نوشته:  محمد بدری گولتکین

در سوریه صف بندی عبرت انگیزی به وجود آمده است.  در یک طرف آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و “پکک”{PKK}.  در طرف دیگر، سوریه، ایران، قطر، روسیه، چین، و دیگر قدرت های اروآسیا.(۱)

ترکیه از لحاظ عینی در جبهه دوم قرار دارد. در بحران قطر این واقعیت به شکل آشکاری دیده شد.  در سوریه نیز همکاری ناگفته ای بین آنکارا- دمشق وجود دارد.

داعش، عنصر پشت پرده جبهه تحت رهبری آمریکاست. داعش که در جریان عملیات “سپر فرات” تا حد مرگ علیه ترکیه جنگیده بود، این روزها “رقه” را که به عنوان پایتخت انتخاب کرده، به دنبال مذاکره و بدون درگیری مهمی به پکک {YPG- “واحد های دفاع از خلق”، SDG”نیروهای دموکراتیک سوریه”}تسلیم می کند.  البته با وساطت ارباب بزرگ.

 

مرتجعان جهان متحد می شوند

ترکیب جبهه تحت رهبری آمریکا، یک حقیقت عریان عصر ما را یک بار دیگر در مقابل چشمانمان به نمایش گذاشته است.

مرکز ارتجاع جهانی، امپریالیسم آمریکا، نیروهای تاریک قرون وسطا، و آنهایی که در دنیای ستم دیدگان با تکیه به امپریالیسم، پرچم ملی گرایی قومی را برافراشته اند، دست به دست هم داده اند.

به زبان دیگر، مرتجع ترین نیروهای جهان در صحنه سوریه، دست به دست هم داده اند.

هدف قرار گرفتن نیروهای ارتش سوریه، که علیه داعش می جنگند، به وسیله حملات پی در پی هوایی آمریکا، یکبار دیگر، چهره دشمن بشریت ارتجاع جهانی و دورویی نفرت انگیز آن را به نمایش گذاشته است.

 

دوستان جدید پ. ک. ک.

پکک با میانجیگری آمریکا، با اسرائیل، سعودیها، و شیخ های خلیج فارس وارد همکاری های نزدیک شده و وظیفه نامبارکی را که به عهده اش گذاشته اند، به نمایش می گذارد.

از رهبران “پید” PYD {“حزب وحدت دموکراتیک”- سوریه} “الهام احمد”، در ۹ جون {۲۰۱۷} در پیامی که در روزنامه سعودی “الریاض” چاپ شد، می گوید:  “عربستان سعودی کشور مهمی است. در تامین ثبات سوریه باید نقش بازی کرده و ما نیز حاضر به همکاری با آنها هستیم”.  این اعتراف، خود به خود، اعتراف مهمی است که شرکای این سازمان ترور، چه کسانی هستند.

در ۲۱ جون، عربستان سعودی، اردن، امارات متحده عربی در “قامیشلی” {شمال سوریه} با پید گردهم آمدند.  در این گردهمایی، به توافق رسیدند که منطقه “تانف” {Tanf} که در مرز اردن ـ عراق ـ سوریه قرار دارد، بایستی تحت کنترل YPGدر آید. مخارج تحقق این امر را نیز، سعودی ها، و امارات متحده عربی تقبل کردند.(۲)

بدین وسیله، بین عراق و سوریه، نیروهای مرتجع تحت حمایت آمریکا استقرار خواهند یافت و از اتحاد عمل ایران، عراق، سوریه جلوگیری خواهد شد.

 

تحلیل های تاریخی از سفیر سابق

نیت این است، ولی داشتن نیت، به معنی تحقق یافتن طرح نیست.

اگر بگوئیم آنچه نصیب سعودی ها، شیخ های خلیج فارس و پکک، در منطقه خواهد شد، باختن آمریکاست، به معنی پیشگویی نخواهد بود.

آمریکا باخته است، و این آن چیزی است که در افق پدیدار شده است.

در مرحله حاضر، انتشار مصاحبه سفیر سابق آمریکا در سوریه با روزنامه “الشرق الاوسط” و آنچه که او در رابطه با کردها گفته است، بسیار بجا، و درست است، و همه باید روی این حقیقت، یک بار دیگر فکر و تامل کنند.

