نخست وزیرکانادا، جاستین ترودو، در محافل بین المللی پیشرو همیشه از عبارت “Canada’s Back” استفاده می کند، اما از زمان آغاز اعتراضات روزافزون اخیر که ایران را لرزانده است، تاکنون کانادا عکس العمل ویژه ای انجام نداده است. تظاهراتی که در شهر مذهبی مشهد در شمال شرقی ایران آغاز شده است، در سراسر کشور گسترش پیدا کرده است و تا به امروز بیش از  ۲۰ نفر قربانی داده است.

در ابتدا تقاضای معترضان تنها عدالت اقتصادی بود، اما به سرعت به تغییر سیستم سیاسی و قدرت در ایران و پایان دادن به ماجراجویی نظامی دولت ایران در سوریه و یمن تبدیل شد.

در مقابل، اداره امور جهانی کانادا، بیانیه ای را منتشر کرد و اظهار داشت که کانادا به نظارت بر وضعیت ادامه خواهد داد و تظاهرات کنندگان را به ستاندن حقوق شان تشویق می کند. این بیانیه بر آزادی بیان معترضان بدون اعمال خشونت برای دولتمردان ایران و ناآرامی تأکید داشت و نشان دهنده ی دیپلماسی طفره رفتن کانادا بود. تاکنون جاستین ترودو و وزیر امور خارجه کانادا، کریستیا فریلند هیچگونه واکنش جدی از خودشان نشان نداده اند. در داخل کانادا، این اتفاق در تضاد با بیانیه قوی “اندرو شیر” رهبر محافظه کار است. و در سطح بین المللی نیز با بیانیه های بسیار قوی رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ و اعضای دولت او، منافات دارد. چرا کانادا از معترضان حمایت نمی کند؟ احتمالا پاسخ این سئوال در تعهد نخست وزیر به معکوس کردن تصمیم استفن هارپر برای قطع روابط دیپلماتیک با ایران و بستن سفارت ایران در اتاوا نهفته است.

احتمالا ترودو معتقد است که حمایت از معترضان باعث خواهد شد او نتواند به وعده خود عمل کند. به این ترتیب، این شکست ممکن است هزینه های سیاسی را به همراه داشته باشد، زیرا ایرانی های کانادا در حداقل دو محله ی تورنتوی بزرگ تبدیل به یک نیروی انتخاباتی می شوند. لیبرال ها ممکن است فکر کنند که بخش هایی از جامعه ایرانی ـ کانادایی که بعضی از آنها به علت عدم دسترسی به خدمات کنسولی در کانادا و برخی از آنها به دلیل روابط مالی با دولت ایران در صورتی که ناراحت شوند، تعهدات خود را در انتخابات پیش رو به درستی انجام ندهند! اما نخست وزیر باید سکوت خود را درباره ی ایران بشکند. دلیل آن ساده است: به این دلیل که انجام این کار اخلاقی است. دلیل اعتراضات انجام گرفته در خیابان های ایران درست است. آنها خواستار پایان دادن به تئوکراسی هستند که برای ایرانیان چیزی جز رکود اقتصادی، سرکوب، اعدام های دسته جمعی و آپارتاید جنسی و مذهبی ایجاد نکرده است.

آیا نخست وزیر فمینیست کانادا می خواهد در کنار یک دولت قرار بگیرد که زنان را به عنوان شهروندان درجه دو طبقه بندی کند؟

آیا می توان از یک سو به تنوع و گوناگونی اهمیت داد، ولی در مواجهه با حکومتی که جامعه مذهبی بهائی را سرکوب می کند سکوت کرد؟

به طور خلاصه، در برخورد با یک رژیم تئوکراتیک  که حتی شهروندان خود را (و شهروندان کانادایی را، همانطور که در سال ۲۰۰۳ زهرا کاظمی) می کشد، و معترضان جوانِ خواستار دموکراسی، ترودو کدام را انتخاب می کند؟

برقراری ارتباط با دولت ایران ممکن است یک تعهد صحیح دولت لیبرال باشد، اما مطمئنا ارزش شهرت کانادا را به عنوان یک کشور طرفدار عدالت و حقوق بشر در جهان از بین می برد. ولی اگر نخست وزیر تصمیم بگیرد که می خواهد همبستگی خود را با معترضان بیان کند، چندین اقدام مشخص برای این کار وجود دارد.اولا ترودو بایدیک بیانیه قوی ارائه کند که از معترضان و خواسته های آنها حمایت کند.

اهمیت چنین بیانیه ای نمی تواند نادیده گرفته شود. با توجه به زبان جنجالی دولت ترامپ، دولت ایران می خواهد که نقش معترضان را به عنوان خرابکارهایی که پیشنهادات آمریکا را انجام می دهند، ترسیم کند. با توجه به این که ترودو ضد ترامپ است، حمایت او از اعتراض ها لفاظی های دولت ایران را بسیار تضعیف می کند.

دوم اینکه کانادا باید برای مقامات ایران روشن کند که هرگونه نقض حقوق معترضان منجر به پیامدهای مهمی خواهد شد. به عنوان مثال، ایران باید بداند که در صورت سرکوب، راهی برای رابطه مجدد وجود ندارد. علاوه بر این، در حال حاضر کانادا دارای نسخه شخصی قانون مگنیتسکی است (قانونی که دارایی های افراد را مسدود می کند و برای مقامات دولتی که ناقض حقوق بشر هستند ممنوعیت سفر به خارج از کشور ایجاد می کند). باید به مقامات ایرانی هشدار داده شود که اگر مخالفان را سرکوب کنند، نامشان در این لیست قرار خواهد گرفت.

علاوه بر این، کانادا باید نفوذ خود را اعمال کند تا دیگر کشورها نیز از معترضان حمایت کنند. هر سال کانادا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصمیم می گیرد که نقض حقوق بشر در ایران را محکوم کند. ما تجربه، دانش و اقتدار اخلاقی را در این زمینه داریم. سرانجام، کانادا باید هدف جدی خود را سپاه پاسداران ایران، ارتش و نیروی دریایی که مسئول سرکوب داخلی و درگیری های منطقه است، قرار دهد.

اکنون زمان استفاده از لایحهS-219 برای تحریم سپاه پاسداران است؛ لایحه ای که در مجلس سنا و به لطف سناتورهای وابسته به لیبرال متوقف شده است. نخست وزیر باید تحریم سپاه پاسداران را در اولویت خود قرار دهد. معترضان در ایران در حال حاضر برای رسیدن به آزادی و دموکراسی در معرض خطر عظیمی قرار دارند. آنها به حمایت و همبستگی کانادا نیاز دارند. ما باید آن را ارائه دهیم.

*کاوه شهروز وکیل ساکن تورنتو و مشاور سابق ارشد سیاست های جهانی است.