جنبش جهانی ضدبانک ها به سراسر کانادا گسترش یافت

شهروند ـ آرش عزیزی: “ما تافته جدا بافته ایم” را می توان یکی از شعارهای اصلی هارپر، نخست وزیر محافظه کار کانادا، در پاسخ به هر سئوالی در مورد بحران اقتصادی و مالی کشور دانست. از همان سال ۲۰۰۸ که بحران مالی از بخت بد هارپر وسط کمپین انتخاباتی در گرفت موضع دولت محافظه کار همیشه این بوده است که مشکلات بخش بانکی و بحران اقتصادی جهانی مربوط به آمریکا با بانک های حریصش یا کشورهای اروپایی با نظام های اجتماعی بی بند و بارشان است اما کانادا ستون استواری است که بین این دو حرکت می کند و به هیچ مشکلی برنمی خورد.

پیروزی ها و موفقیت های پیاپی هارپر شاید این گونه جلوه کند که مردم کانادا این پیغام را پذیرفته اند اما هفته گذشته شاهد بودیم که هزاران نفر در سراسر کشور این گونه فکر نمی کنند.

جلد ۱۳۵۶

 

هزاران نفر از تظاهرکنندگان در شهرهای متعدد در هر ۱۰ استان و حتی مناطق شمالی کشور به میدان آمدند و با دست زدن به مجموعه ای از فعالیت های خلاقانه اعتراض خود علیه آن چه اختلاف ثروت شدید بین یک درصد ثروتمندان و “۹۹ درصد” مردم می دانند فریاد زدند.

جنبش اشغال، که حدود یک ماه پس از آغاز و تداوم آن در وال استریت، به کانادا و بیش از ۸۰ کشور جهان رسیده است، همچنان پیش می رود، صحنه سیاسی را به سرعت تغییر می دهد و بسیاری از کارشناسان را مات و مبهوت خود کرده است. بخصوص دولت هارپر که تاکید می کرد وضع بانک های کشور خیلی هم خوب است و مردم باید “ممنون باشند” و نه این که اعتراض کنند.

تورنتو در “اشغال”

چنان که انتظار می رفت مرکز بزرگترین اعتراضات، بزرگترین شهر کشور، تورنتو، بود. خیابان بی (بی استریت) در این شهر معادل وال استریتِ نیویورک دانسته می شود و صحنه آغاز اعتراضات به آن چه “حرص و آز” شرکت های بزرگ و بانک ها دانسته می شود بود.

از صبح روز شنبه چندین هزار نفر از مردم تورنتو و شهرهای اطراف از تقاطع بی و کینگ (یعنی قلب منطقه مالی شهر) تظاهراتی را آغاز کردند. این راه پیمایی، که طبق تخمین ها ۴ تا ۵ هزار نفر در آن شرکت کردند، پس از گذر از بعضی خیابان های مهم شهر به پارکی در آن نزدیکی (پارک سنت جیمز در تقاطع کینگ و چرچ) رفت. سپس تظاهرکنندگان به گفتگو با یکدیگر، اجرای موسیقی، فروش نشریات سیاسی و غیره پرداختند. گروه های چپ متعددی چادرهایی به پا کردند و به تبلیغ نظرات خود پرداختند. بساط غذا و کلینیک موارد اضطراری و سایر تجهیزاتی که به لطف کمک های مالی اتحادیه های کارگری فراهم شده برپا شد.

شب که رسید بسیاری در پارک چادر زدند و شب را در آن جا گذراندند. بسیاری هم البته به خانه و یا به شهرهای خود بازگشتند.

تظاهرات در تورنتو

 

از آن پس تا هنگام نوشته شدن این خطوط (سه شنبه عصر) شاهد بوده ایم که اشغال پارک توسط صدها نفر ادامه یافته است و هر روزه فعالیت هایی در این زمینه انجام می شود. چند تظاهرات و متوقف کردن ماشین ها در تقاطع بی و کینگ و راه پیمایی از پارک تا میدان یانگ و دانداس و دعوت از مردم برای پیوستن به جنبش از جمله فعالیت هایی است که تقریبا هر روز انجام شده است.

