رهبر جدید حزب لیبرال،‌ اولین نخست‌ وزیر زن انتاریو

 از همان حوالی ۱۰ صبح، سراسر سالن بزرگ «میپل لیف گاردنز» که اکنون به بخشی از دانشگاه رایرسون بدل شده پر از آدم بود. این سالن که معمولا نقش استادیوم هاکی را بازی می‌ کند، جمعه و شنبه‌ ی هفته‌ ی گذشته میزبان کنوانسیون حزب لیبرال انتاریو بود که در آن حدود ۲۰۰۰ نماینده‌ ی حزب می‌ رفتند تا رهبر جدید خود و نخست ‌وزیر جدید استان را انتخاب کنند.

رضا مریدی (وسط) و اریک هاسکینز(چپ) پیروزی کاتلین وین را جشن گرفتند

 

 

جلد شهروند ۱۴۲۳

 

به احتمال بسیار، این یکی از آخرین کنوانسیون‌ های این چنینی در تاریخ کانادا خواهد بود. یعنی کنوانسیونی که در آن تعداد قلیلی از درونی‌ های حزب نقش اصلی را بازی می ‌کنند و مهمترین صحبت ‌ها پشت پرده ‌ها و دالان ‌های کنوانسیون صورت می ‌گیرد. بیشتر احزاب اکنون به سوی رای مستقیم تمام اعضای حزب برای انتخاب رهبر حرکت می ‌کنند. (از جمله حزب لیبرال فدرال که باید رهبر جدید خود را تا چند ماه دیگر انتخاب کند.)

و «میپل لیف گاردنز» چه قدر دالان و راهرو و پستو دارد! آخرهفته‌ ی گذشته در هر گوشه ‌ی آن بحثی و صحبتی برقرار بود و آخر هم یکی از همین صحبت‌ های خصوصی در اتاقی زیر استادیوم هاکی بود که سرنوشت استان را رقم زد و در کمال شگفتی همگان، کاتلین وین را به دفتر نخست‌ وزیری فرستاد.

در عین حال، بیش از ۲۵ هزار نفر در پاسخ به فراخوان «فدراسیون کارگران انتاریو» به خیابان آمده بودند تا به حمله‌ ی دولت لیبرال به اتحادیه ‌ی معلمان و ممنوع کردن اعتصاب توسط آن‌ها اعتراض کنند. تظاهرکنندگان تمام خیابان ‌های اطراف و جلوی در سالن را طوری پر کرده بودند که چندین صف از نیروهای بیشمار پلیس مجبور بودند مدام سالن را احاطه کنند و ورود و خروج افراد را تحت کنترل اکید قرار دهند. این از معدود دفعاتی در سال‌ های اخیر بود که کنوانسیون حزبی سیاسی در کانادا با تظاهرات عظیم چندین هزار نفره‌ ی مردم همراه می ‌شود.

از راست: جرالد کندی، چارلز سوسا، کاتلین وین، اریک هاسکینز پیروزی وین را جشن گرفتند

از همان اول معلوم بود که می‌ رویم تا روزی پرهیجان را داشته باشیم.

***

«اپوزیسیون را به زانو در می‌ آورم!»

این فریاد ساندرا پوپاتلو، وزیر سابق مک‌ گینتی و پیشتاز رقابت انتخاب رهبر،‌ بود که دقایقی پیش از ظهر آخرین سخنرانی شش نامزد رهبری را ارائه داد. ساندرا با تمام حامیانش در میان شرکت‌ های بزرگ استان، با آن اعتماد به نفسی که از کسی خبر می‌ داد که از پیروزی خود مطمئن است، با آن حرکات دست و انگشت اشاره ‌ای که مدام به سوی هوادارانش نشانه می ‌رفت، به نظر بسیاری، از جمله خبرنگار‌ شما، پیروز قاطع میدان به حساب می‌ آمد.

پوپاتلو در انتخابات سال گذشته نامزد نشده بود و کشتی پرتلاطم دولت مک‌ گینتی را به مقصد شغلی با درآمدی چندین برابرِ هرگونه درآمد دولتی در شرکت «پرایس‌ واترهاوس‌کوپرز» ترک کرده بود.

ساندرا اما در همان شبی که مک‌ گینتی خبر بهت‌ آور استعفا را داد، به محض این‌که دوستش، دب متیوز، وزیر بهداشت، که قرار بود آن شب با هم شام بخورند، خبر را برایش فرستاد، به فکر بازگشت به سیاست افتاد. طولی نکشید که اسم او به عنوان یکی از نامزدهای اصلی همه ‌جا مطرح شد.