فورد می گوید، آمریکا در سوریه باخته است و در مورد کردها نیز، این هشدار تاریخی را می دهد:

“کردها به علت اعتماد {تکیه} به آمریکا، تاوان سنگینی خواهند پرداخت.  ارتش آمریکا نخواهد توانست از آنها در مقابل ترکیه، ایران و سوریه دفاع کند. آنچه که ما از لحاظ سیاسی در مورد کردها کردیم، نه تنها احمقانه، بلکه در عین حال یک اشتباه اخلاقی است”.

“آمریکا در دوران صدام حسین، سال ها کردها را مورد استفاده قرار داد.  آیا فکر می کنید، آمریکا نسبت به PYD/YPG متفاوت تر از کیسینجر نسبت به کردهای عراق رفتار خواهد کرد؟”(۳)

در شرایطی که توازن قوا در جهان تغییر کرده، مرکز اقتصادی و نظامی جهان به آسیا منتقل شده، جهان امپریالیستی در حال دست و پا زدن در بحران عمیقی است، و در آینده نزدیک نیز انتظار می رود که بحران تشدید گردد، آنهایی که فکر می کنند با سوار شدن به قایق در حال غرق آمریکا، با سلاح هایی که امپریالیست ها به دست شان داده اند، و حمله به همسایگانی که هزاران سال با آنها زندگی مشترک داشته اند، نفعی به حال شان خواهد داشت، اشتباه بزرگی می کنند.

رابرت فورد، به عنوان یک آمریکایی، حق هشدارهایی را که ما سالها داده ایم، ادا می کند، زیرا تحولات شش سال اخیر در سوریه و منطقه، عقل اش را سر جایش آورده است.

 

توضیحات مترجم:

*رابرت استفان فورد، Robert Stephen Ford سفیر سابق آمریکا در سوریه {۲۰۱۴ – ۲۰۱۱} و یکی معماران اصلی جنگ تحمیلی علیه سوریه است.

(۱) منظور نویسنده از قدرت های اورآسیا، کشورهای عضو “سازمان همکاری شانگهای”، آلمان، هند و پاکستان است.  هند و پاکستان اخیرا به عضویت “سازمان همکاری شانگهای” پذیرفته شدند.

(۲) در گردهمایی “قامیشلی” همچنین به توافق رسیدند که، YPG به عنوان “شریک” و “متفق” آمریکا قبول خواهد شد. در مناطقی که تحت کنترل YPG قرار خواهد گرفت، پایگاه های آمریکا تاسیس خواهد شد.  در مناطق شمال سوریه ارتش منظمی برای آن تاسیس و هرنوع تسلیحاتی برایش تامین خواهد شد. کادرهای بوروکراتیک آن از طرف آمریکا آموزش داده خواهد شد. و نهایتا بنیاد سیاسی تاسیس شده تدریجا در دنیا، به رسمیت شناسانده خواهد شد!

(۳) در زیر به فرازهایی از مصاحبه رابرت فورد با روزنامه “الشرق الاوسط” که دارای اهمیت است اشاره می شود:

“ما فکر می کردیم ارتش سوریه تضعیف شده، و بر اثر جنگ فرسایشی شکاف هایی در خطوط دفاعی آن ایجاد خواهد شد. برخی از سربازان و افسران، ارتش سوریه را ترک خواهند کرد. حدس می زدیم که تا اواخر ۲۰۱۳ بشار اسد سرنگون خواهد شد.  ولی بعد از ورود حزب الله {لبنان} به جنگ در اواخر ۲۰۱۳ ، حمایت فعال ایران و سپس حمایت هوایی ارتش روسیه که به تدریج از سال های ۲۰۱۵ ـ ۲۰۱۴ افزایش یافت، تمامی ارگان های “ارتش آزاد سوریه” در جنوب از هم پاشید. و این زمانی بود که “احرار الشام” و “النصره” شکل گرفتند”.

“اسد پیروز شد و یا به این امر باور دارد، و  احتمالا تا ۱۰ سال دیگر بر تمامی کشور تسلط پیدا خواهد کرد. آمریکا از سوریه عقب نشینی خواهد کرد.  همچنانکه در سال ۱۹۸۳ از بیروت و بعدها از عراق عقب نشینی کرد”.

“ترامپ قصد دارد نفوذ ایران را درهم بشکند.  این را چند هفته قبل یکی از مشاورانش به من گفت، ولی نمی داند که بازی دیگر تمام شده است،  زیرا خیلی دیر است.  اوباما برای تحقق این هدف، میراثی برای ترامپ باقی نگذاشته است”.

*  لینک اصل مقاله،

http://www.ulusal.com.tr/buyukelci-robert-fordun-tarihi-uyarisi-makale,6422.html