روز یکشنبه ۴ نوامبر ۲۰۰۷، در سالن کانسیل چمبر شهرداری نورت یورک، دو هنرمند ایرانی در حوزه های تئاتر و فیلم، از تجربیات خودشان در مواجهه با جامعه میزبان گفتند. هر دوی اینها در حوزه های کاریشان از افراد موفق هستند و میتوانند الگویی برای جوانانمان باشند تا ببینند که آیا خواستن، توانستن است یا نه؟


هنر برای جوانان

گپ و گفتی با سهیل پارسا و فرید حائری نژاد


 

شهروند ـ فرح طاهری: روز یکشنبه ۴ نوامبر ۲۰۰۷، در سالن کانسیل چمبر شهرداری نورت یورک، دو هنرمند ایرانی در حوزه های تئاتر و فیلم، از تجربیات خودشان در مواجهه با جامعه میزبان گفتند. هر دوی اینها در حوزه های کاریشان از افراد موفق هستند و میتوانند الگویی برای جوانانمان باشند تا ببینند که آیا خواستن، توانستن است یا نه؟

آقای شهرام صارمی از سوی انجمن حمایت از جوانان ایرانی ـ کانادایی به کوتاهی سهیل پارسا را معرفی کرد و میکروفن را به او سپرد.

سهیل پارسا، کارگردان ایرانی تبار تئاتر کانادا که تا به حال جوایز بسیاری را ازآن خود کرده است، با اشاره به عدم حضور جوانان در این نشست در حالی که موضوع مربوط به آنها بوده، گفت: ظرف پنج، شش سال گذشته در رابطه با جوانان ما اتفاقات زیبایی رخ داده تا جایی که من میشناسم در زمینه فیلم و تئاتر حدود ۲۵ تا ۳۰ جوان ایرانی در رشته تئاتر و سینما در دانشگاه تحصیل می کنند که این بسیار جذاب است.

پارسا افزود: دوست کانادایی من می گفت اولین کشور اسلامی و تنها کشور خاورمیانه که جوانانش دارند جذب تئاتر و سینما می شوند ایرانیها هستند، در حالی که از سایر کشورها مثلا مصر ما کمتر چنین چیزی را می بینیم.

پارسا ادامه داد: برای کانادایی این موضوع غریب است. باید دید چه رمزی در جامعه ایرانی وجود دارد؟ من فکر میکنم این به تاریخ ایران برمیگردد و تاریخ ایران هم با جمهوری اسلامی شروع نشده و این مسئله ای است که میشود روی آن تحقیق کرد.

سهیل پارسا، برای اینکه به تنهایی به بحث ادامه ندهد، فرید حائری نژاد را معرفی کرد. فرید یکی از موفق ترین تهیه کننده های رادیو و تلویزیون کانادا CBC  است که با کانال های دیسکاوری و هیستوری کار کرده و سه مستند زیبا تهیه کرده که از سی بی سی پخش شده است و تازه ترین آن مستندی درباره همجنسگرایان در ایران بود که تاثیر جالبی در جامعه کانادایی داشت. فرید در رابطه با فیلم هایش جایزه های بسیاری گرفته است. او لیسانس زبان و ادبیات روسی از دانشگاه مسکو دارد و فیلم را در کالجی در تورنتو آموخته است.

فرید حائری نژاد از خودش گفت. اینکه مهاجر وارد جامعه شده، باید زبان یاد می گرفته، باید خودش را پیدا می کرده، باید کار پیدا میکرده و …

او گفت: نسل ما برای ورود به جامعه کانادایی با مشکلات بسیاری روبرو بوده. من دیلیوری پیتزا کردم، توی کافی شاپ کارکردم و… ده سال پیش جامعه ایرانی کانادا متفاوت بود. ما کسی را در این حوزه هایی که ما الان کار میکنیم نداشتیم و خوب سخت بود و هنوزهم سخت است. ولی نکته مثبتی که مهاجر بودن دارد این است که تلاش را دوچندان میکند. کاری را که یک کانادایی به راحتی به دست می آورد، ما باید برای همان دو برابر تلاش کنیم.

