هفته‌ی گذشته فهرستی از نام‌۱۰۰ هنرمند منتشر شد که ممنوع ‌التصویر شده ‌اند. فیلم‌ساز ایرانی محسن مخلباف که نامش در فهرست بوده، می‌گوید  …


شهروند ۱۲۴۳  پنجشنبه ۲۰ آگوست  ۲۰۰۹

گفت ‌وگو با محسن مخملباف


 

رادیو آلمان: هفته‌ی گذشته فهرستی از نام‌۱۰۰ هنرمند منتشر شد که ممنوع ‌التصویر شده ‌اند. فیلم‌ساز ایرانی محسن مخلباف که نامش در فهرست بوده، می‌گوید که هنرمندان نمی‌خواهند آثارشان در رادیو تلویزیون دولتی پخش شود که در جنایت‌ها دست دارد.

مخملباف در مورد صحت این خبر گفت:  از آنجا که من خودم سال‌ها است که ممنوع ‌التصویر و حتی‌ممنوع ‌الاسم هستم، در سال‌های گذشته وقتی آنها فیلم‌های من را نشان می‌دادند، اسم من را از تیتراژ درمی‌آورند و اسم بعضی از بازیگرانی را که در آن فیلم هستند و به خود آنها نزدیک هستند را به عنوان سازنده‌ ی فیلم اعلام می‌کنند، به همین خاطر می‌توانم بپذیرم که اگر کسی کمی از آنها فاصله بگیرد، جمهوری اسلامی تهدیدش می‌کند. آقای شریفی‌نیا به دلیل چاپ کتاب‌های دکتر شریعتی حدود ۸ سال در زندان جمهوری اسلامی بوده. اینها با هنرمندها انواع برخوردهای نامناسب را می‌کنند، از تهدید مستقیم گرفته، زندانی کردن، مثل خانم حکمت و دخترش که هم در آن برخورد قیطریه (منظور ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در تهران) ‌کتک خوردند و هم بعدا اینها را دستگیر کردند. ولی هر کجا که به ضررشان می‌شود، عذرخواهی می‌کنند. در تجمع بهشت زهرا به مناسبت چهلم شهدا جعفر پناهی و خانواده ‌اش را دستگیر کردند، اما تا سر و صدا شد، فوری عذرخواهی کردند و گفتند، سوء تفاهم بوده. بخشی از تاکتیک اینها این است که چیزی را اعلام بکنند تا ترس ایجاد شود و اگر دیدند نمی‌صرفد و هزینه ‌هایش برایشان بالا است، تکذیب‌شان می‌کنند.

 ما در زندان شاه هم این مسئله را داشتیم که گاهی وقت‌ها یک بازجو نقش بد را بازی می‌کرد، بازجوی دیگر نقش خوب را بازی می‌کرد. یکی می‌زد، یکی نصیحت می‌کرد و راه نشان می‌داد. روزنامه‌های اینها الان همین نقش را بازی می‌کنند. بخشی از آنها چیزی را اعلام می‌کنند تا ترس ایجاد کنند و برخی‌از آنها هم تکذیب می‌کنند تا هزینه ‌های آنها را پایین بیاورند.

یعنی می‌شود گفت، حتی اگر این خبر تا  این ابعاد صحت نداشته باشد، ولی عده‌ای از اینها ممنوع‌التصویر شده‌اند؟

 بله.


 