در عین حال بسیاری از اتحادیه های کارگری، که نماینده ده ها هزار کارگر در سراسر استان هستند، از روز اول در جنبش شرکت کرده اند. سید رایان، رئیس فدراسیون کارگران انتاریو، و فرد هان، رئیس بخش انتاریوی اتحادیه کارگران دولتی، از جمله رهبران کارگری هستند که حضوری فعال در جنبش داشته اند. بسیاری از نمایندگان حزب چپ گرای ان دی پی در مجلس انتاریو و مجلس فدرال نیز در بین مردم حضور یافته، برای آن ها سخنرانی کرده و حمایت خود را اعلام کرده اند از جمله شری دی نوا، نماینده استانی تورنتو؛ پگی نش و نیکی اشتون، به ترتیب نماینده های تورنتو و چرچیلِ مانیتوبا در مجلس فدرال. الیویا چاو، نماینده تورنتو در مجلس فدرال، نیز از شب اول در تظاهرات حضور یافت.

سراسر کشور

چنان که گفتیم در تک تک استان های کانادا و حتی در مناطق قطب شمال جنبش های مشابه اشغال برگزار شده است.

ونکوور، پایتخت بریتیش کلمبیا، غربی ترین استان کشور، حرکتی تقریبا به بزرگی تورنتو داشت که طی آن حداقل ۴۰۰۰ نفر مقابل گالری هنری شهر جمع شدند.

یکی از بزرگترین حرکت ها در مونترالِ کبک با حضور بیش از ۱۰۰۰ نفر در میدان ویکتوریا صورت گرفت. این حرکت نیز ادامه یافته است و در زمان زیر چاپ رفتن شهروند ده ها نفر در این میدان چادر زده و چند صد نفر نیز حضوری روزمره دارند.

در تظاهرات تورنتو پیر و جوان و زن و مرد شرکت داشتند

 

در اتاوا روز شنبه صدها نفر در پارک کنفدراسیون حاضر شدند و در زمان چاپ شهروند، حدود ۲۰ چادر و ۱۰۰ نفر در این پارک حضور داشتند (علیرغم هوای بسیار سرد و بارانی در پایتخت کشور.)

در هالیفکس، پایتخت نوا اسکوشیا و بزرگترین شهر منطقه ماریتایمز، ۳۰۰ نفر در میدان گرند پاراد، مقابل شورای شهر، حضور یافتند و ۲۵ چادری برای اشغال این منطقه به پا شده بود.

در استان آلبرتا، که به محافظه کاری معروف است و بیش از ۴۰ سال است که دولت این حزب در آن سرکار است، حدود ۱۰۰۰ نفر در ادمونتون به میدان آمدند و پارک جاسپر را به اشغال خود در آوردند؛ در کالگری ۴۰۰ نفر در بنکرز هال گرد آمدند و جزیره سنت پاتریک در غرب باغ وحش شهر را اشغال کردند.

در شهر ساسکاتون، پایتخت استان ساسکاچوان، ۲۰۰ نفر در پارک دوستی گرد آمدند. در رجاینا، دیگر شهر این استان، ۱۰۰ نفر در پارک ویکتوریا تظاهرات کردند.

در وینیپگ، پایتخت مانیتوبا و از سردترین شهرهای کشور در حال حاضر، ۴۰۰ نفری در مرکز شهر گرد آمدند.

در سنت جانز، پایتخت نیوفاندلند و لابرادور، ۵۰ نفر در هوای بارانی در ساحل شهر دست به گردهمایی اعتراضی زدند.

در شارلوت تاون، پایتخت جزیره پرنس ادوارد، ۱۲۵ نفر مقابل ساختمان تاریخی مجلس استانی تظاهرات کردند.

فردریکتون، پایتخت نیوبرانزویک، و وایت هورس، پایتخت یوکان، نیز شاهد جنبش های مشابهی بودند که سراسر جهان را از رم و لندن تا لاهور و هنگ کنگ در بر گرفته است.

