این روزها در هر حادثه ی مهمی که در جهان رخ می دهد، شما چهره ی دوست داشتنی و درخشانی از مردم ایران می بینید …


شهروند ۱۲۵۱  پنجشنبه ۱۵ اکتبر ۲۰۰۹


 

این روزها در هر حادثه ی مهمی که در جهان رخ می دهد، شما چهره ی دوست داشتنی و درخشانی از مردم ایران می بینید، همانطور که در تقابل با آن هر روز شاهد صورت دیگر و تازه تری از سیمای دروغ دولت احمدی نژاد هستیم.


 

در تازه ترین نوع از دروغ پردازیهای احمدی نژاد، او در برابر دوربین سیمای دروغ حکومت، دیده در دیده ی هزاران بیننده، مدعی می شود که به هنگام سخنرانی او در سازمان ملل تنها ۴ یا ۵ نفر سالن را ترک کرده اند و سفرش به نیویورک را به همان شیوه ی دروغ پردازیهای همیشگی خویش موفقیت آمیز می خواند.


 

در سوی دیگر اما تصویر سیمای ستودنی مردم ایران را می شود مشاهده کرد که از نگاه و نظر و توجه هیچ رسانه و یا شخصیت و رهبر منصف و مهم جهان دور نمی ماند.

حتی باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا هم هنگامی که خبر می شود جایزه صلح نوبل را برده است، از حضور شهروندانه و انسانی جوانان ایران غافل نمی ماند و در سخنان پذیرش جایزه اش به زیبایی می گوید:

"باید این جایزه را با "زن جوانی" که در خیابانها به "تظاهرات سکوت" می رود تا از این طریق صدای اعتراضش شنیده شود، ولی با سرکوب و گلوله روبرو می شود، تقسیم کرد…"

در هر جای جهان اگر آدم به رسانه های معتبر گفتاری، نوشتاری و دیداری جهانی نگاهی بیفکند چهره ی شهروندانه، آزادیخواهانه، خردمندانه و جوان و پرجلوه ی ایرانیان را می بیند که در کنار صورت خشن، نابخرد و دروغگو و دغلباز رژیم قرار دارد.

اگر حتی شرکت های بزرگ بخواهند در راستای سودجویی با رژیم ایران همکاری کنند، توسط رسانه های معتبر افشا شده و ناچار باید به خاطر حیثیت خودشان هم که هست از منفعتی که دیکتاتورهای تهران به آنها می رسانند، صرف نظر کنند.

ماجرای "یاهو" و شایعه ی دادن اسامی وبلاگ نویسان توسط این کمپانی به رژیم تهران را همه شنیده ایم. در پی این شایعه "نوول ابزرواتور" نهم اکتبر مقاله ای نوشت و ضمن افشای این خبر شایعه گونه نوشت: "یاهو در ازای عدم قطع اتصال این شبکه در تظاهرات سپتامبر ۲۰۰۹ اسامی ۲۰۰ هزار وبلاگ نویس ایرانی را به دولت جمهوری اسلامی داده است. یاهو این اتهام را که توسط یک وبلاگ ایرانی مخالف دولت طرح شده بود رد کرد، اما در آمریکا همین اتهامها در سایت  ZDNet توسط ریچارد کومان روزنامه نگار آمریکایی افشا شد و او خبر دادن اسامی وبلاگ نویسان مخالف دولت توسط یاهو به رژیم ایران را در ازای حفظ اتصال این شبکه تایید کرده است.

می بینیم که حالا ملت ایران از چنان حرمت و اعتباری در همه ی جهان برخوردار شده است که رسانه ها و شخصیت های نامدار به جای او در جای جای گیتی مواظب اند سودجویی برخی ها به زیان منافع ملی ایرانیان رقم نخورد.

هر حرکتی که از سوی مردم و حکومت سر بزند در دیده ی جهانیان با دو گونه واکنش روبرو می شود؛ حرکتهای مردمی و دمکراسی خواهانه مورد اقبال رسانه ها و هنرمندان و رهبران و مردمان جهان قرار می گیرد، و اقدامات ضد بشری حکومت مورد اعتراض و مذمت همگان.

