سال های آغاز قرن بیستم در زمانی که حضرت عبدالبها به آمریکا سفر کرده بود، دوران شکوفایی صنایع بزرگ در آمریکا بود. سرمایه داری و فقر به موازات هم با سرعت و شدت بی سابقه ای رشد می کرد. مسئله شکاف های اجتماعی بین فقیر و غنی و راههای تعدیل آن یکی از موضوعاتی بود که حضرت عبدالبها در صحبت هایش مکرر به آن می پرداخت. یکی از آن کسانی که حضرت عبدالبها با او در این باره گفتگو و مکاتبه داشت اندروکارنِگی بود که ثروتمندترین سرمایه دار زمان خود بود.

کارنگی به تولید و داد و ستد آهن و فولاد روی آورد و در سال ۱۸۸۹ به بزرگترین تولید کننده چدن خام در جهان تبدیل شد و در سن ۶۶ سالگی بازنشسته شد و کسب و کار خود را در ازای ۴۹۲ میلیون دلار به جی.پی مورگان واگذار کرد و به ثروتمندترین مرد دنیا معروف شد. کارنگی حامی مالی بسیاری از همایش ها و کنفرانس ها بود. برای مثال (کنفرانس لیک ماهانک در باره داوری بین المللی) که نقش مهمی در تأسیس (دیوان دائمی داوری بین المللی در لاهه) داشت. در نوامبر ۱۹۱۲ نسخه ای از مقاله اش با عنوان بشارت ثروت را به حضرت عبدالبها فرستاد. کارنگی در این اثر از مسئولیت های ثروتمندان برای بهبود جامعه سخن می گوید. به نظر او ثروتمندان باید تمام دارایی خود را وقف کنند تا هدر نرود چنانچه حضرت عبدالبها در رساله مدنیه در سال ۱۸۷۵ راجع به ثروت می فرمایند “غنا منتهای ممدوحیت را داشته اگر به سعی و کوشش نفس خود انسان در تجارت و زراعت و صناعت به فضل الهی حاصل گردد و در امور خیریه صرف شود”.

حضرت عبدالبها بشارت ثروت را خواند و اندکی پس از بازگشت از آمریکا به لندن نامه ای به کارنگی نوشت و ایشان این نامه را در نیویورک تایمز چاپ کرد.

کارنگی در نوامبر ۱۹۱۲ در نیویورک با حضرت عبدالبها ملاقات کرد. قبلاً صدها کتابخانه عمومی ساخته بود، به کارمندان و کارگران پیشینش حقوق بازنشستگی داده بود، بخشی از هزینه های (مؤسسه تاسکگی) نخستین دانشکده تربیت معلم ویژه سیاهان در آلاباما را تأمین کرده بود و در ۱۱ دسامبر ۱۹۱۰ موقوفه کارنگی برای صلح بین المللی را تأسیس کرد. در اول می ۱۹۱۵ در میانه جنگ جهانی اول کارنگی نامه دیگری از حضرت عبدالبها را در نیویورک تایمز منتشر کرد. ایشان در این نامه از ترویج اصل وحدت عالم انسانی و تأسیس صلح جهانی به عنوان بزرگترین خدمت نام می برند و فعالیت کارنگی را در این راه می ستایند.

حضرت عبدالبها در اروپا و آمریکا  و در همه مجامع و کلیساها نسبت به خطر مهیب جنگ هشدار داده و از خیرخواهان جهان خواسته بودند شب و روز دمی نیاسایند تا آتش خصومت ملی و نژادی شعله ور نشود. حضرت  عبدالبها با انتقاد از ستیزه جویی رهبران و سیاستمداران اروپایی یادآوری می کنند که پیش از شروع جنگ اروپا را به انبار مهماتی تشبیه کرده بودند که تنها جرقه ای کافی بود تا منفجر شود با وجود این او می گوید که بی تردید سرانجام صلح طلبان صفوف خود را خواهند آراست و بر جنگ طلبان برتری خواهند یافت.