ساندرا پوپاتلو شکست را پذیرفت و دست کاتلین وین را بالا برد

ساندرا با تمام حامیانش در میان ریش‌ سفیدهای حزب و بزرگان استان پا به میدان رقابت گذاشت و خیلی سریع به همراه کاتلین وین به عنوان یکی از دو نامزد پیشتاز مطرح شد. اگر وین نماینده‌ ی جناح چپ و بیشتر اجتماعی حزب بود، پوپاتلو به سرعت خود را به عنوان نماینده‌ ی اصلی جناح راست و پروبیزینسی حزب مطرح کرد که شانس پیروزی‌ اش از وین، بیشتر است.

از شش نامزد رهبری حزب، تنها دو نفر زن بودند اما از همان ابتدا معلوم بود که همین دو زن شانس‌ های اصلی پیروزی هستند. به قول خود پوپاتلو در آخرین سخنرانی‌ اش در کنوانسیون «از همان اول از تمام مردها جلو زدیم.»

اما از میان وین و پوپاتلو ، دلایل بسیاری بود که پوپاتلو را پیش انداخته بود و پیروزی‌ اش را به نظر قطعی جلوه می‌داد.

درون و بیرون حزب همه می‌ گفتند کسی با جسارت و جنگندگی او برای احیای حزبی که ستاره ‌ی اقبالش در نظرسنجی ‌ها رو به افول است و از بحرانی به بحران دیگر حرکت می‌ کند، نیاز است. می‌ گفتند کاتلین وینی که بیشتر به تعامل و تساهل معروف است کم‌تر به درد می‌ خورد تا ساندرای جنگنده و آماده‌ ی حمله.

ساندرا پوپاتلو غیرتورنتویی بود (مثل اکثریت قریب به اتفاق رهبران لیبرال و نخست‌ وزیران تاریخ استان) اما کاتلین وین از قلب تورنتو می‌ آمد. ریش‌ سفیدهایی مثل دوایت دانکن، وزیر دارایی، حامی‌ پوپاتلو  بودند. دانکن که دوست صمیمی پوپاتلو و هم‌شهری ‌اش (از ویندزر) به حساب می‌ آمد وعده داده بود کرسی ‌اش را خالی کند تا او بتواند به سرعت به مجلس بازگردد.

پیروزی پوپاتلو به نظر وقتی قطعی می ‌آمد که حتی تورنتو استار، روزنامه ‌ای که سنتا بیشتر به آدم‌ هایی مثل وین نزدیک است، از او حمایت کرد و از جمله گفت «هم‌جنس‌ گرای تورنتویی» مثل وین شاید شانس چندانی در پیروزی در انتخابات نداشته باشد.

در روز کنوانسیون اما اگر به کمپینِ وین نگاه می ‌کردی، خبری از چنین روحیه ‌ای نبود. آن‌ ها آمده بودند پیروز شوند و نمی‌ خواستند هیچ چیز کم بگذارند.

نجوا امین، از فعالان ایرانی‌ تبار حزب که در دفتر دکتر رضا مریدی، نماینده‌ ی ریچموند هیل، کار می‌کند و خود نیز از همین شهر، نماینده‌ ی کنوانسیون بود، در گفتگویی تلفنی به شهروند می‌گوید: «ما از همان اول خیلی روحیه و انگیزه داشتیم… پیروزی برایمان غافلگیرکننده نبود.»

رضا مریدی نیز به شهروند می‌ گوید: «حقیقتا، من خیلی امیدوار بودم و اصلا غافلگیر نشدم. حسی در من بود که فکر می ‌کردم ایشان می ‌برد و در دور اول هم دیدیم که کاتلین فقط ۲ رای کم آورد، در حالی که در تعداد نمایندگان پیش از کنوانسیون، خانم پوپاتلو چهل پنجاه نفر جلو بود.» او در توضیح علل این امیدواری ‌اش یادآوری می ‌کند که خانم وین در طول کمپین ۸۰۰۰ عضو جدید برای حزب آورده (سه هزار نفر بیش‌تر از پوپاتلو)‌ و کمیته‌ ی جمع ‌آوری حمایت مالی (که مریدی خود عضو آن بوده) ۶۰۰ هزار دلار جمع کرده، یعنی بیشتر از تمام نامزدها. مریدی یادآوری می ‌کند که جامعه‌ ی ایرانی، از جمله با مراسمی که در هتل شرایتون برگزار شده، نقش مهمی در این جمع ‌آوری مالی داشته است.

