دیکتاتورها متخصص گورکنی برای خویشند.  رجب طیب اردوغان نیز با سوء استفاده از مدارای مردم ترکیه در همین مسیر پیش می رود و چنان به سرعت پیش می تازد که گویی با سید علی خانه ای و بشار اسد مسابقه سقوط گذاشته است!

چرا دیکتاتورها نمی توانند از سرنوشت و پایان کار همتایان خود عبرت بگیرند و در رفتار خود تجدیدنظر کنند؟  آیا دلیلش این است که فرصت و مجال خواندن تاریخ را ندارند؟

پاسخ این پرسش نمی تواند مثبت باشد زیرا به فرض صحت، دیکتاتور می تواند از پایان کار همتایان معاصر خود، که نمی توانسته از آن بی خبر مانده باشد، عبرت بگیرد.

به عنوان نمونه، کدام دیکتاتور روزگار ما می تواند بگوید که پایان کار نیکولای چائوشسکو، صدام حسین و معمر فذافی را نمی دانسته است؟

با این همه، می بینیم که دیکتاتورهای ریز و درشت روزگار ما، بی اعتنا به پایان کار وحشتناک چائوشسکو، صدام و قذافی و صد البته بی اعتنا به خواست و منافع ملت های خود، به اصطلاح «تا سنگ دارند سر می شکنند»، اعدام و سرکوب و شکنجه و زندان می کنند، به منتقدان انگ و برچسب می زنند و به هر جنایتی دست می یازند تا چند روز بیشتر بر سریر قدرت بمانند.

آخرین نمونه از این دست دیکتاتورها رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه است که چندی است بر توسن استبداد و خودکامگی می تازد و بدون توجه به مصالح و منافع ملت خود، در رویای احیای امپراتوری عثمانی است!

آخرین دسته گلی که اردوغان به آب داده، حمله نظامی به منطقه عفرین در شمال سوریه است.  نزدیک به دو هفته است که ارتش ترکیه به کردهای «یگان های مدافع خلق» (YPG) که از چند سال پیش در این منطقه مستقر هستند، و در آن امنیتی نسبی به وجود آورده اند، حمله کرده و به ادعای خود تاکنون چندصد تن از آنان را با بمباران های هوایی توسط هواپیماهای اف ۱۶ کشته که درمیان آنها تعدادی غیرنظامی، زن و کودک نیز وجود دارند.  دلیلی که اردوغان برای این تهاجم غیر انسانی عنوان می کند این است که «یگان های مدافع خلق» وابسته به حزب «کارگران کرد ترکیه» (PKK) و بنابراین «تروریست» هستند!

این درحالی است که خود اردوغان چندسال پیش پس از سه دهه جنگ و جدال پرتلفات با حزب «کارگران کرد ترکیه»، که دهها هزار کشته از دو طرف بجا گذاشته بود، با آنها صلح کرد اما از آنجا که حضور کردها در صحنه سیاسی ترکیه – به ویژه موفقیت حزب «دموکراتیک خلق ها» – را تاب نیاورد، پیمان صلح را بر هم زد و از نو به جنگ با آنها پرداخت.  طرفه این که اردوغان بر این تهاجم نابخردانه نام بی مسمای «شاخه زیتون» که نماد صلح است را نهاده است!

هجوم ارتش ترکیه به شمال سوریه – که یادآور اشغال کویت توسط صدام حسین است – و جز با سناریوی دیوانه وار «احیای امپراتوری عثمانی» سودی نمی توان برای آن متصور شد، در خارج و داخل ترکیه با واکنش های مخالفت آمیز فراوانی روبرو شده است.  فزون بر مخالفت کشورهای دیگر، در عرصه داخلی ترکیه نیز بسیاری با این حمله مخالفت کرده اند که با واکنش شدید و سرکوبگرانه دولت مواجه شده اند.  به گزارش «رادیوفردا»: «هفته گذشته ۱۷۰ وزیر پیشین، هنرپیشه و نویسنده ترکیه با امضای نامه ای خواستار پایان جنگ ترکیه درشمال سوریه شدند… اردوغان امضاء کنندگان این نامه را “خائن” توصیف کرد»!

رفتار دولت ترکیه با مخالفان جنگ به شدت سرکوبگرانه است و طبق اعلام وزارت کشور ترکیه ۳۱۱ تن از جمله روزنامه نگاران و فعالان منتقد حمله به شمال سوریه به اتهام «ترویج تروریسم» دستگیر شده اند.

روز ۳۰ ژانویه، ۱۰ بهمن، نیز روند سرکوب شدید هر ندای مخالف با دستگیری اعضای انجمن پزشکان ترکیه ادامه یافت.  به گزارش «رادیو فردا»: «دولت ترکیه تمامی اعضای ارشد انجمن اصلی پزشکان این کشور را به خاطر انتقاد از عملیات تهاجمی ترکیه در شمال سوریه بازداشت کرد… تعداد اعضای ارشد بازداشت شده ۱۱ تن است که “رشید توکل” مدیر انجمن نیز در میان آنها است.  این بازداشت ها روز سه شنبه، دهم بهمن، پس از آن انجام شد که انجمن پزشکان ترکیه با انتشار بیانیه ای حمله ارتش این کشور به شمال سوریه را “ایجاد یک معضل عمده برای سلامت عمومی” توصیف کرد و نوشت که این عملیات به “مشکلات غیرقابل برگشتی” منجر خواهد شد».

انجمن پزشکان ترکیه حدود ۸۰ درصد از پزشکان این کشور را نمایندگی می کند و با بیش از ۸۳ هزار عضو نهاد عمده درمانی آن است.  رجب طیب اردوغان که در زدن انگ و برچسب به مخالفان رفتار خود بسیار دست و دلباز است آنها را «عاشقان تروریسم» نامید و گفت: «باور کنید آنها به هیچ وجه جزو روشنفکران نیستند بلکه یک گروه برده هستند؛ نوکر امپریالیسم»!

انجمن پزشکان در بیانیه خود ضمن درخواست پایان  دادن به عملیات ارتش ترکیه در شمال سوریه گفته بودند: «نه به جنگ، فورا صلح».  اردوغان با اشاره به این عبارت بیانیه گفت: «این جمله ی نه به جنگ که اینها آن را نوشته اند چیزی جز فوران خیانت در روح و روان آنها نیست. این یک کثافت واقعی است، این یک موضع بی شرفانه است که باید به آن نه گفت».  به نظر می آید که اردوغان هنگام بیان این عبارات رودرروی آینه بوده است!

دیکتاتورها متخصص گورکنی برای خویشند.  رجب طیب اردوغان نیز با سوء استفاده از مدارای مردم ترکیه در همین مسیر پیش می رود و چنان به سرعت پیش می تازد که گویی با سید علی خانه ای و بشار اسد مسابقه سقوط گذاشته است!