صلح عمومی (۱)
نقل از کتاب “یکساعت تفکر” از هوشمند فتح اعظم
از جمله تعالیم حضرت بهاءالله صلح عمومی است که در آثار مبارکش نازل گشته. حضرت بهاءالله در زمانی که خود در زندان بود و در تبعید بسر می برد پرچم صلح عمومی را برافراشت. در آن زمان یعنی در قرن نوزدهم جنگ هنوز وسیله حل اختلافات بین دول و آلت کشورگشائی و استعمار بود. در خود ایران جنگ های روسیه و ایران و جنگ هرات اتفاق افتاده بود. جنگ های بین روسیه و دول دیگر اروپا در کریمه واقع شده بود و جنگ ژاپن و روسیه روی داده بود. در نظر مردم آن روز عجیب نمی رسید که اینقدر جنگ در عالم است، زیرا جنگ خود طریق حیات به شمار می رفت و مردم به آن خو گرفته بودند و تاریخ به آن عادت داشت.
در چنان زمانی حضرت بهاءالله اعلان صلح عمومی و وحدت عالم انسانی فرمود. در اثر مفصلی به نام سوره ملوک روسای دولت ها را بر صلح و سلام دعوت فرمود و بار گرانی را که برای مخارج تسلیحات بر دوش مردم و رعایای خود نهاده بودند تقبیح کرد و تقلیلش را خواستار شد. گوش شنوائی برای شنیدن ندای آسمانی حضرت بهاءالله پیدا نشد و چنان که پیش بینی و انذار فرموده بود جنگ ها هر روز شدیدتر و آسیب پیامدهایش بیشتر شد.
حضرت عبدالبهاء در هفتاد سالگی به ممالک اروپا و آمریکا سفر فرمود. مردم و جراید کشورهائی که در آن سفر فرموده بودند حضرت عبدالبهاء را پیامبر صلح لقب دادند، زیرا از جمله در نطق های مفصلی که هر روز ایراد می فرمود درباره صلح عمومی صحبت می نمود و انذار و هشدار می داد که اگر مردم جهان و زمامداران چاره ای نیاندیشند در آینده جنگی شدیدتر واقع خواهد شد. جنگ جهانی اول مردم را تا اندازه ای تکان داد. جامعه ملل تشکیل شد. در زمان جنگ نیز که خرابی و دمار از حد گذشته بود، انجمن های متعددی برای صلح به وجود آمد. محل یکی از این انجمن ها در هلند بود و در زمانی که جنگ هنوز ادامه داشت آن انجمن با حضرت عبدالبهاء مکاتبه داشت.
پس از جنگ در شهر لاهه هلند کنفرانس صلح تشکیل شد که نمایندگان دوازده کشور اروپائی و یک نماینده از آمریکا در آن شرکت داشتند.
حضرت عبدالبهاء به این انجمن مکتوبی ارسال داشتند که به نام لوح لاهه معروف است. از جمله در آن می فرمایند:”این جنگ اخیر یعنی جنگ جهانی اول بر عالم و عالمیان ثابت کرد که جنگ ویرانی است و صلح عمومی آبادانی، جنگ ممات است و صلح حیات. جنگ از مقتضای عالم طبیعت است و صلح از اساس دین الهی. صلح تعاون و تعاضد بین ملل در این جهان و سبب رضایت حق در جهان آسمانی. نفسی نمانده که وجدانش شهادت بر این ندهد که الیوم در عالم انسانی امری اعظم از صلح عمومی نیست. هر منصفی بر این شهادت می دهد. ولی در نزد نفوس آگاه که مطلع هستند بر روابط ضروریه که منبعث از حقایق اشیاء است ـ حال صلح عمومی امری است عظیم ولی وحدت وجدان لازم است که اساس این امر عظیم گردد. تا اساس تبیین شود و بنیان رزین گردد. لهذا حضرت بهاءالله پنجاه سال پیش بیان صلح عمومی فرمود. در حالی که در قلعه عکا زندانی بود و مظلوم بود و محصور بود. این امر عظیم یعنی صلح عمومی را به جمیع ملوک مرقوم فرمود و در شرق در بین دوستان خویش تأسیس فرمود. افق شرق بسیار تاریک بود و ملل در نهایت بغض و عداوت با یکدیگر و ادیان تشنه خون یکدیگر بودند. ظلمت اندر ظلمت بود. در چنین زمانی حضرت بهاءالله از افق شرق مانند آفتاب طلوع کرد و به انوار این تعالیم ایران را روشن فرمود.”
بقیه هفته آینده
خوانندگان عزیز، در صورتی که راجع به این تعلیم و یاتعالیم دیگر آئین بهائی سئوالاتی داشتید می توانید به پیام گیر ما به شماره ۷۹۰۰ -۸۸۲- ۹۰۵ تلفن فرموده و یا با ایمیل : shishvan33@yahoo.com تماس بگیرید تا جواب سئوال شما داده شود.