تقریبا نصف پیوندهای زناشویی که در آمریکا رخ می دهد به طلاق ختم می شوند. دو سوم تا سه چهارم درخواست طلاقها توسط زنان فرستاده می شود. برخی متخصصان دلیل این آمار را “سندرم زنان گریزان”نام نهاده اند.در سال های اول ازدواج اکثر زنان تمایل دارند که تا جایی که می توانند از رابطه شان مراقبت کنند. آنها ممکن است بیشتر از همسرانشان برای نزدیک بودن ابراز علاقه و صمیمیت کنند. اگر شوهرانشان به نیاز این زنان بی توجهی کنند آنها ممکن است سعی کنند نیازهایشان را با شوهرانشان در میان بگذارند، ولی همسران ممکن است این ابراز احساسات و نیاز را،  نوعی شکوه یا شکایت تلقی کرده و به آنها بی توجهی کنند. مردان در واقع ممکن است به جای پاسخ دادن به نیاز صمیمیت همسر، از آنها بیشتر فاصله بگیرند و همین می تواند موجب آسیب رساندن بیشتر به رابطه آنها شود.

بعد از سالها تلاش بی ثمر، زن این داستان بالاخره تسلیم می شود و به این نتیجه می رسد که شوهرش هرگز عوض نخواهد شد. در نتیجه با توجه به احساس عدم رضایت در رابطه و خستگی از تلاش های مداوم، این زن آرام آرام به این نتیجه خواهد رسید که تنها راه منطقی درخواست طلاق است.

در حالی که زن مشغول کشیدن نقشه فرار از رابطه است، دست از هرگونه تلاشی برای بهبود رابطه می کشد. او تصمیم می گیرد که تا روز مقرر در سکوت کامل فرو رود. متاسفانه شوهر این زن ممکن است سکوت او را نشانه رضایت او قلمداد کند بخصوص به دلیل اینکه زن دیگر از چیزی شکوه نمی کند. به همین دلیل هنگامی که این مرد در روز مقرر، با تصمیم زن در رابطه با جدایی روبرو می شود کاملا شوکه می شود. در این مرحله حتی اگر مرد برای جلب رضایت همسرش شروع به تغییر دادن رفتارهایش کند، دیگر زن حاضر به پذیرفتن او نیست. دیوار پر از درد و اندوهی که این زن در این سالها به دور خود کشیده به زن این اجازه را نمی دهد که تلاش های واقعی همسرش برای تغییر را ببیند.

 

چگونه قبل از اینکه خیلی دیر شود کمک بگیریم؟

اگر شما با زن داستان، احساس همدردی می کنید و و فکر می کنید درد مشترکی دارید باید بدانید که شاید هنوز فرصتی داشته باشید. مردها ممکن است در مقابل تغییر از خود مقاومت نشان دهند، اما زمانی که تصمیم به تغییر می گیرند معمولا نهایت تلاش خود را می کنند. با استفاده از کمک مشاور خانواده این افراد معمولا می توانند مشکلات خود را با موفقیت مدیریت کنند.

بخصوص در خانواده هایی که بچه دارند تلاش برای بهبود شرایط بیشتر ضرورت دارد. صرفا اقدام برای جدایی از همسر همیشه بهترین راه حل نیست. طلاق می تواند فشار روحی زیادی برای همه اعضای خانواده بخصوص فرزندان به دنبال داشته باشد. طلاق همچنین آسیب های اقتصادی و اجتماعی زیادی برای اعضای خانواده ایجاد می کند. شاید برای خانواده هایی که با چنین چالشی دست و پنجه نرم می کنند بهتر باشد که به جای صرف انرژی برای جدایی ابتدا انرژی خود را در جهت بهبود رابطه صرف کنند.

در برخی موارد با وجود تلاشی که زوج ها می کنند نهایتا مجبور به جدایی می شوند، ولی انرژی که این زوج ها در راه بهبودی رابطه شان گذاشته اند به آنها حتی در مراحل طلاق کمک خواهد کرد و می تواند به زوجین کمک کند که با وجود جدایی کماکان رابطه دوستانه ای را با یکدیگر حفظ کنند. حفظ رابطه دوستانه برای زوج هایی که بچه دارند بسیار قابل اهمیت است و می تواند عمیقا در زندگی این کودکان تاثیرگذار باشد.