فرح طاهری ـ فیلم مستند “ترور در برلین” ساخته آرمان نجم، به همت انجمن سکولارهای سبز ایران ـ تورنتو، روز ۱۹ سپتامبر به نمایش درآمد و حدود ۲۰۰ تن از آن دیدن کردند. خانه ی کرد در تورنتو از نمایش این فیلم حمایت کرده بود.

برنامه با پخش دو سرود ای ایران و رقیب (کردی) آغاز شد و طاها حسنیانی گرداننده برنامه یک دقیقه سکوت برای جانباختگان سه دهه در جمهوری اسلامی اعلام کرد و سپس از دکتر فرخ زندی، رئیس انجمن سکولارهای سبز ایران در تورنتو برای سخنرانی دعوت کرد.

از راست: صدیق ابراهیمی، فریدون رحمانی، فرخ زندی و طاها حسنیانی

دکتر زندی طی سخنانی به ترور چهار ایرانی در رستوران میکونوس در بیش از ۱۸ سال پیش اشاره کرد و آن را ادامه ی ترورهای جمهوری اسلامی در خارج کشور خواند و اهمیت آن را در تشکیل دادگاهی در آلمان و محکومیت سران آن زمان جمهوری اسلامی دانست.

دکتر زندی با ذکر اینکه کارگردان فیلم، آرمان نجم، رئیس سکولارهای سبز برلین است، اعلام کرد که این فیلم توسط سکولارهای سبز به زودی در شهرهای آمریکا هم به نمایش درخواهد آمد.

سخنران سپس به کوتاهی از سکولارهای سبز و باورهای آنان گفت و سکولارهای سبز را صدایی خواند برای  انعکاس صدای مخالفان داخل کشور در خارج از ایران.

سخنران بعدی، دکتر فریدون رحمانی رئیس خانه ی کرد در تورنتو بود. او با تشکر از سکولارهای سبز به طنز گفت، وقتی با آقای چوبک برای همکاری در برگزاری این برنامه حرف می زدم ایشان قول دادند که این بار یک سیستم درست حسابی فدرال در ایران برپا شود و ما هم قول دادیم همکاری می کنیم.

دکتر رحمانی به خاطر حضور غیر فارس زبان های داخل سالن، از جمله کردهای عراق و همچنین خانم سوزان مک لین که نویسنده ی کتابی درباره ی کردها هستند، به انگلیسی درباره ی فیلم توضیح داد.

در مورد میکونوس کتاب ها و مقالات بسیاری نوشته شده ولی این فیلم از زاویه ی دیگری مسئله را می بیند و سعی می کند زوایای پوشیده این فاجعه را نشان دهد. اهمیت این فیلم به این خاطر است که برای اولین بار نشان می دهد که چگونه یک دولت و سازمان امنیتی آن و سپاه پاسدارانش سیستم ترور در خارج از کشور را طراحی و اجرا می کند.

او می گوید در زمان ترور دکتر قاسملو که چند سال پیش از میکونوس اتفاق افتاد، در اتریش بوده و خود شاهد بوده که چگونه مقامات رسمی این کشور در لاپوشانی قتل دکتر قاسملو دست داشتند که بعدها معلوم می شود که با خرج بیلیون ها دلار از سوی ایران این کار انجام شده.

او گفت، کشورهای دمکراتیک باید پروسه دمکراسی در ایران را از طریق سازمان های حقوق بشری حمایت کنند. و خودمان هم باید همدیگر را حمایت کنیم. اگر یک کرد در کردستان شکنجه می شود وظیفه ی هر انسان شرافتمندی ست که از او حمایت کند. اگر یک آذری در تبریز اعدام میشود، اگر سکینه محمدی در معرض خطر سنگسار قرار دارد، وظیفه هر انسانی ست که از او حمایت کنند. ما باید دست به دست هم بدهیم یک سیستم را به پا کنیم. من به عنوان یک هموطن ایرانی، آرزویم این است که یک روزی در کشور ما یک سیستم دموکراتیک و ملی فدرال ایجاد شود که همه ملیت ها و اقوام، زبان ها و فرهنگ ها در کنار هم متحد و همزیستی داشته باشند.  

