سالمندی دوره ای از زندگی است که به علت عوارضی که دارد خیلی آن را دوست نداریم. هر چه پیرتر می شویم نارسایی ها بیشتر خود را نشان می دهند: زمین خوردن ها، شکستگی ها، پوکی استخوان، آرتروز، ضعف کار قلب و آسیب پذیری ریه ها و از همه بدتر دمانس ها(زوال عقل) و بخصوص آلزایمر.

از دیرباز بشر در پی یافتن راهی برای کاستن این عوارض سالمندی بوده است تا بتواند هر چه بیشتر آن را به عقب بیاندازد و عمر طولانی همراه با لذت داشته باشد و در این راه چه تلاش هایی که نکرده و چه روش هایی را که امتحان نکرده است. قصه های اپوتراپی را که همه خوانده ایم. پیوند اعضای خیلی جوان به پیرها، پیوند بیضه، گرفتن خون جوانان و موارد دیگر که در آن زمان حاصلی جز مرگ نداشته است.

از سال ۱۹۵۰ توجه دانشمندان به اثر جوان زایی جوانان روی پیرها جلب شد و بر آن شدند که بررسی هایی انجام دهند. اول آزمایشات را روی موش ها انجام دادند و با ارتباط دادن خون موش های جوان به خون موش های پیر مشاهده کردند در موش های پیر بهبودی هایی دیده می شود، در حالی که موش های جوان آثاری از زوال را نشان می دادند. در سال ۲۰۰۵ کشف شد که تزریق خون موش های جوان به موش های پیر قدرت کارکرد کبد موش های پیر را افزایش داد و به مرحله جوانتری برگرداند. در سال ۲۰۱۲ کشف شد که خون جوان، کارکرد قلب موش پیر را جوان تر و سالم تر کرد. با این تجربیات و نتایج مثبت آنها این سئوال مطرح شد که آیا این بررسی ها را روی انسان هم می توان انجام داد و نتیجه گرفت؟

در سال ۲۰۱۶ یک بررسی توسط مرکز Alkahest نشان داد که خون موش های جوان حافظه موش های پیر را بیشتر می کند و شناخت آنها و حتی فعالیت بدنی آنها را افزایش می دهد. آزمایشات انجام شده روی انسان نشان داد که تزریق پلاسمای خون اشخاص خیلی جوان یعنی تین ایجرها(سنین بین ۱۳ تا ۱۹) موجب کاهش عوارض وابسته به سن در سالمندان می شود و از خطر سرطان، بیماری های قلبی و آلزایمر می کاهد. قرار شد سالمندان داوطلب در این تحقیق مبلغی بپردازند تا مخارج تحقیق تأمین شود و به آنان پلاسمای خون خیلی جوان پس از آزمایشات سازگاری یعنی گروه خون و RH وCrossmatch  تزریق شود. جسی کارمازین بنیانگذار شروع تحقیق به مجله ی “نیو ساینتیست” می گوید نمی خواهم از عامل خاصی نام ببرم ولی چیز خاصی در خون جوانان زیر بیست سال وجود دارد که سیر پیری را وارونه می کند.

از آگوست ۲۰۱۶ طرح کارمازین آغاز شد و به اشخاص ۳۵ تا ۹۲ ساله پلاسمای جوان ۱۶تا ۲۵ ساله را تزریق می کند و تاکنون صدنفر تحت این درمان قرار گرفته اند و هر یک ۸۰۰۰ دلار پرداخته اند. این بررسی بدون گروه شاهد و درمان گروهی با دارونما بوده که این نوع بررسی را مورد انتقاد شدید قرار داده است.

کارمازین به مجله نیو ساینتیست می گوید که این بررسی اول بار به Recode  که کنفرانسی تکنولوژیکی است ارائه شده است. موضوع این کنفرانس که اوایل ماه جون ۲۰۱۷ در لوس آنجلس برگزار شده، روی اشخاص تحت بررسی قبل از انتقال پلاسمای جوان و یک ماه بعد از آزمایشات لازم بوده است.

در این بررسی هیچ یک از افراد مورد مطالعه سرطان نداشتند، اما گروه کارمازین روی همه ی آنها تستCEA  که یک تومورمارکر یعنی تست مخصوص سرطان است انجام داده اند. CEA در خون افراد سالم به مقدار خیلی کم وجود دارد و مقادیر زیاد آن می تواند نشانه ی احتمال ابتلا به سرطان باشد. عیار CEA خون گیرندگان پلاسما در این طرح ۲۰درصد کاهش نشان داد و کلسترول خون آنها نیز ده درصد کمتر شد. Alkahest نیز سلامت قلبی گیرندگان را تأیید کرد که گزارش کارمازین را توجیه می کند. Ambrosiaگزارش کرد که پلاک های چسبنده نوعی پروتئین به نام آمیلوئید که در آلزایمر در مغز ایجاد می شوند در تزریق پلاسمای جوان ۲۰ درصد کمتر می شوند.

با همه ی این دست آوردها اهمیت آنها نیاز به بررسی کاملتر دارد. اقلاً پنج کارشناس با مجله نیو ساینتیست تماس گرفتند و از بحث در مورد ارزش بررسی ها خودداری کردند و چون مقاله معتبری درباره این بررسی ها چاپ نشده بود اهمیتی برای آن قائل نشدند و بررسی را فاقد کنترل دقیق، کامل و همه جانبه با شاهد دانستند.

کارمازین می گوید امیدوار است به زودی بررسی ها را رسما چاپ و منتشر کند. کسانی که موافق ورود به بحث بودند می خواستند که به وضوح گفته شود که آنها آزمایشات را تأئید نمی کنند.

