سپاه پاسداران که بازوی عمده سرکوب مردم در داخل و آشوبگری در خارج از مرزهای ایران است نیز مانند حکومت آخوندی در آستانه ۴۰ سالگی قرار دارد.  حیات و موجودیت سپاه پاسداران را می توان به دو بخش مجزای پیش و پس از «سرکشیدن جام زهر» و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل توسط آیت الله خمینی تقسیم کرد.

در بخش نخست، که قسمتی از آن دوران جنگ برای بیرون راندن دشمن متجاوز از خاک ایران بود، اعضای سپاه پاسداران – در کنار ارتش – با شجاعت و رشادتی تحسین برانگیز و فداکاری ها و جانبازی های بسیار موفق شدند خاک ایران را از لوث وجود دشمن پاک کنند و مردم را مرهون دلاوری ها و جانبازی های خود سازند.  پس از بیرون راندن دشمن از خرمشهر، با ادامه بیخردانه و بیهوده و پرتلفات جنگ، سپاه از مسیر وظایف اصلی خود منحرف شد و آلوده سیاست بازی، سوداگری، قاچاق و مال اندوزی های غارتگرانه ای شد که بعدها ابعادی نجومی یافت.

شرح اشتباهات و خطاهای سپاه پاسداران در دوران پس از بازپس گیری خرمشهر آنقدر دور و دراز است که مشروح آن به چندین جلد کتاب قطور بالغ می شود و به عنوان مشت نمونه خروار می توان از عملیات نظامی ناسنجیده ای  – مانند والفجر – یاد کرد که در هر یک از آنها دهها هزار تن از بهترین جوانان کشور قربانی اشتباه محاسبه و بی تجربگی نظامی سران سپاه پاسداران شدند.

پس از «سرکشیدن جام زهر» و درپی آن مرگ آیت الله خمینی و به رهبری رسیدن خدعه آمیز سید علی خامنه ای، سپاه پاسداران تغییر ماهیت داد و به تدریج به صورت دستگاهی مافیایی، سهم طلب، سودجو، غارتگر، سرکوبگر و آزادی کش درآمد.  این روند در طول سال ها تا جایی پیش رفت که امروز سپاه پاسداران بر بیش از نیمی از اقتصاد ایران چنگ انداخته و عملا راه تنفس را برآن بسته است.  مداخلات سپاه تنها به سودجویی اقتصادی محدود نمانده و به دیگر عرصه های زندگی اجتماعی، از جمله موارد زیر، نیز آسیب رسانده است:

 محیط زیست:  مداخلات ناروای سپاه ازجمله سدسازی های بی رویه و بدون انجام مطالعات زیست محیطی آسیب های فراوانی به کشور زده که سرنوشت غم انگیز دریاچه ارومیه تنها یک نمونه آن است.

سرکوب:  سازمان اطلاعات سپاه یکی از دستگاه های مخوف موازی امنیتی است که نقش عمده ای در ایجاد خفقان در جامعه و سرکوب مخالفان دارد.

چپاول و غارتگری:  کمتر عرصه مهمی در اقتصاد ایران هست که سپاه بر آن چنگ نیانداخته باشد.  قرارگاه خاتم الانبیا سپاه عملا در بلعیدن بودجه های عمرانی کشور فعال مایشاء است، بدون آن که کارش از کیفیت و بازده مناسبی برخوردار باشد.  تنها به عنوان یک نمونه کوچک می توان از بیژن زنگنه وزیر نفت حکومت نقل قول کرد که قرارگاه خاتم الانبیاء در یک قرارداد پیمانکاری نفتی ۳ میلیارد دلار از این وزارتخانه دریافت کرده و پس از چند سال حتی یک درصد این رقم هم کار انجام نداده است.

اسکله های غیر قانونی:  وجود دهها اسکله غیر قانونی که از آنها سالانه بیش از ۲۰ میلیارد دلار کالای قاچاق وارد کشور می شود و محمود احمدی نژاد از آن با عنوان «برادران قاچاقچی» یاد کرد نیز از جمله فعالیت های مخرب سرداران سپاه پاسداران است.

آشوبگری در منطقه:  دخالت های سپاه قدس (شاخه برون مرزی سپاه پاسداران) در کشورهای افغانستان، عراق، سوریه، یمن، لبنان و… وخسارت های عمده ای که از این بابت بر مردم ایران تحمیل کرده، شهره خاص و عام است و نیاز به برشمردن ندارد. با چنین عملکرد و پیشینه ای، آن هم پس از خیزش همگانی مردم در دیماه ۱۳۹۶، انتظار این بود که سپاه پاسداران به خود آید، به خطاهای گذشته خود پی برد و با ابراز ندامت بکوشد با قرار گرفتن در کنار مردم، دستکم اندکی از خطاهای پرشمار خود را جبران کند.

دریغ که تاکنون نه تنها این انتظار برآورده نشده، بلکه بیانیه ای که سپاه پاسداران در روز ۱۲ فروردین ۱۳۹۷ – به مناسبت آغاز چهلمین سالگرد حکومت جمهوری اسلامی – منتشر کرده نشانگر آن است  که – دستکم سطوح فرماندهی سپاه پاسداران – با وجود چندین چراغ و هشدارهای مکرر مردم، در بیراهه رفتن خود اصرار می ورزد.

در بخشی از بیانیه سپاه (به نقل از «سپاه نیوز») آمده است: «کارنامه درخشان جمهوری اسلامی در آستانه ورود به دهه پنجم که در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی حیرت علاقمندان و مخالفان انقلاب و ملت ایران را برانگیخته است، امروز به شدت در معرض تهدید و تهاجم جبهه استکبار و دشمنان میهن اسلامی قرار گرفته است، به صورتی که “القای ناکارآمدی نظام در حل مسائل اقتصادی و معیشتی مردم”، “ایجاد شکاف بین نسل جوان و آینده سازان کشور با نظام”، “به چالش کشیدن نفوذ منطقه ای و عمق راهبردی جمهوری اسلامی در غرب آسیا” و “تلاش در تضعیف و محدود سازی توان دفاعی کشور در سطح شکنندگی و فروپاشی در برابر تهاجم خارجی” علاوه بر دنبال کردن پروسه برجام با روند متزلزل کنونی، از نشانگرهای آن محسوب می شود».

چنان که گفته شد، در این بیانیه نه تنها کوچکترین اثری از پذیرش واقعیت های جامعه، اقرار به خطا و پوزش خواهی نیست، بلکه جای جای آن نیز نشان از خودبینی، توهم زدگی و طلبکاری سران سپاه پاسداران دارد.  تنها ذهنی خودبین و توهم زده است که می تواند این همه نابسامانی، ظلم، فقر و فساد را نادیده گرفته و آن را «القای ناکارآمدی نظام» بنامد، یا حاصل ورشکستگی اقتصادی همه جانبه نظام ولایت مطلقه فقیه را «کارنامه درخشان» بخواند!