صدای اعتراضات در پارلمان هیل

دولت هارپر: “مردم باید قدرشناس باشند”

روز دوشنبه به نظر می رسید صدای تظاهرکنندگان به پارلمان کانادا، که تعطیلات عید شکرگذاری خود را به پایان رساند و هفته کاری جدید را آغاز کرد، نیز رسیده است. البته نه به این معنی که دولت محافظه کار هیچگونه سمپاتی به جنبش نشان دهد. اما اپوزیسیون رسمی، حزب نیودموکرات، دقیقا با همان زبان تظاهرکنندگان به دولت حمله کرد و با این پاسخ محافظه کاران مواجه شد که مردم کانادا باید “خیلی هم ممنون باشند.”

فقر و ثروت و اختلاف فاحش بین آنها بیش از همه روی پلاکاردها به چشم می خورد

 

تد منزیس، نماینده محافظه کار آلبرتا و مسئول دارایی در کابینه، از عملکرد دولتش دفاع کرد.

نیکول ترمل، رهبر موقت ان دی پی، با حمله به سیاست دولت برای اعمال معافیت های مالیاتی برای شرکت ها گفت: “مردم خسته شده اند که ببینند رهبران شان همیشه طرف شرکت های بزرگ را می گیرند و میلیاردها دلار معافیت مالیاتی بهشان می دهند.”

منزیس در عوض پاسخ داد مردم کانادا باید وضع شان را با آمریکا مقایسه کنند و کلاه شان را هم به هوا بیاندازند.

او گفت کانادا “درجه نابرابری” که در سایر کشورهای جنبش “۹۹ درصد” هست ندارد و افزود: “ما نظام مالیاتی بسیار مترقی ای داریم که به نفع آسیب پذیران در این کشور است و نظامی اجتماعی داریم که از بیکاران حمایت می کند. ما خدمات درمانی همگانی داریم. تفاوت های بسیاری هست که ما پیش روی کانادایی ها می گذاریم، به آن ها عرضه می کنیم و آن ها باید بخاطرش ممنون و قدردان باشند.”

فعالان اما به طور مکرر این ادعاها را رد کرده و به آماری اشاره می کنند که نشان می دهد شدت اختلاف بین ثروتمندان و فقرا در کانادا سریع تر از آمریکا رشد کرده است.

***

در زمان زیر چاپ رفتن شهروند جنبش همچنان ادامه دارد و به نظر می رسد تا عمق جامعه کانادا را تکان داده است. در عین حال جنبش وال استریت، که آغازگر این حرکت بود، به ماهگرد یکمین ماه خود رسید. نظرسنجی ای که نشان می دهد ۶۷ درصد مردم نیویورک با این حرکت موافقند و نیروی روحی مهمی به تظاهرکنندگان داده است.

اما اهمیت این حرکت برای سیاست کانادا چیست؟ خواسته های شرکت کنندگان چیست و آینده جنبش چه خواهد شد؟ آیا اعتراض چنان که چپ ها می گویند علیه کلیات نظام سرمایه داری و نماد آن، یعنی بخش بانکی و شرکت های بزرگ، است و یا فقط اعتراضی است برای رفع بدترین افراط های ثروتمندان؟ در این زمینه با چند نفر از شرکت کنندگان در تظاهرات و صاحب نظران سیاسی در جامعه ایرانی گفتگو کردیم که نتایج آن را در صفحات دیگر مشاهده می کنید.

نظر شما چیست؟ برایمان بنویسید!

دکتر علی قره جه لو، دکترای علوم سیاسی، عضو هیئت اجرایی جنبش فدرال دمکرات آذربایجان:

این نسخه غربی انقلاب مصر علیه بن بست نظام سرمایه داری است

فکر می کنم این جریان مبارکی است که از آمریکا شروع شده و به کشورهای دیگر مثل کانادا هم سرایت کرده. جریانی مترقی است که باید حتما از آن دفاع کرد. این اعتراض در واقع نسخه غربی انقلاب مصر است.

