قضیه از این قرار است:

عده‌ای آمده‌اند

گلیم انداخته، جا گرفته، نشسته‌اند

حق هم با آن‌هاست.

وقتی که بعضی‌هایِ بی‌دلیل

رفته‌اند آن بالا

دارند به دیوارِ زیرِپایشان دروغ می‌گویند

دیگر این هم سوگند به سوی آفتاب برای چیست!؟

 

 

(ستارگانِ سَربُریده

صف بسته بودند مقابلِ شبتابِ مُرده‌ای

داشتند سراغ ماه را می‌گرفتند.)

 

 

جا به جاییِ اِعْراب … گاهی اتفاق می‌افتد

حروفْ‌چینِ خسته مقصر نیست

مشکل از ماست که غزل

غلط می‌افتد از گاهی به قوسِ قافیه.

ردیفِ همه‌ی رویاها برای خودتان

این ترانه هم سوءتفاهمِ ساده‌ای است

که هیچ میلی به معنای شیئی و

این همه اِعْرابِ اشتباه ندارد.

 

 

همین جا تمامش کن!

به همین سوی آفتاب و

ستاره‌ی سربُریده قسم،

پاهای مردم

فقط از زانویِ خسته به زیر،

پیدایِ رفتن است.

کاری به کارِ ماه ندارند،

همه برای رفتن از خانه

به کوچه آمده، گلیم انداخته، جا گرفته، نشسته‌اند.

جا به جاییِ اعراب است

گاهی اتفاق می‌افتد!