گونتر گراس، نویسنده‌ی آلمانی و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات، کتاب تازه‌ی خود را معرفی کرد. این کتاب "در مسیر آلمان تا آلمان" نام دارد  


شماره ۱۲۱۶ ـ پنجشنبه  ۱۲ فوریه ۲۰۰۹


 

رادیو آلمان: گونتر گراس، نویسنده‌ی آلمانی و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات، کتاب تازه‌ی خود را معرفی کرد. این کتاب "در مسیر آلمان تا آلمان" نام دارد و گراس در آن یادداشت‌های روزانه‌ی خود را پس از فروریزی دیوار برلین گردآورده است.

گونتر گراس روز جمعه (۶ فوریه) در دانشگاه شهر گوتینگن آلمان، بخش‌هایی برگزیده از کتاب تازه‌ی خود را در برابر حدود ۹۰۰ شنونده قرائت کرد. در همان آغاز این جلسه‌ی کتابخوانی، لیوان شراب گراس واژگون شد و نوشته‌های روی میز را خیس کرد. وی فریاد کشید: «خراب شد. چه آغاز نمناکی!».

گونتر گراس هرگز رویکرد انتقادی خود را نسبت به چگونگی روند وحدت دو آلمان پنهان نکرده است. وی در سال ۱۹۹۰ پس از فروریزی دیوار برلین، شروع به نوشتن یادداشت‌هایی روزانه کرد تا ناخشنودی خود را از این روند روی کاغذ آورد. نتیجه‌ی آن یادداشت‌ها، اکنون در کتابی به نام "در مسیر آلمان تا آلمان"، در برابر خواننده است.

این یادداشت‌ها از اول ژانویه‌ی ۱۹۹۰ تا اول فوریه‌ی ۱۹۹۱ را دربرمی‌گیرد. در این فاصله‌ی زمانی، گونتر گراس به سفرهای زیادی، بویژه ‌در ایالت‌های شرقی آلمان، دست زد. او به همراه رییس‌جمهوری آلمان از لهستان دیدن کرد، در کنگره‌‌ای به نام «کالبدشکافی نفرت» در اسلو شرکت کرد و تعطیلات تابستانی را در کنار خانواده‌ی خود در فرانسه و دانمارک ‌گذراند.

گراس از همان آغاز نسبت به چگونگی روند وحدت دو آلمان بدبین بود. گراس خواهان یک وحدت آرام و تدریجی بود و نه پیوستن آلمان شرقی به غربی. پیشنهاد او این بود که دو کشور برپایه‌ی یک قانون اساسی تازه، اتحاد یا کنفدراسیونی تشکیل دهند و آن را به رفراندوم عمومی بگذارند.

گراس می‌خواست به مردم آلمان شرقی این شانس داده شود تا آینده‌ی خود را خود بسازند، نه اینکه سرنوشت آنان توسط آلمان غربی رقم زده شود. او خود را زبان مردم شرق آلمان می‌دانست. در آن زمان، بسیاری به گراس حمله ‌و حتا او را تهدید ‌کردند. بسیاری از آلمانی‌ها او را خائن به منافع ملی خواندند. گراس بارها به شرق آلمان سفر کرد تا با مردم صحبت کند. برداشت‌های او از این سفرها در کتاب تازه‌ی او بازتاب یافته است.

گراس به رغم همه‌ی همبستگی‌هایی که با مردم آلمان‌شرقی داشت، از نوشتن سرخوردگی‌های خود در این کتاب خودداری نکرده است. در یادداشت روزانه‌ی ۲ مارس ۱۹۹۰ پس از شرکت در جلسه‌ای در تئاتر عروسکی شهر درسدن نوشته است: «اکنون خلقیات راستگرایانه که به صورت دیدگاه‌های ملی‌گرایانه، خارجی‌ستیزانه، یهودی‌ستیزانه و ماتریالیستی مبتذل بیان می‌شوند، آشکارا و بی‌کم و کاست مجال بروز می‌یابند».

گونتر گراس پس از نزدیک به بیست سال که از وحدت دو آلمان می‌گذرد، از این روند ترازنامه‌ی مثبتی ارائه نمی‌دهد. امروز بسیاری با این سخنان گونتر گراس درباره‌ی حوادث دو دهه‌ی گذشته موافق‌اند. گراس در این کتاب، با لحنی طنزآلود و انتقادی گزارش می‌دهد.