شهروند ـ امسال دو مراسم یادمان کشتارهای دهه شصت و اعدام های ۶۷ برگزار شد. دومین مراسم از سوی شورای پشتیبانی از مبارزات مردم در ایران ـ (تورنتو-کانادا) برگزار شد، که گزارش آن را که توسط شورای پشتیبانی تهیه شده در زیر می خوانید:

 مراسم یادمان کشتار زندانیان سیاسی دهه ۶۰ در بعد ازظهر یکشنبه ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۰ در سالن اجتماعات شهرداری نورت یورک برگزار شد و با استقبال بیش از ۱۳۰ نفر از ایرانیان مقیم تورنتو و فعالان چپ و آزادیخواه مواجه شد. این برنامه به منظور بزرگداشت زندانیان سیاسی دهه ۶۰ و یادمان تمامی جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم بخصوص در طی بیش از سی سال حاکمیت رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران برگزار شده بود.

روبن مارکاریان

مراسم با پخش سرود انترناسیونال و یک دقیقه سکوت آغاز شد و سپس رفیق ناصر خندابی پیام شورای پشتیبانی را برای حاضران در برنامه قرائت کرد. اولین سخنران برنامه روبن مارکاریان، از فعالان و کادرهای با سابقۀ چپ در ایران و زندانی سیاسی سابق، بود. وی بعد از بازگویی چند تجربۀ شخصی در مورد زندانها و زندانیان سیاسی در مقاطع مختلف دوران رژیم سلطنتی، و همچنین اشاره به ابعاد کشتار زندانیان سیاسی در دهۀ ۶۰ توسط جمهوری اسلامی، به تشریح موقعیت کنونی جنبش آزادیخواهانه در ایران علیه جمهوری اسلامی پرداخت. او در ادامه به پاره ای از ملزومات و الزامات پیشروی و پیروزی این جنبش اشاره کرد.

 در قسمت بعدی برنامه، پنج تن از زندانیان سیاسی دهۀ ۶۰ (ناصر خندابی، رضا رئیس دانا، نیلوفر، شکوه، و حسن) که سالهای زیادی را در زندانهای جمهوری اسلامی گذرانده بودند، به تشریح خاطرات و تجارب خود در آن دوران پرداختند. این رفقا در مورد اعمال شکنجه های قرون وسطایی در زندانها و پایداری انقلابی مبارزین دربند در مقابل این ددمنشی ها صحبت کردند و تبیین خود را از اهداف جمهوری اسلامی از بکارگیری آ‌ن همه ددمنشی بیان نمودند. افزون بر این، آنها خاطرۀ رفقا و دوستان هم بند خود را که توسط جمهوری اسلامی اعدام شده بودند، گرامی داشتند.

 

مجری قسمتهای بعدی برنامه، رفیق سارا اکرمی بود. در بخش هنری، شاعر آزادیخواه و سوسیالیست، عیدی نعمتی، چند قطعه از اشعار خود را قرائت نمود. در ادامه سان و گلشن، دو زن جوان مترقی و هنرمند، دکلمه شعری را به نام “انقلاب را نمی توان مهار کرد” به زبان انگلیسی همراه با نواختن گیتار اجرا کردند و سپس از حاضران دعوت نمودند که در تخته سیاهی که به این مناسبت آماده کرده بودند شعارهایی را با مضامین انقلابی و آزادیخواهانه بنویسند که مورد استقبال جمعی از شرکت کنندگان در مراسم قرار گرفت.

 

زندانیان سیاسی سابق از خاطرات خود گفتند

آخرین سخنران مراسم، ایلیان باربانو، رئیس کمیتۀ همبستگی بین المللی اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا – انتاریو بود. ایلیان در حال حاضر مشغول پروسه دادگاهی است که به دنبال بازداشت در دفتر حزب لیبرال انتاریو با آن مواجه شده است. ایلیان همراه با ده نفر دیگر از فعالان کارگری و ضد فقر بهددنبال یک تظاهرات در اعتراض به سیاست های فقر گستر دولت لیبرال انتاریو در دفتر حزب لیبرال در تابستان امسال دستگیر و زندانی شدند. دعوت از ایلیان در عین حال اعلان همبستگی با وی و دیگر فعالان دستگیر شده بود. ایلیان در سخنان خود ضمن محکوم کردن سیاست های سرمایه داری و پروژه های نئو لیبرالی و سرکوبگرانه رژیم جمهوری اسلامی و نشان دادن نزدیکی مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه طبقه کارگر و مردم محروم از آمریکای لاتین تا ایران، همبستگی خود را با مبارزات آزادی خواهانه و برابری طلبانه مردم در ایران اعلام کرد.