“تارا اسپایرس جونز” از دانشگاه ادینبورگ انگلستان شک دارد که آیا یک کاهش ۲۰درصدی سطح آمیلوئید خون برای مبتلایان به آلزایمر نتیجه ای دارد؟

و می گوید توجه به مقدار آمیلوئید خون تست خوبی برای آمیلوئید مغز نیست و کمکی به تشخیص کم شدن آمیلوئید پلاک های مغز نمی کند، ولی اضافه می کند کم شدن و منفی شدن آمیلوئید خونی هم چیز بدی نیست ولی نمی دانیم در آمیلوئید مغز هم تغییری ایجاد شده است یا خیر؟

یکی از افراد شرکت کننده گیرنده پلاسمای جوان که مرد ۵۵ ساله ای ست و آلزایمر او تازه شروع شده است پس از دریافت پلاسمای خیلی جوان آثاری از بهبودی را نشان داد به طوری که پزشکان به او اجازه رانندگی دادند ولی زنان مسن تر با آلزایمر پیشرفته بهبودی کندتری نشان دادند.

اسپایرس جونز می گوید تجویز دارونما اثر غیر درمان کننده وسیعی دارد و روی دمانس اثری ندارد و حتی می تواند وضع بیوشیمیایی بدن را تغییر دهد و این نشان می دهد که تأثیر پلاسما با دارونما خیلی فرق دارد. در موردی که CEA 20درصد کمتر می شود، مطمئن نیستم که این در اثر پلاسما باشد و اگر از سابقه ی بیماری شخص مورد نظر اطلاع نداشته باشیم، شاید بیمار سرطان تحت کنترل داشته باشد و CEA  به آن دلیل کم شده باشد و کم شدن ۲۰درصدCEAدر صورتی ارزش دارد که فرد زیر کنترل و درمان سرطان نباشد.

سخنگوی انستیتو سرطان کالج دانشگاه لندن می گوید اگر در مورد بیمار اطلاعات کاملی نداشته باشیم نمی توانیم روی پلاسمادرمانی ارزیابی کنیم. در مورد کم شدن ۱۰درصد مقدار کلسترول خون و تأثیر این کاهش در سلامت قلب نیز نمی توان نظر قطعی داد و آن را معیار اثر تجویز پلاسمای خون جوان قرار داد. در مورد رابطه بین کلسترول خون و بیماری قلبی نیز اختلاف نظر وجود دارد. در مورد دارونما آرن اکبر از کالج دانشگاه لندن می گوید که نمی توانیم در مورد اثر دارونما نظری بدهیم، این را فقط اشخاص تحت درمان باید بگویند که آیا اثری از بهبودی احساس می کنند؟

در هر صورت بدون  مقایسه با دارونما نمی توان گفت که درمان با پلاسمای جوان چقدر نتیجه دارد. بررسی کامل به صورت رندوم و با استفاده از دارونما بهترین روش است تا بتوان نظر قاطع داد ولی چنین تحقیقی در حالی که افراد مورد بررسی پول می پردازند مشکل است. کارمازین می گوید او می خواهد بررسی را با کنترل با دارونما انجام دهد ولی تأمین مالی این تحقیق مشکل است. چنین تحقیقی ده ها میلیون دلار هزینه دارد و از آن گذشته اگر بخواهیم نمونه ها رندوم باشند انتخاب افراد به صورت رندوم سخت است چون آنها داوطلب این درمان نیستند و پرداخت وجه برایشان مشکل است.

تونی ویزکوری از Alkahest می گوید بدون گروه دارونما نتیجه بی ارزش است و چون علاوه بر پرداخت وجه، انتقال پلاسما چند ساعت طول می کشد و کمتر کسی داوطلب می شود.

دیوید جمز از کالج دانشگاه لندن می گوید تست های بیشتری باید انجام شود تا نتیجه ارزش بیشتری داشته باشد. به علاوه بهتر است چندین تست قبل و بعد از تزریق روی بیماران انجام شود و ایده آل این است که همه تست ها در شرایط کاملا یکسان انجام شوند.

تونی ویزکوری می گوید تست ها باید نشان دهند که آیا پلاسما می تواند در سلامت مغز موثر باشند یا خیر؟

روشن نیست پلاسمای جوان از چه راهی روی مغز اثر می گذارد. به نظر می رسد راه های متعددی وجود داشته باشد. پلاسما ممکن است به بافت چربی حمله کند یا عضلات را وادار کند چند فاکتور التهابی و مفیدتر تولید کنند که برای مغز مفید باشند. اگر پلاسمای جوان در بازگردانیدن سن پیران به عقب نقشی داشته باشد مدت پایداری اثر آن طولانی نیست و پس از مدتی بیمار به وضع قبلی برمی گردد. کارمازین می گوید: “برای برخی بیماران تا ۹ ماه وضع خوبی داشته اند و عده ای هم مدت کمتری از این زمان به حالت قبلی برگشته اند. تعداد دفعات انتقال پلاسما به سن و نسبت ضعف و شدت بیماری گیرنده ی پلاسما بستگی دارد.

کارمازین عقیده دارد که به طور متوسط دو بار در سال خوب است ولی ما بیماران را به طور کامل درمان نکرده ایم که تعداد دفعات را قاطع تعیین کنیم، ضروری است برای روشن شدن همه این موارد هر چه زودتر تحقیقات ادامه یابد.

در کره جنوبی روی اثر پلاسمای جوان روی پیران تحقیقاتی انجام می شود و بیشتر روی بهتر شدن قدرت گیرنده های پلاسما و وضع عقلی و حافظه و بهبود آلزایمر آنان و زوال کروموزوم های آنان تکیه می شود. به طور خلاصه امید است که این روش واقعا پیدا شدن اکسیر جوانی باشد.

*دکتر خسرو نیستانی متخصص علوم آزمایشگاهی بالینی است.