفریقایی شروع شد و سپس افغانستان، و عراق، به ترتیب در سال های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ در پی حمله نظامی آمریکا دچار آشفتگی و هرج و مرج شدند.

در جریان به اصطلاح بهار عربی هم لیبی، تونس و سوریه گرفتار آمدند. امروز هم یمن دستخوش از هم پاشیدگی است.

این امر شالوده این کشورها را از هم پاشید و شیرازه ملت ها را بهم ریخت. در این مرحله در این کشورها ملت و دولتی وجود ندارد که ادعای مالکیتی بر ذخائرشان را داشته باشد.

در طی این سال ها که مردم عراق سرگرم کشتن یکدیگر بودند تولید نفت این کشور رکورد سال های سابق را شکسته است. خطوط لوله، نفت را به بندر بصره می رساند و از آنجا بریتیش پترولیوم و اکسون موبیل و سایر شرکت های نفتی طلای سیاه عراق را خارج می کنند. کسی هم نمی پرسد چرا در این بلبشو تاسیسات نفت سالم مانده اند و کسی متعرض خطوط لوله نشده است.

در این میان سران هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات آمریکا، معصومانه اذعان کرده اند که در زمان تصدی کار در ایجاد گروه های تروریستی چون القاعده، طالبان، داعش ، و… ، خود و متحدانشان اشتباهاً نقش داشته اند. آیا به راه انداختن متوالی این گروه های سفاک فقط اشتباهی بوده است؟ جالب است که امروز که دولت حافظ اسد می رود تا به مخالفان پیروز شود ارتش امریکا به حمایت مخالفان برمی خیزد و هواپیمای سوری را سرنگون می کند. به این طریق آشفتگی را ادامه می دهد. لابد دانالد ترامپ در آینده معصومانه ادعا خواهد کرد که دخالت در جنگ بین سوری ها یک اشتباه بوده است.

آیا آشفتگی های امروز در منطقه به همین جا ختم خواهد شد؟ حوادث اخیر نشان می دهد که احتمالاً این یک برنامه دنباله دار است. به نظر می رسد که این سناریو دارد وارد مرحله جدیدی می شود.

بحران روابط ایران به نیابت شیعیان و عربستان به سردمداری سنی ها به مرحله وخیمی سوق داده شده است. فقط به یک جرقه نیاز دارد تا این بحران به یک جنگ خانمان برانداز و طولانی منطقه ای تبدیل شود. امروز خطر این احتمال جدی است. توجه بفرمائید که جنگ بین کشورهای ثروتمند منطقه مزیت مضاعفی دارد. این جنگ کارخانجات اسلحه سازی را به کار می اندازد و سود سرشاری به جیب سوداگران اسلحه سرازیر می کند. از طرف دیگر حزب جمهوری خواه امریکا به ایجاد جنگ معروف است.

همگی از پیام سفر دانالد ترامپ به منطقه که صف آرایی کشورهای منطقه را بر ضد ایران  تجویز کرد مطلع هستیم. به نظر می رسد جنگ بین کشورهای منطقه  آماده به اجرا درآمدن است. نیویورک تایمز پس از حملات تروریستی اخیر تهران نوشت”سخنان خصمانه اخیر رئیس جمهور آمریکا ایران را هم به معادله اضافه کرد، اکنون روشن است که دنیای سخت و خونبار، آشفته و پیچیده بیرون مرزهای ایران حالا به داخل ایران کشیده شده است.”

از بین تقریباً یک میلیارد و ششصد میلیون مسلمان تنها یک صد و پنجاه میلیون نفر شیعه هستند و الباقی سنی اند. عربستان با کشورهای سنی مذهب مانند پاکستان، مصر، ترکیه و اردن پیمان دفاعی دارد. اگر جنگ شروع شود آینده خوبی در انتظار نخواهد بود.

این جنگ با جنگ ایران و عراق بسیار متفاوت است. در جنگ قبلی به طور عمده ارتش ها با هم می جنگیدند و تا حدودی قوانین بین المللی رعایت می شد. برای مثال هواپیماهای مسافربری از حملات نظامی مصون بودند، اما در جنگ مذهبی قاعده و قانونی وجود ندارد. به علت تعصب مذهبی تا نفر آخر شیعه های کافر باید کشته شوند و قتل سنی های تکفیری واجب الااجراست. ساختارهای اقتصادی مانند سدها و نیروگاه ها مورد حمله قرار می گیرند و منعی برای نابود کردن مردم بی پناه شهرها وجود ندارد. نمونه این را در عراق و سوریه و… شاهد هستیم.

به اضافه جنگ افزارهای امروز بسیار پیشرفته تر و مخرب ترند. بودجه نظامی تنها کشور عربستان تقریباً ده برابر ایران است. نیروی هوایی این کشور در رده دوم پس از کشور مصر قرار دارد. عربستان  ۳۰۵ جنگنده آماده به پرواز دارد. در سفر اخیر، دانالد ترامپ یک قرارداد ۳۵۰ میلیارد دلاری دیگر با عربستان بست. این سلاح ها باید مصرف شوند تا زرادخانه ها به کار بیافتند. ممکن است ارتش دویست هزار نفری عربستان از نظر نفرات کوچک تر از ارتش پانصد هزار نفری ایران باشد ولی تجهیزات مدرن تری دارد و پیمان دفاعی با سایر کشورهای سنی نشین مانند پاکستان این کمبود نفرات را جبران می کند. امکان بروز این احتمال را باید جدی گرفت. به نظر می رسد که آشفتگی و بهم ریختن شیرازه ایران و سایر کشورهای منطقه در دستور کار قرار دارد. کسی دلش برای مردمی که جان و مال خود را از دست می دهند و ملت هایی که نابود می شوند، نخواهد سوخت.

متاسفانه تاکنون سردمداران خودشیفته نقشی را که دست نشاندگان و جاسوسان سوداگران بین المللی برایشان طرح ریزی کرده بودند را دانسته و یا ناآگاهانه پیش برده اند. در این میان فرصت طلبان و بادمجان دور قاب چینان داخلی نیز آتش بیار معرکه بوده ا ند.

آیا به وسعت گردابی که احتمال دارد ایران را به کام خود بکشد واقفیم. آیا سردمداران ایران و سایر کشورهای منطقه به خود می آیند و آینده شومی را که می تواند حادث شود را در نظر می آورند؟  و یا همچنان به شاخ و شانه کشیدن ادامه می دهند. آیا راه نجاتی برای ایران و سایر کشورهای منطقه وجود دارد؟

 اولین قدم، آگاهی و جدی گرفتن احتمال وقوع یک جنگ طولانی، فرساینده و خانمان برانداز منطقه ای است.

جون ۲۰۱۷