در یک ارزیابی مختصر باید گفت که این مراسم با استقبال طیف متنوعی از ایرانیان مقیم تورنتو و فعالان اجتماعی و چپ در سطح شهر روبرو شد و سخنرانان توانستند از جوانب و زوایای مختلف، و همچنین با شرح خاطرات، به موضوع سرکوب ها و کشتار زندانیان سیاسی دهه ۶۰ و افشاگری سیاست ها و اعمال ضد انسانی جمهوری اسلامی تا به امروز بپردازند. با این وجود، علیرغم تلاشهای بیشمار و داوطلبانه فعالان شورای پشتیبانی در هر چه بهتر برگزار کردن این برنامه، متاسفانه کم و کاستی هایی در طول برنامه به چشم می خورد. به طور مثال مدت زمان سخنرانی ها از حد پیش بینی شده فراتر رفت و اجبارا بخش تنفس کنسل شد. علاوه بر این، همانطور که در طی مراسم نیز توضیح داده شد، همزمان با پخش سرود انترناسیونال ویدئو کلیپی نیز به صورت اسلاید پخش گردید که نمایش آن جزو تصمیمات و برنامه ریزی شورای پشتیبانی نبود و متاسفانه در این زمینه بی دقتی صورت گرفت. شورای پشتیبانی ضمن پوزش بابت تمام اشکالات و کاستی های موجود، برای رفع اینگونه موارد در برنامه های آتی خواهد کوشید.

شورای پشتیبانی از مبارزات مردم در ایران از همۀ عزیزانی که دعوت ما را پذیرفتند و در این برنامه شرکت کردند، اعم از سخنرانان، شاعران و هنرمندان و تمامی حضار، کمال تشکر را دارد. همچنین ما از همۀ احزاب، سازمانها، نهادها و افرادی که این برنامه را مورد حمایت خود قرار دادند تشکر می کنیم و از نشریات محلی در تورنتو و وب سایت هایی که فراخوان و اطلاعیه شورا را در این خصوص انتشار دادند بسیار سپاسگزاریم. لازم به توضیح است که فیلم این مراسم در سایت ها و نیز فیس بوک شورا موجود خواهد بود و یا از طریق تماس با ایمیل شورا می توان آنرا دریافت نمود.

 

عیدی نعمتی از شعرهایش خواند

پیام شورا به مناسبت یادمان کشتار زندانیان سیاسی دهه ۶۰

ما امروز در رابطه با واقعه ای تاریخی جمع شده ایم که همه از آن مطلع ایم و بعضا هم از قربانیان و شاهدان زنده آن هستیم، یعنی کشتار زندانیان دهه ۶۰ در فردای سرنگونی رژیم سلطنتی بدنبال انقلاب آزادیخواهانه ۵۷، ارتجاع اسلامی تازه به قدرت خزیده جنگی تمام عیار را علیه کارگران و مردم تحت ستم و آزادیخواهان و نیروهای کمونیست آغاز نمود. جنگی که در دهه ۶۰ هر روز به طور شتابنده و همه جانبه تری  پیش رفت و در سال ۶۷ به اوج رسید.

۲۲ سال پیش در چنین ایامی، یکی از بزرگترین جنایات طبقات حاکمه در تاریخ سیاسی ایران رخ داد. اگر چه در طول این تاریخ، سلطنت شاهان و حکومت روحانیان همیشه جنایت بار و خونبار بوده است، اما این مورد از اهمیت بسیار برجسته ای در حیات سیاسی معاصر ایران برخوردار است.

در سال ۱۳۶۷ و در ظرف کمتر از دو ماه، ارتجاع اسلامی سرمایه داری حاکم بر ایران، هزاران تن از انسانهای از خود گذشته و فداکار در راه رهایی زحمتکشان و ستمدیدگان، یعنی هزاران انسان آزادیخواه و برابری طلب و عدالت جو و انقلابی و سوسیالیست را کشتار نمود.