این روحیه را از قیافه‌ ی نجوا و همکارانش در طول کنوانسیون و پیش از آن می ‌شد دید. او مدام از سویی به سوی دیگر می‌ رفت و برای پیروزی نامزدی که بهترین می ‌دانست تلاش می ‌کرد.

نجوا در مورد دلایلی که لیبرال ‌ها بالاخره وین را به پوپاتلو ترجیح دادند می‌ گوید: «به نظر من همه می‌ خواستند نخست‌ وزیر تصویر نرم و لطیف حزب باشد و نه لزوما تصویر سفت و سخت و قلدرِ حزب. چنین کسی هم البته به عنوان مدافع در مجلس نیاز هست.» نجوا می‌ گوید پوپاتلو را خیلی دوست دارد و امیدوار است او به مجلس برگردد و از وزرای ارشد وین باشد.

خودِ وین نیز از همان سخنرانی ‌اش، که حدود یک ساعت پیش از پوپاتلو انجام شد، معلوم بود برای پیروزی آمده.

او گفت می ‌خواهد رهبر «بهترین حزبِ بهترین استانِ بهترین کشورِ جهان» شود و به گفته ‌ی بسیاری بهترین سخنرانی را ارائه داد.

وین ضمن تاکید بر این‌که برای «تک تک آرا» با احزاب اپوزیسیون می‌ جنگد، گفت سعی می‌ کند جلوی انتخابات را بگیرد چرا که هوداک، رهبر محافظه‌ کاران، در «مسئولیت‌ پذیری مالی» با او هم‌ نظر است و هروات، رهبر ان دی پی، در «جامعه ‌ای منصفانه‌ تر.»

تیم کاتلین وین بر روی صحنه او را همراهی کردند

مهمتر از همه اما این بود که وین شجاعانه به مسئله‌ ی هم‌ جنس‌گرایی خودش پرداخت و تمام شک ‌ها را در این زمینه کنار زد. او گفت وقتی هم نامزد مجلس انتاریو بوده به او گفته ‌اند کسی در محلاتی مثل تورن هیل به نماینده‌ ی هم‌‌جنس‌گرا رای نمی ‌دهد، اما او پیروز شده و اتفاقا رهبر وقت محافظه‌ کاران، جان توری، را هم شکست داده است. وین تاکید کرد مردم انتاریو نخست‌ وزیر خود را بر اساس شایستگی انتخاب خواهند کرد و نه گرایش جنسی، رنگ پوست، نژاد و غیره. او زیرکانه گفت این‌ را با نگاهی به سایر نامزدها می‌ توان دید. هر کدام آن‌ها ویژگی ‌ای دارد که زمانی می‌ توانست علت «غیر قابل انتخاب شدن»شان باشد: یکی ایتالیایی است، یکی هندی است، یکی کاتولیک است، یکی پرتغالی است و غیره.

***

دور اول رای‌گیری که تمام شد، نفس‌ها حسابی در سینه حبس شد. پوپاتلو، چنان‌که پیش ‌بینی می شد، در صدر قرار گرفته بود… اما تنها با دو رای بیشتر!

نتایج، که یاسر نقوی، نماینده‌ ی اتاوا و مدیر اجرایی حزب، روی صحنه رفت تا آن‌ها را اعلام کند از این قرار بودند:

کل آرا: ۲۰۸۵

آرای باطله: ۱

ساندرا پوپاتلو – ۵۹۹ رای، ۷/۲۸ درصد

کاتلین وین – ۵۹۷ رای، ۶/۲۸ درصد

جرارد کندی – ۲۸۱ رای، ۵/۱۳ درصد

هاریندر تاخار – ۲۳۵ رای، ۳/۱۱ درصد

چارلز سوزا – ۲۲۲ رای، ۷/۱۰ درصد

اریک هاسکینز – ۱۵۰ رای، ۲/۷ درصد

این‌جا بود که همه‌ ی حضار، از نمایندگان کنوانسیون گرفته تا روزنامه ‌نگاران، ماشین حساب ‌ها را در آوردند و نامزدهای ردیف ‌های چهارم تا آخر محبوب ‌ترین آدم‌های کنوانسیون شدند که همه دنبال جلب حمایت ‌شان بودند.

