شهروند ـ فرح طاهری: چهارمین جشنواره غذا در مرکز ورزشی سبز ریچموند هیل برگزار شد. در این جشنواره رستوران ها و فروشگاه های مواد خوراکی شهر ریچموندهیل به منظور شناساندن خود و محصولاتشان به ساکنان این شهر شرکت داشتند و البته درآمد ناشی از فروش بلیت به انجمن های خیریه اهدا می شود.

امسال نیز چون سه سال گذشته، اولین یکشنبه ی ماه اکتبر جشنواره ی غذا برپا بود و کمک های جمع آوری شده حاصل از آن به دو انجمن خیریه “دیابت”(diabetes.ca) و”خانه آجر زرد”(yellowbrickhouse.org) اختصاص یافت. مبلغ جمع آوری شده امسال هنوز اعلام نشده، ولی جشنواره غذا در این چند سال توانسته مبلغ ۱۶۰هزار دلار برای انجمن های خیریه، بیمارستان و ساخت مرکز هنرهای نمایشی ریچموند هیل جمع آوری کند.

نسترن علیی یکی از اعضا کمیته برگزارکننده این برنامه که از سال ۲۰۰۷ با این کمیته همکاری می کند، از همسفران ما در سفر اعتراضی به نیویورک، در مورد این جشنواره در اتوبوس اطلاعاتی داد و خواستار مشارکت همراهان شد.

یکشنبه ۳ اکتبر ۲۰۱۰ با دوستانم عازم این جشنواره شدیم. تصورم از پیش وجود غرفه های غذا بود و تنها خوردن و آشامیدن، ولی به محض ورود با فضایی بسیار شاد، با تزئینات پائیزی و همراه با رقص و موسیقی روبرو شدیم که گاه خوردن فراموشمان می شد. رقصنده های ملیت های گوناگون به نوبت در روی سن برنامه اجرا می کردند. مردم از مقابل غرفه ها می گذشتند و در صورتی که غذاها جلب توجه شان را می کرد می ایستادند و لقمه ای می گرفتند و راستش لقمه هم کافی بود چون از پنجاه غرفه هر کدام یک لقمه بگیری می شود ۵۰ لقمه که فکر کنم زیادی هم باشد. البته بگذریم که بعضی از غرفه ها پرطرفدارتر و بعضی ها کمتر طرفدار داشتند.

در سالن چند تن از همراهان اتوبوس را دیدم، کسانی که می شود گفت، یاران متعهد و وفادار که دعوت نسترن را پذیرفته بودند و از راه های دور و نزدیک برای همراهی آمده بودند.

بنیانگذار فستیوال آقای ویتو اسپتوفرا نماینده شورای شهر و نماینده منطقه ای شهر ریچموند هیل نیز در میان مردم حضور داشت و گاهی هم برای سخنی به روی سن می رفت.

همچنین دکتر رضا مریدی و خانم پری مریدی، مهدیه حاجی قاضی(نامزد شورای شهر از حوزه ی ۲) و دیوید کوهن (نامزد منطقه ریچموندهیل) نیز بین جمعیت دیده می شدند.

از هنرنمایی ها بگویم، رقص عربی، رقص هندی، رقص چینی ها و رقص مایکل جکسون به کنار، وقتی آقای جمالی از سوی ایرانیان به روی سن رفت و با آهنگی بسیار شاد رقصید، تقریبا همه دست از خوردن کشیدند و به دور سن جمع شدند، به طوری که خانم مجری و آقای اسیتوفرا و چند تن دیگر هم به روی سن رفتند و همراه او ایرانی رقصیدند. نه اینکه پارتی بازی کنم ولی رقص آقای جمالی و شور و حالی که ایجاد کرد، بهترین بخش هنری این جشنواره بود.

گفتنی ست که امسال اولین بار بود که چنین جشنواره ای در میان جامعه ی ایرانیان مطرح می شد، و دیدن چهره های ایرانی در میان جمعیت در کنار رستوران ها و فروشگاه های ایرانی منطقه ی ریچموندهیل بسیار بارز بود.

اطمینان دارم که سال آینده این جشنواره با اقبال بیشتر و بهتری از سوی جامعه ی ایرانی مواجه خواهد شد، چرا که ما روز به روز بیشتر می آموزیم که دیگر میهمان نیستیم و باید در امر رشد و اعتلای کانادا، کشور جدیدمان، بکوشیم.