در محکومیت این جنایت بزرگ و تبیین علل وقوع آن زیاد گفته و نوشته شده است. نزد برخی این نشانه نقض حقوق بشر در ایران است، و برای برخی دیگر جنایتی علیه بشریت. بعضی وقوع چنین جنایتی را  ناشی از سرشت ضد انسانی جنبش اسلامی می بینند، و عده ای دیگر علت را در نبود دمکراسی و یا پیروزی سنت بر مدرنیته، و یا در وجود مجازات اعدام  و رواج شکنجه می دانند. اگر چه اینها عناصری از حقیقت اند و این واقعه را از جنبه های متنوعی توضیح می دهند، اما کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ تلاشی بود نقشه مند برای پایان بخشیدن به آزادیخواهی و برابری طلبی، و برای حذف سوسیالیسم و آزادیخواهی در ایران. این کشتار حلقه ای تعیین کننده از سلسله سرکوبهایی بود که با مشاهده محتوای آزادیخواهانه و برابری طلبانه انقلاب ۵۷ و درک پتانسیل چپگرای آن، مهندسی شدند تا با شکست انقلاب و به قدرت رساندن ارتجاع اسلامی خطر هرگونه تحول چپگرا در جامعه ایران منتفی شود.

از اینرو کشتار زندانیان سال ۶۷ در امتداد و به دنبال سرکوب کارگران بیکار و به خون کشاندن مبارزات خلق کرد و زحمتکشان گنبد و ترکمن صحرا در بهار و تابستان سال ۵۸، و به دنبال سرکوب مبارزات حق طلبانه زنان و تحمیل حجاب اجباری به آنان، سرکوب مبارزات دانشجویی و بستن دانشگاه ها، سرکوب مبارزات و تشکلات مستقل کارگران، و بستن مطبوعات آزاد و برچیدن کلیه آزادی های برخاسته از انقلاب ۵۷، و بالاخره به دنبال برپایی جوخه های اعدام و چوبه های دار و سنگسار شادی و خنده و شرافت و انسانیت رخ داد و به عنوان مهر پایانی بر آزادیخواهی و برابری طلبی به اجرا در آمد.

 بنابراین در بطن این واقعه ما شاهد مصاف های مهم سیاسی و طبقاتی جاری در جامعه ایران هستیم. شاهد نبرد آزادیخواهی با استبداد و دیکتاتوری، نبرد برابری طلبی با همه نابرابری های موجود، حق طلبی و عدالت جویی علیه ستم و استثمار، و دفاع از انسانیت در برابر خرد کردن شان و حرمت انسانی.

آیا رژیم اسلامی و طبقات حاکمه به هدف خود برای ابدی نمودن سلطه ستم و استثمار و ارتجاع و استبداد دست یافتند؟ آیا قادر شدند عقبگردی را که می خواستند به جامعه ایران تحمیل کنند؟ در پاسخ باید گفت که مبارزات بی وقفه کارگران و زنان و جوانان و انسانهای حق طلب و خلق های تحت ستم در طول سی سال گذشته، و بخصوص مبارزات قهرمانانه آنان در سال قبل، نه تنها شکست این هدف استبداد و ارتجاع  را گواهی می دهد، بلکه نشانگر سربرکشیدن مجدد آرمانهای آزادیخواهانه و برابری طلبانه قربانیان کشتار سال ۶۷ است.

اگر بتوان درسی را از این جنایت بزرگ برای مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه جاری استنتاج نمود و به دنبال تضمینی برای عدم وقوع چنین جنایاتی در آینده بود، آن درس اینست که: کسب هر اندازه از آزادی و برابری و عدالت در ایران، و مصونیت در برابر چنین کشتارها و سرکوب هایی،  در گرو استقرار حکومتی است که برقراری آزادی سیاسی و برابری اقتصادی و عدالت اجتماعی را بی هیچ قید و شرطی سرلوحه کار خود قرار دهد. حکومتی که می باید مستقل از همه نیروهای سیاسی حکومت کرده و امتحان پس داده تاکنونی، از سلطنت طلب و مشروطه خواه تا جنبش سبز موسوی ها و کروبی ها و کلیه جریانات ملی و اسلامی، و بر پایه مشارکت و مداخله و رای  مستقیم مردم سازمان یابد. اما همه اینها در اولین و مهم ترین گام منوط به سرنگونی کامل کلیت جمهوری اسلامی با همه جناح های غالب و مغلوبش از اریکه قدرت است.

از اینرو به عنوان کمکی کوچک به مبارزه عظیم برای سرنگونی جمهوری اسلامی، به نظر ما  در خارج از کشور برپایی و تقویت آکسیون های اعتراضی علیه رژیم و در حمایت از مبارزات و مطالبات آزادیخواهانه و برابری طلبانه کارگران و زنان و جوانان و همه انسانهای حق طلب در داخل ضروری و حیاتی است. شورای پشتیبانی از مبارزات مردم در ایران خود را جزیی از این مبارزه دانسته و ایجاد صف مستقل نیروهای سوسیالیست و انقلابی و آزادیخواه در اعتراض علیه کلیت جمهوری اسلامی را امر خود می داند.