آخرین سخنران محمدصدیق ابراهیمی نماینده و مسئول روابط حزب دمکرات کردستان در شرق کانادا بود.

او گفت: ملت ما سالهاست که سر به پای حفظ ارزش ها و هویت ملی خود نهاده است و در این راستا متحمل زیان ها و خسارات بزرگی شده است. از کشتار و قتل عام گرفته تا ویرانی و سوزاندن روستاها، اعدام جوان ها تا ترور اندیشمندان و رهبران ملی. اینها ارمغان حکومت ها و رژیم های یکی بعد از دیگری بوده که خود آنها را اصیل ترین و مرزداران می نامند، نمی دانم اگر این گونه نبودیم به کدامین غضب آنان گرفتار می شدیم. با همه ی اصالت و صداقتی که ملت ما در حفظ جغرافیای ایران داشته اند، ولی هروقت زبان به حق و حقوق و آزادی گشوده اند به جدایی طلبی و تجزیه طلبی متهم می شوند و این در حالی ست که حداقل در طول یک صد سال اخیر، همیشه این نظام های حاکم بوده اند که با اعمال سیاست های غلط و سلب هرگونه حقوق ملی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ملت ما را تشویق و زمینه را برای ایجاد ذهنیت تجزیه طلبی فراهم نموده اند. حقا که این کردستانیان بوده اند که با درک صحیح و دوراندیشی رهبران فرهیخته، یکپارچگی ایران را حفظ کرده اند.

حزب دمکرات کردستان ایران در طول ۶۵ سال تاریخ پر افتخار خود همواره خواستار و مدافع دمکراسی برای ایران بوده است و همیشه به این واقعیت اذعان داشته که ایران مملکتی کثیرالملله است و آسایش و آرامش این گل های زیبای گلزار ایران تنها با استقرار حاکمیت ملت و توازن قدرت ممکن است. در کمال قدرت از جنگ و خونریزی به شدت متنفر بوده ایم و هرگز آن را وسیله یا راهی برای رسیدن به هدف نپسندیده ایم،  به همین خاطر هر فرصتی را مغتنم شمرده ایم تا شاید فرجی حاصل شود و بیشتر از این جوانان کرد و غیرکرد در میدان های جنگ پرپر نشوند. ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو و دکتر شرفکندی گواه برحق این ادعاست ولی چه کنیم که به قول فیزیکدانان هر عملی را عکس العملی است مساوی با خود ولی در جهت عکس آن.

هم میهنان عزیزم، ایرانیان غیور، باورمندان به دمکراسی و  سکولارمنشان، ای کسانی که چشم به آینده ای مدرن و سعادتمند دوخته اید، بیایید و حرف دل ما را از خود ما بشنوید که به قول رهبر بزرگمان، پیامبر آشتی و دمکراسی، ما از هر ایرانی ایرانی تر هستیم و هرگز چیزی بیشتر از آن چه که شما برای ملت خود می خواهید، نخواسته ایم. ما هرگز صف خود را از سایر آزادیخواهان ایرانی جدا ندیده ایم. با وجود اینکه محدوده ی فعالیت های حزب غالباً در جغرافیای کردستان بوده، ولی هیچگاه سایر ملیت های ایرانی اعم از بلوچ، ترکمن، آذری، عرب و فارس را فراموش نکرده، و تشکیلات حزب در داخل ایران از هیچ کمکی در جهت نجات جان آزادیخواهان ایرانی دریغ نکرده است و ما همه ی این خصلت پاک را مدیون قاسملوها و شرفکندی ها هستیم. آنچه امروز ما را دور هم جمع کرده است، یاد و بزرگداشت هجدهمین سالروز ترور دکتر صادق شرفکندی ست. گرچه ما هر سال این روزها را به عنوان سخت ترین و غمناک ترین روزهای تاریخ مبارزات ملتمان یاد کرده ایم، ولی امسال و امروز در این محفل وجود شما قوت قلب بوده و تسکین خاطر. باشد تا  به دنیا گفته باشیم که من و تو، ما و شمای ایرانی آزادمنش در کنار هم و با هم هستیم و ما هستیم که درد این نیزه بر قلب ایران فرو رفته را می کشیم. جمع امروز ما در اینجا چیزی شبیه همان نشستی ست که دشمنان ما هجده سال پیش دشمنان ما از آن هراس داشتند و به خاطر آن دست به چنان جنایت هولناکی زدند، اما غافل از اینکه فرزندان این مرز و بوم با تمام ترفندها و تبلیغات سوء باز هم گرد هم خواهند آمد و آینده وطن را خود رقم خواهند زد و این تنها راه رسیدن به هدف است. باشد که با این دیدارها سعی بر نزدیک تر کردن صفوف همه آزادیخواهان ایران کرده باشیم.