علت این ممنوع‌التصویر شدن چیست؟

 گمشده ‌ی هنرمند آزادی است. در حالی که گمشده‌ ی سیاست‌مدارهای جمهوری اسلامی فاشیسم و دیکتاتوری است. به طور طبیعی حتی  هنرمندان مذهبی در میان ‌مدت و کوتاه مدت، اگر خاستگاهشان یک‌ جا باشد، باز هم از هم فاصله می‌گیرند. برای مثال آن چیزی که آقای موسوی را برجسته کرده و باعث فاصله‌ ی او از این نظام دیکتاتوری می‌شود، وجه هنرمندی ایشان است. من خاطرم هست، بهزاد نبوی که با من هم‌زندانی و دوست بود، همیشه می‌گفت، این آقای موسوی همه‌ ی جلسات هیأت وزرا را با خواندن شعر شروع می‌کند. می‌بینید که همان شعر با آقای موسوی کاری کرده که امروز رهبر جنبش سبز است. کسانی که به جای شعر خواندن احکام اعدام این و آن را می‌خواندند یا دستور دستگیری این و آن را به عنوان شروع سخنرانی‌شان، مثل آقای احمدی‌نژاد در هیأت دولت، می‌دادند، ببینید امروز به کجا رسیده ‌اند.

 طبیعی است که هنرمند در جستجوی آزادی باشد و وقتی می‌بیند که مردمش را سرکوب می‌کنند و به مردمش در زندان‌ها تجاوز می‌کنند، فاصله بگیرد. کدام هنرمندی است که امروز رویش بشود که خودش را در صف این نظام بداند. طبیعی است که این هنرمندان فاصله گرفته‌ اند، اعتراض کرد‌ه ‌اند و رفتند در صف مردم برای اینکه خاستگاه و پایگاه و بازگشت اثر هنرمند به مردم است. اینها آمدند در صف مردم و آنها عصبانی شدند.

جمهوری اسلامی هر کاری را که بخواهد انجام می‌دهد، فقط برای اینکه دو روز بیشتر باقی بماند. اینها قانونی را رعایت نمی‌کنند تا ما اینها را در مقابل سئوال حقوقی قرار بدهیم. طبق قانون هیچ کس را نمی‌توانند از کار خودش ممنوع بکنند یا تصویرش را ممنوع بکنند. ولی مگر اینها تا حالا نکرده ‌اند. حتی اگر اعلام هم نمی‌کردند، مگر جز این بوده که تا به حال این کار را کرده ‌اند. فقط یک سئوال خنده ‌دار وجود دارد که اینها بخصوص در سه ـ چهار سال گذشته هر وقت تصویر من را نشان دادند، برای زدن اتهام بوده. من مانده ‌ام که از این به بعد وقتی می‌خواهند به ما فحش بدهند، بدون اینکه اسم‌مان را بیاورند و تصویرمان را نشان بدهند، به مردم چطور می‌خواهند بگویند که راجع به چه کسی حرف می‌زنند؟ آخرین موردی که تصویر من را نشان دادند، من را متصل کردند به آمریکا و اسراییل و همه جا. از این به بعد چطور می‌خواهند بگویند که ما هنرمندان وابسته به خارجیم؟

 اینها فقط یک بازی است که چند روز به لحاظ ظاهری ادامه دارد. ولی آنها عملا این بازی را کردند و هر وقت لازم باشد ما را نشان می‌دهند، توهین می‌کنند و آثار ما را مال خودشان می‌کنند. این نظامی است که دنبال قانون نمی‌گردد، قانون آن اسلحه است، تجاوز است، شکنجه است، زندان است و این را دیگر دارد رسما و علنا در جهان اعلام می‌کند.

… اصلا ما هنرمندها نمی‌خواهیم اینها آثار ما را پخش کنند. اینها باید پاسخ بدهند که به چه حقی آثار ما را پخش می‌کنند. مگر آقای شجریان نبود که گفت، نمی‌خواهد حتی صدای اذانش پخش شود. این ما هنرمندها هستیم که می‌گوییم،‌ در این دو روز باقیمانده‌ ی جمهوری اسلامی نمی‌خواهیم تصاویر هنری ما به نام جمهوری اسلامی آلوده شود. اینها عمر درازی ندارند که ما بررسی کنیم که اگر هنرمندان‌شان ممنوع ‌التصویر شوند، پس آینده ‌ی هنر ایران چه می‌شود. اینها آینده ‌ی طولانی ندارند، به زودی فرو خواهند ریخت و ما نمی‌خواهیم که در این روزهای آخر، نام و آثارمان آلوده ‌ی نام کسی مثل خامنه ‌ای شود.