فرید افزود: من حدود ۵ سال است که برای سی بی سی کار میکنم. به عنوان ادیتور شروع کردم الان تهیه کننده هستم. سه مستند بزرگ برای تلویزیون کار کردم و چند جایزه گرفتم که بالاترینش مدال نقره جشنواره فیلم نیویورک بود.

حائری نژاد از ذهنیت کانادایی ها درباره ایرانی ها گفت: برای کانادایی ها این طور است که ایرانیها بلدند، استعدادش را دارند و الان تعداد ایرانیها در سی بی سی بیشتر شده و ۴ نفر دیگر هم دارند می آیند. افزایش تعداد ایرانیها، موفقیت های بیشتری به همراه دارد و جوایز بیشتر و طبعا دستاوردهای بیشتر برای جامعه ایرانی کانادا.

فرید در حال حاضر تهیه کننده CBC News Sunday است که صبح و شب پخش می شود و برنامه یکشنبه شب آن بیش از یک میلیون بیننده دارد.

فیلم "آشکار در ایران" که در مورد وضعیت همجنسگرایان در ایران به طور مستند ساخته شده، تاکنون چهار بار از تلویزیون پخش شده است. CNN  و اپرا وینفری این فیلم را برای نمایش در برنامه های خودشان خریده اند.

فرید می گوید حرف آقای احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا که گفت در ایران همجنس گرا نداریم، باعث شد که توجه بیشتری به این مسئله و طبعا به فیلم من شود.

سهیل پارسا از حاضران خواست که جلسه را به شکل پرسش و پاسخ ادامه دهند. یکی از حاضران گفت، من موافق نیستم که میگویید هنر در فرهنگ ماست در حالی که پدر و مادرها دوست ندارند بچه ها دنبال هنر بروند و میگویند وقتت را تلف نکن.

سهیل: منظور من این بود که در مقایسه با سایر ملت ها در ما چیزی هست که دنبال هنر هستیم. یک جوان میبیند که کیارستمی و مهرجویی و بیضایی را در پشت سر دارد که با تمام محدودیت ها دارند فیلم می سازند. دوست اسرائیلی من میگفت که ما توی کشورمان فیلمساز و روزنامه نگار را کتک نمی زنیم و زندان نمی کنیم ولی هنوز نتوانستیم مثل شما اینقدر موفق باشیم. چه جوری شما با این محدودیت ها این فیلم ها را می سازید؟

فرید: الان شرایط فرق کرده، خانواده ها بسته به شرایطشان بچه ها را به کلاس نقاشی و موسیقی میگذارند. مهم این است که در هنر فقط به گذشتگانمان نپردازیم که ما حافظ داشتیم و سعدی و مولانا، به امروز هم باید تاکید داشته باشیم که بیضایی داریم و سپهری داریم و …

سهیل: مسئله دیگر هم ذهنیتی ست که فکر میکند هنر جای سالمی نیست و هر کس واردش شود زود خراب میشود. در حالی که اولین حرف هنر این است که صادق باش و خودت باش.

مسائل بسیاری از جمله مسائل فرهنگی، مالی، مذهبی خانواده ها را وادار میکنند که با ورود فرزندانشان به هنر مخالفت و مبارزه کنند.

پرسیده شد چگونه میشود این را در والدین جا انداخت تا بچه ها را به سوی هنر بفرستند؟

سهیل: برمیگردد به سیستم آموزشی. درست است که ما سعدی، مولانا ، خیام، فردوسی و حافظ داشتیم، ولی چرا ادبیات امروز وارد سیستم آموزشی ما نمیشود. چرا شعر فروغ فرخزاد در مدارس ما تدریس نمی شود ولی مارگارت اتوود نویسنده بزرگ کانادایی در تمام مدارس اینجا تدریس میشود.

در فضای خارج کشور باید مراکز آموزشی در این زمینه کار کنند چون ما این آزادی را اینجا داریم.