هاسکینز، که به طور خودکار کنار می‌ رفت، بلافاصله به کاتلین وین پیوست. وین شال گردنِ سیاه و سفید کمپینش را بلند کرد و به گردن این وزیر جوان و شهیر دولت انداخت. با این‌که هاسکینز به جناح چپ حزب متعلق است، انتظار می‌ رفت او، از جمله به علت گرایشات بعضی از مدیران کمپینش، در دقیقه ‌ی آخر با حمایت از پوپاتلو خیلی ‌ها را غافلگیر کند. اما کاری که او کرد را باید «غافلگیری مضاعف» نامید.

نقوی اعلام کرده بود نامزدها برای کنار رفتن از رقابت ۲۰ دقیقه وقت دارند وگرنه اسم ‌شان در برگه ‌های رای دور بعدی هم منتشر می‌ شود.

هاریندر تاخار،‌ از وزرای سابقا ارشد مک‌ گینتی، که با قرار گرفتن در جایگاه چهارم خیلی ‌ها را غافلگیر کرده بود، از کسانی بود که همه دنبالش بودند. جرارد کندی پیش از این تلاش کرده بود با به دست آوردن آرای او غافلگیری بزرگی رقم بزند. اما از این خبرها نبود. روزنامه‌ نگاران همه طرف سکوهای طرفداران تاخار (که پر بود از پنجابی‌ های عمامه‌ ی سرخ به سر و ساری به تن) پرسه می‌ زدند و مدام از او و حامیانش می ‌پرسیدند که بالاخره چه می‌ کند. ۲۰ دقیقه گذشت و تاخار استعفا نداد اما دقایقی بعد از آن بود که ناگهان در آن سوی سالن در کنار پوپاتلو ظاهر شد، دستش را بالا گرفت و اعلام کرد از او حمایت می ‌کند. در نتیجه حمایت او زمانی فرا رسید که دیگر دیر بود و نامش همچنان روی برگه ‌های دور دوم ظاهر می‌شد.

دور دوم که پس از چند ساعت، فرا رسید، نتایج از این قرار بود:

پوپاتلو – ۸۱۷ رای، ۴/۳۹ درصد

وین – ۷۵۰ رای، ۲/۳۶ درصد

کندی – ۲۸۵ رای، ۷/۱۳ درصد

سوزا – ۲۰۳ رای، ۸/۹ درصد

تاخار – ۱۸ رای، ۹/۰ درصد

نتایج بار دیگر چنان نزدیک بود که این دفعه همه‌ ی ماشین‌ حساب‌ ها تندتر از پیش به کار افتاد. نتایج به طرز بسیاری نزدیک بود. مثلا مجموع رای وین و کندی (دو نامزد جناح چپ) بیشتر از مجموعه دو نامزد جناح راست (پوپاتلو و سوزا)‌ بود اما اگر آن ۱۸ رای باطل تاخار را اضافه می‌کردی، آن وقت پوپاتلویی ‌‌ها دو، سه رای جلو می‌ افتادند. یعنی باز هم شاهد رقابت سایه به سایه بودیم.

۲۰ دقیقه ‌ای که از پی آمد مهمترین دقایق کنوانسیون بودند و می‌ توان گفت همین‌جا بود که سرنوشت نخست‌ وزیر استان با غافلگیرکننده‌ ترین خبرِ کل هفته انجام شد.

انتظار می ‌رفت کندی از وین حمایت کند و در این مورد تعجبی نبود. اما چارلز سوزا، که آرایی بسیار نومیدکننده و کم‌ تر از انتظار خود گرفته بود، سخنرانی خود را در جهتی راست‌ گرایانه انجام داده بود و انتظار رفتن او به سمت وین خیلی نبود.

اما در میان شلوغی‌ هایی که وسط صحنه‌ ی کنوانسیون را پر کرده بود، ناگهان تا چشم باز کردیم دیدیم سوزا و کندی دو طرف وین را گرفته ‌اند و از او حمایت می‌ کنند: یعنی تایید تقریبا قطعی پیروزی وین و آب پاکی روی دست پوپاتلو که از قیافه ‌اش معلوم بود شکست خود را باور ندارد.