همین دیروز بود که خانم "ناوی پیلای" کمیسر حقوق بشر سازمان ملل متحد از قوه ی قضائیه رژیم ایران خواست که احکام اعدام سه تن از مخالفان حکومت را پس بگیرد. و البته روزی نیست که ما شاهد حضور، همدلی و همراهی هنرمندی، سیاستمداری، شاعری، نویسنده ای و یا اهل فکر و فرهنگی با حرکت ستودنی مردم ایران برای دمکراسی نباشیم.

شاید این اول بار در جهان باشد که خوانندگان نامدار و روشنفکران و رهبران ممالک بزرگ هر روز به گونه ای با ایرانیان احساس همدلی و همدردی می کنند. میزان مطالب، خبرها، ترانه ها و سرودهایی که به فارسی و زبانهای دیگر در حمایت با جنبش مردم ایران در دنیا منتشر می شود آنقدر زیاد است که خود گنجینه ای آموختنی برای مبارزات آزادیخواهانه ی ملل دیگر می تواند به حساب آید. برای نمونه صدها کاریکاتور توسط بزرگترین کاریکاتوریست های جهان آفریده شده و در مهمترین روزنامه های گیتی انتشار یافته که یا در حمایت علنی از مبارزات ایرانیان است و یا نیش و نگاه نقادانه ای دارد به رهبران حکومت و بویژه احمدی نژاد و خامنه ای.

این ها رخ نمی داد اگر صورت انسانی و شهروندانه و خشونت گریز مبارزات مردم ایران از دریچه ی جهان دیجیتال دیده نشده بود. ارتباط رشک آفرین ابزارهای دیجیتالی و "هر شهروند یک خبرنگار" از چنان گستره و تاثیری برخوردار است که ابزارهای پیشین حکومت در دروغ پراکنی و مردم فریبی مانند صدا و سیمای رژیم به میزان زیادی تاثیرشان را در جامعه از دست داده اند.

در همین شهروند شماره ای نیست که ما از جشنواره ای جهانی خبر و گزارش و گفت و گو داشته باشیم، و آن جشنواره سبز نشده باشد. دیگر کمتر برنامه مهم و پر بیننده و شنونده و خواننده ای در دنیا هست که بتواند مبارزات مردم ایران را نادیده بگیرد. برای نمونه برنامه ی زنده ی پربیننده ی تلویزیونی شنبه شب (Saturday Night Live) هم از حضور احمدی نژاد در نیویورک غافل نمی ماند و با تمهید برنامه ای کمدی که دو هنرپیشه نقش احمدی نژاد و همسر او را بازی می کنند به زیبایی از دروغگویی های احمدی نژاد پرده برمی دارد.

ایرانیان اما در ایران و سراسر جهان همچنان افتخار می آفرینند. فیلم "یک لحظه آزادی" آرش ریاحی از اتریش به اسکار فیلم خارجی می رود. آرش سیگارچی جایزه حقوق بشری "هلمن ـ همت" را می گیرد. شهره آغداشلو در صحنه ی جهانی سینما یکی از جوایز بزرگ را نصیب خود و ملت ایران می کند و با دست بند سبز از ایران سبز و خشونت گریز و آزادیخواه حمایت می کند. شیرین نشاط مبارزات پنجاه سال اخیر ایران از دوران زنده یاد محمد مصدق تا جنبش سبز را در فیلم به یاد ماندنی "زنان بدون مردان" گره می زند و جایزه مهم جشنواره ی جهانی ونیز را برای ملت ایران به ارمغان می آورد و جشنواره ونیز و نیز جشنواره ی تورنتو را سبز می کند. و حضور سبز جعفر پناهی، محمد رسول اف، حنا مخملباف و بسیاری دیگر، نمونه هایی هستند از حضور ستودنی ملتی که به اتهام آزادیخواهی توسط رژیمی عقب افتاده و ناهمخوان با دست آوردهای امروزی بشری به گروگان گرفته شده است.

خبر خوش آن که صورت دیگر و زیباتری از حضور خشونت گریز ایرانیان را قرار است در روز ۱۳ آبان شاهد باشیم، تا شاید فریاد آزادیخواهی ایرانیان به گوش گران رهبران مرتجع رژیم هم برسد.