از فرید پرسیده شد: چقدر در فیلم هایت آزادی عمل داری؟

فرید: من نگاه میکنم ببینم چه چیزی برایم مهم است. برای من ایران و مسائلش مهم است. اینجا وقتی تلویزیون را باز میکنم از ایران فقط حزب اللهی را نشان میدهد که عربده می کشد و پرچم آتش میزند در حالی که جامعه ما این نیست. من اگر بتوانم در ارائه وجهی دیگر از ایران تأثیر بگذارم این برایم مهم است.

ما کار خبری را نمی شناسیم، تلویزیون را نمی شناسیم، تجربه خبرنگاری آزاد را نداریم. در ایران چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب تلویزیون آزاد نداشتیم. در اینجا کار متفاوت است با آنچه که در ایران انجام می شود. من تا به حال هرچه مطرح کرده ام انجام شده و به من بودجه دادند تا به ایران بروم و فیلم خودم را بسازم.

فرید در پاسخ به پرسش دیگری از پایین بودن استانداردها در تلویزیون های مختلف انتقاد کرد و گفت: در تلویزیون های لس آنجلس و حتی صدای آمریکا VOA  استانداردها بسیار پایین است. بی بی سی از اپریل شروع میکند شاید کمی بهتر باشد اما استانداردهای ما غلط است به این دلیل که با آدم متخصص کار نمی کنیم، فرهنگش را نداریم و فقط میخواهیم فرشمان را بفروشیم.

پس از استراحت و پذیرایی، اعلام شد که از فردا (دوشنبه) قرار است سهیل پارسا برای بچه ها کلاس تئاتر بگذارد که تعداد ۸ نفر در این کلاس حضور خواهند داشت و تا به حال ۴۰ نفر ثبت نام کرده اند.

سئوال شد آیا شما هنرمندان بین خودتان شبکه ای دارید برای تشویق و ترغیب هنری که در جامعه قابل شنیدن و دیدن باشد؟

سهیل با اشاره به کارهای داوطلبانه اش از جمله آموزش به جوانان ایرانی، گفت: من خیلی گرفتارم و روزی ۱۵، ۱۶ ساعت کار دارم. برای نمایش در انتظار گودو تمرین داریم. باید فاندریزینگ کنیم. من بسیاری جاها کارهای والنتیر می کنم. در کمپانی خودمان تایمزگروپ یک پروژه جوان داریم که اولویت را روی هنرمندان و جوانان مهاجر گذاشتیم. چون سفیدپوست اینجا امکانات بسیار زیادی دارد ولی برای من مهاجر این مهم است که جوانانی که از ایران و یا مثلا آمریکای لاتین می آیند نیز به امکانات دسترسی داشته باشند.

فرید هم پاسخ داد: من به دو صورت سعی میکنم تجارب خودم را منتقل کنم. در تمام کارهایم حداقل یک نفر و در جاهایی تا سه نفر دیگر را به کار گرفتم تا آموزش حین کار باشد.

برای رادیو زمانه هم کلاسهای آموزشی داشتم، که گرچه چنین کارهایی تداوم ندارد ولی تاثیر دارد.

مریم یکی از معدود جوانان حاضر در جلسه، پرسید: کدام راه بهتر است؟ به دانشگاه برویم و هنر بخوانیم یا در کنار درس دیگری این کار را انجام دهیم؟

سهیل: هنر یک کار بیش از تمام وقت است. من شخصا پیشنهاد میکنم به عنوان سرگرمی به آن نگاه نکنید چون همان موقع که شما روزی دو ساعت بهش می پردازید یک دیوانه ی دیگر دارد روزی ۱۵ ساعت کار میکند و شما نمیتوانید با او رقابت کنید. هیچ راه میانبری وجود ندارد.

سهیل از تجربه خودش در این خصوص گفت: من بعد از تحصیل در رشته هنر دانشگاه تهران سال ۱۹۸۴ وارد کانادا شدم و رفتم دانشگاه یورک دوباره در همان رشته نشستم. سال ۸۹ کمپانی مدرن تایمز خودم را تاسیس کردم. بعد از ده سال از ورودم که جایزه معتبر دورا را به من دادند تازه من از سوی این جامعه مورد پذیرش واقع شدم. من اوایل روزی ۱۴ تا ۱۶ ساعت کار میکردم.