نیلو برون، نجوا امین، سارا علیمردانی، مهرداد حریری و رضا مریدی از ایرانیان حاضر در کنوانسیون حزب لیبرال انتاریو

تورنتو استار نوشته است که جو کوردیانو، از حامیان کندی، که هم دوست نزدیک سوزا است و هم دوست نزدیکِ الیسون، مدیر کمپین وین، نقش مهمی در جوش دادن این معامله داشته است.

مریدی در گفت و گو با شهروند کل داستان را برای ما تعریف می‌ کند. او، که از حامیان شاخص وین بود، در طول کنوانسیون با آن قد بلندش بارها کنار او دیده می ‌شد.

دکتر مریدی می ‌گوید: «من در همان جایگاه خانم وین بودم که بقیه هواداران هم آن‌ جا بودند. از جمله هیزل مک‌ کالیون، شهردار میسیساگا و لین مک‌ لئود، رهبر سابق حزب لیبرال در زمان نخست ‌وزیری باب ری. نتیجه‌ ی دور اول رای‌گیری که تمام شد، از طرف ما خانم دب متیوز به سراغ جلب حمایت اریک هاسکینز رفت.»‌

در آن ۲۰ دقیقه‌ ی حیاتی پس از دور دوم، مریدی از کسانی بود که ابتدا به سمت جایگاه جرارد کندی و سپس به سمت چارلز سوزا رفت و در جلب حمایت آن‌ ها نقش داشت.

از این‌ جا به بعد دیگر پیروزی وین قطعی به نظر می‌آمد.

دور آخر نتایج که دقایقی پس از ساعت ۹ شب منتشر شد،‌ نتیجه مشخص بود: وین با ۱۱۵۰ رای (۵۷ درصد) قاطعانه در مقابل پوپاتلو با ۸۶۶ رای (۴۳ درصد) پیروز شد.

دولتِ وین

 

کاتلین وین پس از پیروزی خودش یادآوری کرد که «باورتان بشود یا نه،‌ این تازه قسمت آسان کار بود.»

او اکنون در حالی دولت را به دست می‌ گیرد که از یک طرف بسیاری از حامیان سنتی حزب، مثل اتحادیه‌ ی معلمان، درگیر نبردی نفس‌گیر با آن‌ ها شده ‌اند و از سوی دیگر نظرسنجی ها لیبرال‌ ها را در جایگاه سوم نشان می‌ دهند، یعنی پایین ‌ترین نتیجه ‌ی آن‌ ها در طول چند دهه‌ ی اخیر.

وین هم در سخنرانی اول خود و هم در سخنرانی پیروزی گفت با هر دو حزب اپوزیسیون برای جلوگیری از انتخابات همکاری می‌کند. اما تعلق او به جناح چپ حزب باعث می‌شود احتمال این همکاری با ان دی پی بیشتر باشد.

نجوا به عنوان یکی از فعالان جوان حزب می‌ گوید با توجه به لغو لایحه‌ ی ۱۱۵ (که اعتصاب معلمان را غیرقانونی می ‌کرد) احتمال جلب حمایت از هوداک چندان نیست. او می ‌افزاید: «فکر می‌ کنم شاهد همکاری بین دو زن باشیم» که منظورش وین و آندریا هروات، رهبر ان دی پی، است. او اما در ضمن می‌افزاید که بودجه‌ ی حزبش قرار است «از نظر مالی، مسئولانه» باشد و این شاید بتواند حمایت محافظه‌ کاران را جلب کند، گرچه خود او ترجیح می‌دهد ائتلاف با ان دی پی را ببیند.

دالتون مک گینتی نخست وزیر و رهبر سابق لیبرال های انتاریو پیروزی کاتلین وین را تبریک گفت

رضا مریدی نیز همین گمان را تایید می‌ کند.

نماینده ‌ی ریچموند هیل به شهروند می‌گوید: «انتاریو اکنون در وضعیت حساسی ست. از یک طرف کسری بودجه ‌ای داریم که ریشه ‌ی‌ آن در رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ هست و از سوی دیگر اتحادیه ‌های کارگری هستند که ازشان خواسته ‌ایم تا دو سال اضافه حقوق نخواهند.» مریدی می‌ گوید از آن‌جا که وین «اهل سازش و گفت و گو» است می ‌تواند با کارگران به توافق برسد.

