نمایشنامه “این جرم مشترک” به کارگردانی محمدعلی بهبودی بازیگر و کارگردان ایرانی پرسابقه مقیم آلمان، پس از سه اجرا در شهرهای کلن، فرانکفورت و هایدلبرگ، در سالن نمایش “صحنه فرهنگ ها” ی شهر کلن بار دیگر بر صحنه آمد.

این بار، استقبال از نمایشی که در جریان اجرا همواره پخته تر شده است، بیش از همیشه بود. از این نمایش می توان به دلایل متعدد به عنوان یک “تجربه نو” در تئاتر خارج از کشور نام برد.

نمایش “این جرم مشترک” در واقع حاصل کار گروهی است که کار خود را حدود دو سال پیش برای نخستین بار با شرکت در کارگاه آموزشی محمد علی بهبودی آغاز کرد. کارگاهی که تصور می رفت مثل بسیاری دیگر از فعالیت های داوطلبانه ایرانیان در خارج از کشور، به دلیل آن که بر پایه کار داوطلبانه پی ریزی شده بود، به زودی تعطیل شود، اما منتهی به تشکیل یک گروه تئاتری نو شد که با توجه به ادامه یافتن کار آن، امید می رود به همت موسس آن پایدار بماند.

بازی ها، در نخستین اجرا، همانطور که از یک گروه آماتور انتظار می رفت، غیرحرفه ای و در مواردی خشک و ناشیانه به نظر می رسید، اما در اجرای جدید، بازیگرانی را بر صحنه می دیدیم که بیشتر آن ها نقش های خود را به نرمی و با تسلط اجرا می کردند.

به ویژه با توجه به این که بخش عمده نمایش متکی بر مونولوگ هائی بعضا طولانی است، این که بازیگران آن در پی یک دوره آموزشی گسسته با حافظه ای قوی نقش خود را با موفقیت کامل ایفا می کنند، ستودنی است. آرایش صحنه و نورپردازی نیز در این میان به سوی کمال رفته است.

این موفقیت را باید به بازیگران و بیش از همه به کارگردان تبریک گفت که توانسته است به رغم مجال های گسیخته و اندکی که برای آموزش بازیگران داشته است، از گروهی آماتور، چنین بازی های بعضا جاافتاده ای بگیرد.

گرته برداری های هوشمندانه

طرح کلی نمایش تازه و ابتکاری است. کار دارای یک مقدمه و یک موخره ویدئوئی است که با ظرافت تهیه شده و نقش درهای ورودی و خروجی نمایش را به عهده دارند. در ویدئوی نخست، تعدادی زن را می بینیم که ظاهرا در ایران بار سفر می بندند، بعد یک هواپیمای ایران ایر به پرواز در می آید و سرانجام همان زنان هستند که در آلمان بر صحنه ظاهرا می شوند تا حکایت درد و رنج تاریخی و بی پایان همجنسان خود را در برابر چشمان تماشاگران بازآفرینی کنند.

این جرم مشترک، علاوه بر مقدمه و موخره ویدئوئی، کولاژی است از ۱۶ قطعه نمایشی که به صورت پیوسته اجرا می شود. قطعات، دارای یک خط مشترک هستند که جنایت و ستمکاری است و همه آن ها را در نهایت به هم پیوند می زند تا ما بتوانیم با ستمی که در طول تاریخ بر زنان روا شده است آشنا شویم.

بهبودی برای ساختن این کولاژ هوشمندانه از کتاب شهرنو اثر دکتر محمد زند مقدم، نمایشنامه های آنتیگونه ( سوفکل)، “پرخاش با تماشاچی” ( پیتر هندکه)، “قرمز و دیگران” ( محمد یعقوبی)، “یک انتقام به حق” (مازیار بهاری) و اشعار حکیم عمر خیام گرته برداری کرده است. متن برش نخست نمایش را نیز محمدعلی شکیبائی ترانه سرای مقیم آلمان نوشته است.

سینا فیض، جمال حکیم، سارا صیادی، کاترین کمالی، ساحل آرام، محمدعلی شکیبائی، نیلوفرحقانی و  شهناز داودی، در این ۱۶ قطعه نمایشی به هم پیوسته ایفای نقش می کنند.

سینا فیض و کمال حکیم در نقش راوی و دلقک نرم و سبک بازی کردند و نیلوفر حقانی به لحاظ زمانی حضور غالب  داشت.

صحنه آرائی و نورپردازی نمایش نیز به رغم سادگی، به گونه ای بود که فضاهای خالی را میان حدود ده بازیگری که اغلب همیشه بر صحنه حضور داشتند، به خوبی پر می کرد.