در مورد حمایت های مالی ، سهیل گفت:

من ۷۰درصد بودجه ام را از دولت می گیرم ولی دولت انتظار دارد من اسپانسرهای شخصی هم داشته باشم، بویژه در میان جامعه خودم، جامعه ی ایرانیان. در کنار ما کمپانی سول پپر هست که روزی شش میلیون خرجش است ولی فقط ۴درصد بودجه اش را از دولت می گیرد بقیه اش را کامیونیتی یهودیان کمک میکند چون حامی هنرمندانشان هستند.

فرید: شاید دلیل موفقیت بعضی جوامع که ما فاقد آن هستیم آینده نگری ست و این که جامعه ایرانی همیشه لحظه ای نگاه میکند که الان چه منفعتی به من میرسد هیچوقت به این که ده سال دیگر چه میشود، فکر نمیکند. ما استراتژیک و گسترده نگاه نمی کنیم.


 


 

آشنایی با فشار خون

سمینار دیگری به زبان فارسی از بنیاد قلب و سکته مغزی انتاریو


 

شهروند ـ فرح طاهری: روز یکشنبه ۲۸ اکتبر سمینار آشنایی با فشار خون به زبان فارسی به همت بنیاد قلب و عروق انتاریو در سالن کانسیل چمبر شهرداری نورت یورک برگزار شد. این دومین سمینار این بنیاد به زبان فارسی بود.

خانم افسانه طبسیان گرداننده برنامه به گفته ی شرکت کنندگان در جلسه، به خوبی سمینار را اداره کرد.

او در آغاز دکتر فریبرز رشید را از بنیانگزاران بنیاد قلب و سکته مغزی برای فارسی زبانان، معرفی کرد. دکتر رشید متخصص علوم آزمایشگاهی از دانشگاه شهید بهشتی است که دوره ی دکترای خود را در دانشگاه تورنتو میگذراند.

 دکتر رشید به کوتاهی از اهداف بنیاد و برگزاری سمینار گفت و اشاره کرد که به تجربه دیده ایم تلفیق سمینار علمی و موسیقی تاثیر بیشتری داشته و به همین منظور ما دو کنسرت داریم و در میان آن چند سخنرانی. او سپس از خدمات داوطلبان که در برگزاری سمینار زحمات بسیار کشیدند، تقدیر کرد.

آقای شفیق ابراهیم سخنران بعدی بود. آقای ابراهیم از مدیران موفق رویال بانک در ۲۵ سال گذشته، از سال ۲۰۰۵ یکی از اعضای هیئت مدیره بنیاد قلب و عروق کاناداست.

او بیماری فشار خون بالا را بزرگترین عامل مرگ و میر بین زن و مرد دانست به طوری که به این بیماری "قاتل خاموش" نام داده اند.

آقای ابراهیم همچنین به ضرورت آگاهی بیشتر نسبت به این بیماری اشاره کرد و اعلام کرد بخش فارسی سایت بنیاد قلب و عروق به زودی در دسترس مراجعان فارسی زبان خواهد بود.

سخنران بعد، دکتر افسانه معتمدخراسانی بود. دکتر معتمدخراسانی لیسانس علوم از دانشگاه شهید بهشتی، فوق لیسانس از دانشگاه بریتیش کلمبیا و دکترای فیزیولوژی از دانشگاه تورنتو در سال ۲۰۰۶ است. او درباره "بیماری فشار خون و علل بروز آن" سخن گفت و با نمایش اسلاید چگونگی گردش خون در قلب و فشار خون به دیواره ی رگ ها را توضیح داد و از عوارض ناشی از فشارخون بالا به مشکلات کلیوی، قلبی، عروقی و مغزی اشاره کرد.

فشارخون بالا عامل مهم در ۶۸درصد سکته های قلبی و ۷۵درصد سکته های مغزی است. در آمریکای شمالی از هر سه نفر یک نفر به این بیماری مبتلاست. ۵۰درصد افراد بالای ۶۰ سال دچار بیماری فشارخون بالا می شوند.