او در ضمن تاکید می‌ کند که احتمال نزدیکی لیبرال‌ ها به ان دی پی بیشتر است. او می ‌گوید: «خانم هروات همیشه نشان داده در مدیریت و سیاست ‌مداری خود بسیار دور از مقام ‌پرستی و جاه ‌پرستی بوده و به نظرم ایشان به وظیفه‌ ی خودش عمل خواهد کرد و احتمال زیادی دارد که بر سر برنامه ‌هایی مشخص با وین به توافق برسند چنان که با آقای مک‌ گینتی هم در دو مورد که من هم موافق آن بودم به توافق رسیدند.»

اما از اردوی ان دی پی هنوز دقیقا معلوم نیست، این حزب چه احساسی در مورد ائتلاف خواهند داشت. شکی نیست که بعضی از رهبران حزب علاقه ‌ی بسیاری به حمایت یا حتی ورود به دولتِ وین را دارند. اما فعالینی که پایگاه این حزب را تشکیل می ‌دهند شاید موافق چنین طرحی نباشند.

جهان نیرومند، رئیس باشگاه ان دی پی در دانشگاه یورک، از جمله فعالانِ ایرانی ‌تباری بود که در تظاهرات ۲۵ هزار نفره‌ علیه دولت لیبرال شرکت کرد.

جهان در گفتگوی تلفنی به شهروند می‌ گوید: «من کاملا مخالف هرگونه ائتلاف با حزب لیبرال هستم. به نظرم تمام آن‌چه ما برایش مبارزه می ‌کنیم، از آموزش و پرورش تا وضعیت مسکن تا کمپین کارگران حمل و نقل که ما سال گذشته در دانشگاه‌ مان داشتیم علیه سیاست‌ های حزب لیبرال است. من دیروز در تظاهرات کارگران بودم و با بسیاری از مردم و فعالان حاضر صحبت کردم. شاهد روحیه‌ ی عدم رضایت کامل از حزب لیبرال از تمام اقشار بودم. از کارگران راه‌ آهن تا کارگران تی تی سی تا معلمان تا مردم عادی. روحیه‌ ی حاکم در مخالفت کامل با حزب لیبرال بود.»

***

کاتلین وین به هرحال روزهای بسیار سختی را پیش رو خواهد داشت. او در روز سه ‌شنبه (پس از نوشته شدن این خطوط) باید با نمایندگان خود در مجلس دیدار کند و احتمالا از سمت‌ های احتمالی آن ها در کابینه خبر دهد و مسیر پیشروی خود را ترسیم کند.

به نوشته ‌ی استار گرگ سوربارا، رئیس کمپین لیبرال‌ ها و مایکل برایانت و مونیک اسمیت،‌ از وزرای ارشد سابق دولت،‌ به همراه دب متیوز، وزیر بهداشت، و جان ویلکینسون، وزیر سابق، که هر دو مدیران کمپینِ وین بودند نقش مهمی در ترسیم مسیر دشوار سیاسی پیش رو خواهند داشت.

وین می‌ خواهد به وعده ‌ی خود برای حذف کسری بودجه ‌ی ۹/۱۱ میلیارد دلاری تا سال ۲۰۱۸ وفادار باشد و این جای چندانی برای امتیاز دادن به ان دی پی برای او باقی نمی‌ گذارد. از طرف دیگر اما او می ‌داند که اگر وارد انتخابات شود، تضمین چندانی برای پیروزی اکثریتی یا حتی اقلیتی حزبش موجود نیست.

اولین خبری که تکلیف اوضاع را مشخص خواهد کرد، ترکیب کابینه ‌ی وین است.

طبیعی است که خیلی ایرانیان، حداقل از سر کنجکاوی، به این فکر باشند که مریدی، که از حامیان شاخص وین بود، در این کابینه جای خواهد داشت یا نه.

نجوا،‌ که چنان‌که گفتیم در دفتر مریدی کار می‌کند و از نزدیک با او آشنا است، می‌ گوید: «به نظر من امکان ورود دکتر مریدی به کابینه هست چون عملکرد عالی ‌شان را در هر نقشی که داشته ‌اند دیده‌ ایم از جمله از کارشان به عنوان دستیار پارلمانی در وزارت آموزش عالی، وزارت تحقیقات و ابتکار و وزارت انرژی.»

خود مریدی اما تاکید می‌ کند که حمایتش از وین به خاطر لیاقت و شایستگی او بوده و «کاملا بدون قید و شرط و چشمداشت.»