آقای ابراهیمی در پایان گفت: دست دوستی انجمن سکولارهای سبز را می فشاریم و امیدواریم این شروع خوبی برای ایجاد همکاری ها و فعالیت های مشترک باشد.

او همچنین به زبان کردی از خانه کرد تشکر کرد.        

 در ادامه گروه موسیقی سنتی کردی از خانه کرد قطعاتی موسیقی کردی اجرا کرد. بابک دیوانی، خلیل صانعی و سیمکو نوازندگان این گروه بودند.  

پس از استراحتی کوتاه، فیلم به نمایش درآمد.  

این مستند ۶۵ دقیقه ای ساخته ی آرمان نجم به زبان فارسی با زیرنویس انگلیسی تهیه و در آن به ماجرای ترور چهار تن از اعضای اپوزیسیون پرداخته شده است.

۱۷ سپتامبر سال ۱۹۹۲ چهار تن از اعضای اپوزیسیون، دکتر صادق شرفکندی(دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران)، همایون اردلان (نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در برلین)، فلاح عبدلی (نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در اروپا) و نوری دهکردی (کارمند صلیب سرخ و فعال در امور پناهندگان ایرانی مقیم آلمان) به هنگام صرف شام توسط ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به رگبار مسلسل بسته شده و به قتل رسیدند. پرویز دستمالچی و فرهاد فرجاد از دیگر افراد دور میز بودند که صدمه ای ندیدند و راوی این فیلم مستند، پرویز دستمالچی می شود.

این فیلم به یکی از بی‌سابقه‌ترین محاکمات تاریخ قضایی آلمان می‌پردازد، زیرا که برای نخستین بار دادگاهی در آلمان ،سران یک کشور را به ترور مخالفان خود  متهم می کند، سران جمهوری اسلامی ایران را. قاضی دادگاه، آیت‌الله خامنه‌ای(رهبر)، اکبر رفسنجانی(رئیس‌جمهور)، علی‌اکبر ولایتی(وزیر امورخارجه) و علی فلاحیان(وزیر اطلاعات وقت) به آگاهی از ترور و دخالت در این فاجعه متهم می شوند و حتا برای فلاحیان حکم بازداشت نیز از سوی اینترپل صادر می شود.

سارا دهکردی که پدر خود را در این ترور سیاسی از دست داده، از خاطرات خود با پدر می گوید و کشف حقیقت را مهمتر از انتقام جویی شخصی می خواند.

این مستند از سوی “کلوپ فیلم‌سازان ایرانی و اروپایی” تولید و آماده نمایش شده است و شبکه سکولارهای سبز برای آزادی و دمکراسی در ایران با ارائه فیلم در کشورهای آمریکا، کانادا و سوئد در پخش آن همکاری داشته است.