از عوامل تشدیدکننده این بیماری می توان به سابقه فامیلی، افزایش سن، نژاد، بیماری قند، جنسیت، کم بودن فعالیت بدنی، مصرف زیاد نمک، عدم تغذیه مناسب، زیاده روی در مصرف الکل، سیگار، مصرف قرص های ضد بارداری به مدت طولانی و استرس اشاره کرد.

سخنران بعد دکتر رویا شیخ الاسلامی بود. دکتر شیخ الاسلامی تحصیلات پزشکی خود را در ایران به اتمام رسانده و در سال ۲۰۰۵ از دانشگاه مک مستر تخصص داخلی و فوق تخصص قلب و عروق گرفته است.

دکتر شیخ الاسلامی بیشترین تعداد مراجعه به پزشکان را به دلیل فشارخون بالا ذکر کرد و آن را بیماری بسیار شایعی خواند.

او گفت، در سال ۲۰۰۰ بالاترین عامل مرگ و میر فشار خون بالا بوده است. ایشان به طور مفصل درباره اینکه چگونه فشار خون در قلب به وجود می آید، با نمایش اسلاید توضیح داد و افزود: نامنظمی ریتم و ضربان قلب مهمترین نشانه است که ممکن است شما به فشار خون دچار باشید.

فشار خون طبیعی ۱۲۰ روی ۸۰ میلیمتر جیوه است که زمانی که به ۱۵۹-۱۴۰ روی ۹۹-۹۰ برسد، شخص دچار فشارخون خفیف و ۱۸۰ روی ۱۱۰ دچار فشار خون شدید است.

در کانادا ۲۲درصد افراد ۱۸ تا ۷۰ ساله فشارخون بالا دارند. ۵۰درصد افراد ۶۵سال به بالا فشارخون بالا دارند.

دکتر شیخ الاسلامی، خستگی، سردرد، سرگیجه، تاری دید، زنگ توی گوش، برافروختگی صورت در موقع عصبانیت و … را از نشانه های فشارخون بالا خواند و تغییر روش زندگی و دارو را دو روش برای درمان این بیماری عنوان کرد.

پس از این سخنرانی، نوبت به اولین گروه موسیقی رسید. گروه کر ایران که بنیانگزار آن دکتر افسانه معتمدخراسانی ست به سرپرستی کمال طراوتی چندین ترانه را با همراهی تنبک آراز نایب پاشایی و ارگ آرش آزادمنش و مهرداد پورزکیخانی همخوانی کردند. فاضل فلاح تفتی نیز ترانه ای را تکخوانی کرد و رضا مقدس مسئولیت صدابرداری را عهده دار بود. گروه کر ایران با ترانه های شاد خود جمعیت حاضر را که تقریبا سالن را پر کرده بودند، به وجد آوردند.

پس از پذیرایی مفصل، دکتر وحید غفاریان پزشک و فیزیوتراپیست درباره کاربرد ورزش در کنترل فشار خون سخن گفت. و آخرین سخنران سمینار دکتر سارا عرب محقق ژنتیست بیمارستان پرنسس مارگارت بود.

دکتر عرب بحث اساسی خود را روی کاهش استرس و فشار گذاشت. او پایین آوردن فشارهای عصبی را مهمترین فاکتور در سلامتی خواند و گفت، ما در آزمایشگاه موش ها را به بیماری قلبی دچار کردیم، ولی وقتی استرس را در آنها پایین آوردیم، میزان مرگ و میرشان کم شد. برای پایین آوردن استرس، دکتر عرب اتصالات روحی، مدیتیشن، نماز، دعا و هر آنچه که به شخص آرامش میدهد را موثر خواند و افزود: ما در منبع انرژی شناوریم چرا از آن استفاده نکنیم.

پس از سخنان دکتر عرب، بخش دوم موسیقی را گروه پژواک برعهده داشت که با اجرای موسیقی سنتی ایرانی حال و هوای دیگری به سمینار دادند.