مریدی می‌ گوید: «من خانم وین را از سال ۲۰۰۳ یعنی بیش از چهار سال قبل از ورود خودم به مجلس می‌ شناسم. البته اولین بار خانم افخم مردوخی (که اکنون در دفتر وین کار می ‌کند-آ.ع) بودند که در هتل شرایتون مهمانی ‌ای برگزار کردند و ایشان را با جامعه‌ ی ایرانی آشنا کردند و من هم در آن‌جا حضور داشتم. من شاید اولین نفری بودم که خانم وین برای مشورت در مورد ورود به صحنه‌ ی انتخابات به او تلفن کردند. دوشنبه که آقای مک‌ گینتی استعفا زد، خانم وین حدود ساعت ۸ صبح چهارشنبه به من تلفن کرد و نظرم را پرسید که من هم کاملا موافق بودم و تشویق کردم و گفتم ما در کنارت هستیم.»

مریدی اما تاکید می‌ کند: «من بیش از همه از این خوشحالم که نخست‌ وزیری شایسته و بایسته در راس کار هست و این خود بزرگترین پاداش برای من است.»

در حاشیه‌ های کنوانسیون:

 ـ طبق معمول چشم ما در کنوانسیون دنبال این بود که ببینیم چند تا ایرانی پیدا می‌ کنیم. چنان‌که انتظار می ‌رفت غیر از آقای مریدی، که به عنوان نماینده ‌ی مجلس نماینده‌ ی خودکار کنوانسیون محسوب می‌شد، چندین نفر از نماینده‌ های ریچموند هیل در کنوانسیون ایرانی بودند. از جمله نجوا امین و خواهر کوچک ‌ترش، غزل امین. پدر نجوا و غزل، علی امین، نیز جزو نمایندگان منتخبی بود که به علت گرفتاری نتوانسته بود در کنوانسیون حضور پیدا کند. نیلوفر برون، مشاور اجرایی دکتر مریدی، نیز دیگر نماینده‌ ی ریچموند هیل بود که به همراه نجوا از فعال ‌ترین جوانان کمپین وین به نظر می ‌رسید. دکتر مهرداد حریری،‌ فعال شناخته ‌شده‌ ی حزب لیبرال، از دیگر حضار ایرانی حامی وین بود که در کنوانسیون چند دقیقه ‌ای با ما هم‌سخن شد. سارا علیمردانی (کارمند دفتر مایکل کوتو،‌ نمایند‌ه‌ ی مجلس از تورنتو و از دیگر حامیان وین) و علی ظهوری (نماینده‌ ی کنوانسیون از ریچموند هیل و حامی جرارد کندی) دیگر ایرانی‌ هایی بودند که موفق شدیم رصد کنیم. در میان خبرنگاران البته به جز صاحب این قلم خبری از هیچ خبرنگار ایرانی نبود.

ـ حوالی ساعت ۸ شب و در زمانی که دیگر پیروزی وین به نظر قطعی می‌رسید خبر رسید که آب در اتاق رای‌ گیری نشت کرده که توسط بعضی‌ها به عنوان «سیل» (floods) عنوان شد و خیال کردیم قرار است وارد روندی هیجان‌ انگیز و غیر قابل پیش ‌بینی شویم. خبر که در رسانه ‌های اجتماعی آمد، یکی از فعالین جوان حزب کمونیست حتی تصور کرده بود این به معنی ورود سیل‌ وار تظاهرکنندگان به درون کنوانسیون است و داشت این خبر را پخش می‌کرد که به سرعت رفع سوتفاهم شد.

ـ دیوید پیترسون، نخست ‌وزیر لیبرال انتاریو در دهه ‌ی ۸۰ که با پیروزی خود به بیش از چهل سال حکومت محافظه‌ کاران بر انتاریو خاتمه داده بود از جمله سخنرانان مهمان در کنوانسیون بود که پس از پایان سخنرانی نامزدها صحبت کرد. اما اینقدر همه نگران اعلام دور اول نتایج بودند که کسی توجه چندانی به سخنان او نکرد. پیترسون در گفتگو با شهروند گفت یادش نمی‌ آید تا به حال در چند کنوانسیون شرکت کرده اما این یکی از بهترین‌ ها است.