کارنگی در سال ۱۹۱۹ درگذشت در حالی که تا آن وقت بیش از ۹۰درصد از اموال خود را بخشیده بود. چنانکه در بالا اشاره شد کارنگی ثروت خود را به جی. پی مورگان که یکی از ثروتمندترین و مقتدرترین سرمایه داران آمریکا و صاحب بسیاری از مهمترین صنایع و شرکت های آمریکا در زمان خود بود فروخت. جی. پی مورگان در کتابخانه بی نهایت مجلل خود در نیویورک کتاب های خطی نفیسی داشت از جمله آثار مولانا و حافظ را نگهداری می کرد. این کتابخانه بی نظیر از لحاظ عمارت مجلل و سقف گنبدی شکل و نقاشی شده و درهای برنزی و دیوارهای نقاشی شده بی نظیر و مثیل بود.

وقتی حضرت عبدالبها در نیویورک بودند جی. پی مورگان از ایشان دعوت کرد تا در کتابخانه به دیدار حضرت عبدالبها برود. یکی از کارمندان مورگان کتاب هایی را روی میز گذاشت وقتی ایشان از تماشای کتاب ها فارغ شدند در دفتر ثبت اسامی میهمانان برای مورگان دعاکرده مناجاتی نوشتند.

یکی از خبرنگاران اسوشیتدپرس که آنجا بود فردای همان روز این خبر را در سراسر کشور پخش کرد و حضرت عبدالبها را به عنوان (روشنفکر ایرانی) خواند و افزود دیروز حضرت عبدالبها در دیدار از کتابخانه مورگان از او به عنوان کسی یاد کرد که (بسیار به نوع بشر خدمت کرده) است.

مورگان مردی بی نهایت خیّر و خدوم به جامعه بشریت و ملت آمریکا بود. جی. پی مورگان و کارنگی هر دو از ثروتمندان مشهور آمریکا و حامی صلح و بنیانگذاران مؤسسات خیریه بودند. اندور کارنگی از فقر به ثروت رسیده بود و اعتقاد داشت که ایجاد جامعه ای عادلانه وظیفه ثروتمندان است.

در این مورد حضرت عبدالبها می فرمایند:

باید قوانین و نظاماتی گذارد که جمیع بشر به راحت زندگی کنند یعنی هم چنان که غنی در قصر خویش راحت دارد و به انواع موائد سفره او مزین است فقیر نیز لانه و آشیانه داشته باشد. گرسنه نماند تا جمیع نوع انسان راحت یابند…  می فرمایند:

عاقبت اهل ثروت حسرت اندر حسرت است مگر توانگری که در امور خیریه گنج از آستین بیفشاند و در امور مسروره ثروت خویش را مبذول دارد آن نفوس مبارکه چون کوکب لامعه (ستاره درخشان) از افق عزت ابدیه بدرخشند.

و باز می فرمایند:… فقرا امانت خداوندند و کمک به آنها خیلی مقبول و مثل آن می ماند که انسان زمین تشنه را سیراب کند و یا آن که دارویی اعظم به علیل بخشد.

حضرت عبدالبها در سال ۱۹۱۱ در انگلیس در شهر لندن با ازرا پاند شاعر معروف آمریکایی که از مهمترین پیشاهنگان جنبش مدرنیسم از جنبش های ادبی و هنری در نیمه اول قرن بیستم بود ملاقات کردند. ازراپاند پس از ملاقات با حضرت عبدالبها آشنایی و دیدار او را به دوستان و آشنایانش توصیه می کند و در چند نامه و خصوصاً در اثر عمده شعر خود به نام (سرودها) به این ملاقات اشاره می کند.

خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به  تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید:  

پیامگیر :  ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵،  ایمیل:  anyquestionsplease@gmail.com

وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی:      www.reference.bahai.org/fa