ـ طبیعی است که بعضی از شهیرترین نویسندگان سیاسی و روزنامه ‌نگاران کشور نیز در کنوانسیون شرکت داشتند. از جمله مایکل رگ کوهن،‌ ستون‌ نویس تورنتو استار؛ آندرو کوین، ستون‌نویسِ مک ‌لینز و ریک سالوتین، دیگر ستون ‌نویسِ استار که یکی از مشهورترین داستان ‌نویس ‌ها و نمایش ‌نامه ‌نویسان کشور است. سالوتین که به اظهارات متفکرانه‌ ی خود (به دور از هیاهوهای کنوانسیونی) معروف است چند دقیقه‌ ای با شهروند هم‌ سخن شد. او گفت درست است که در این کنوانسیون ‌ها دیگر خبری از محتوا و عمق چندانی نیست اما این نوع امکان مشارکت سیاسی، که در کمپین اوباما در آمریکا هم دیدیم، ویژگی ‌های مثبتی نیز دارد.

ـ ترکیب متنوع قومی حزب لیبرال برای هر شرکت‌کننده ‌ای واضح بود. در میان هواداران تاخار شمار بسیار زیادی از پنجابی ‌ها و سایر هندی‌ تباران بودند که در گزارش هم به آن‌ ها اشاره کردیم. اما هندی ‌تباران (که با قریب ۸۰۰ هزار نفر یکی از پرجمعیت‌ ترین گروه های قومی استان را تشکیل می‌ دهند) در کمپین سایرین نیز مشاهده می‌ شدند، از جمله در کمپین جرارد کندی. صحنه‌ ی جالب زمانی بود که طرفداران پنجابی‌ زبانِ کندی به سمت جایگاه تاخار آمدند و به پنجابی شعار می ‌دادند: «هاریندر بیا سمت ما!»‌ فعالان سیاه‌ پوست لیبرال از سراسر استان نیز حضوری گسترده داشتند.

ـ پر کردن خیابان توسط بیش از ۲۵ هزار نفر از تظاهرکنندگان علیه حزب لیبرال اتفاقی بی‌ سابقه بود. پیش از حضور کارگران البته تعدادی از کشاورزان معترض به طرح تاسیس کازینو نیز دست به تظاهرات شبانه زده بودند اما تظاهرات کارگران تمام خیابان را گرفته بود و بسیار نزدیک به در کنوانسیون و صف پلیس بود. خبرنگار شما یکی دو ساعت بین دو رای‌‌ گیری اول و دوم را در کنار تظاهرکنندگان و در مصاحبه با آن ‌ها گذراند که نشان از احساسات قوی علیه حزب لیبرال می‌ داد. پس از پایان تظاهرات، شماری از شرکت ‌کنندگان در رستورانِ «گولدن گریدل» که درست روبروی محل برگزاری کنوانسیون است گرد آمدند و ماجرا را از تلویزیون دنبال کردند و به بحث‌ های داغ در مورد آینده‌ ی استان مشغول شدند.

ـ وین اکنون نه تنها اولین نخست ‌وزیر زن استان و اولین نخست ‌وزیر هم‌ جنس‌گرای کشور خواهد بود که از معدودترین رئیس دولت‌ های هم‌جنس‌گرا در کل جهان است. یوهانا سیگورداردوتیر، نخست ‌وزیر ایسلند، پیش از این در سال ۲۰۰۹ اولین رئیس دولت منتخب هم‌ جنس‌گرای جهان شد (پیر کریستین فوس، نخست ‌وزیر نروژ، در سال ۲۰۰۲ نخست‌ وزیر موقت شده بود اما منتخب نبود.)‌ سپس در سال ۲۰۱۱، بلژیکی‌ ها الیو دی روپوی هم‌ جنس‌گرا را به نخست‌ وزیری انتخاب کردند.

ـ وین در ضمن ششمین رئیس دولت در ۱۳ دولت استانی و منطقه‌ ای کانادا است که زن است. این پنج استان و یک منطقه (نونوات) رویهمرفته ۸۰ درصد مردم کانادا را شامل می ‌شوند. چهار پرجمعیت ‌ترین استان های کشور اکنون نخست ‌وزیران زن دارند: انتاریو، کبک، بریتیش کلمبیا و آلبرتا. سه مورد اول دولت های لیبرال هستند و آخری، دولت حزب محافظه‌ کار مترقی. اولین بار ریتا جانسون،‌ رهبر حزب راست‌ گرای اعتبار اجتماعی، بود که در سال ۱۹۹۱ نخست‌ وزیر بریتیش کلمبیا شد تا اولین رئیس دولت زن تاریخ کانادا باشد.