علی قره جه لو

 

در این کشورها، بخصوص در آمریکا، احزاب سیاسی مترقی وجود ندارند و مردم حالا از منفذی که پیدا شده استفاده کرده اند تا اعتراض کنند به این که فاصله طبقاتی در تمام این کشورها روز به روز عمیق تر می شود، جنگ طلبی کشورها بالا می رود و …

به نظرم اگر این جریان عمیق تر بشود مسلما نخواهند توانست آن را منحرف یا کنترل کنند و از این رو وظیفه تمام ما ایرانی ها و مخصوصا نسل جوان این است که از جنبش دفاع کنند، چون آینده خود مردم هم وابسته به این حرکت مترقی است. این جریان اگر در سراسر جهان عمق پیدا کند این وضعیت اجتماعی را می توان تغییر داد.

وقتی “اردوگاه شرقی” از بین رفت، ۲۰ سال این ها در تبلیغات خود می گفتند سوسیالیسم از بین رفته است و به آخرین مرحله بشریت رسیده ایم و سرمایه داری می تواند مشکلات خود را درون نظام خود حل کند. در حالی که بعد از ۲۰ سال خودشان به بن بست رسیدند. این بن بست خود نظام سرمایه داری است. به همین بهانه است که این ها دست به حمله به کشورهای مختلف می زنند. این نظام قابل اصلاح نیست و مردم خود این کشورها باید آن را از میان ببرند. وقتی نظام های پارلمانی کاری نمی توانند بکنند مردم باید خود پا پیش بگذارند و ورای پارلمان ها به میدان بیایند. دموکراسی واقعی یعنی همین نه این که عده ای را به “نمایندگی” به مجلس بفرستید که مشکلات تان را حل کنند.

رضا رئیس دانا، از فعالان سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) در تورنتو:

“۹۹ درصد یعنی اردوی کار”

من در پاسخ به فراخوانی که شبکه انقلاب جهانی مطرح کرده بود در اعتراض به نهادهای مالی و اقتصادی به عنوان کسی که در کمپ ۹۹ درصد هستم در تظاهرات خیابانی شرکت کردم.

رضا رئیس دانا

 

وقتی که مردم، چه در آمریکا و چه در کشورهای دیگر، مساله تسخیر وال استریت را مطرح می کنند این یک تفاوت کیفی مهم دارد با مثلا جلوی عمارت کاخ سفید یا کنگره یا سنا رفتن برای دادخواهی. این بار در مقابل نهادهای مالی و اقتصادی آمده اند تا تعیین کنندگی آن ها را نشان دهند و نه نزد دولت ها که نماینده الیگارشی مالی هستند و اراده اکثریت مردم درشان جایی ندارد.

گستردگی حرکت نشانه همبستگی است و این که اراده واحدی به وجود آورده و ایستادن ۹۹ درصد مقابل نهادهای مالی و اداری یعنی نه تقاضای آزادی های منفی که تقاضای آزادی های مثبت و تغییر و دخالت در سرنوشت خود. این همان اردوی کار است که به درستی خود را ۹۹ درصد می نامد و نشان می دهد که در دوره جدید بالا گرفتن تضادها، مردم باید بین اردوی کار و سرمایه یکی را انتخاب کنند. این شروعی خوب برای دوره ای جدید است.

محسن جمال، موزیسین و نقاش، از هواداران حزب توده ایران در تورنتو:

“نظام سرمایه داری زیر سئوال رفته است”

این اولین بار در طول تاریخ است که جنبش جهانی مسالمت آمیزی علیه سرمایه داری به طور همزمان در می گیرد. چنین چیزی در تاریخ بینظیر است. مگر در سال های جنگ ویتنام که تظاهرات ضدجنگ در آمریکا و جاهای دیگر بود و همین چند سال پیش که باز تظاهرات ضدجنگ در سراسر دنیا بود. اما این ها همه جنبه های عام داشت که همه علیه جنگ بلند شده بودند. این بار اما علیه کل سیستم بلند شده اند و خود نظام سرمایه داری را زیر سئوال بردند و می گویند از نظر تئوریک و فلسفی به جایی رسیده ایم که کار این نظام تمام است.

محسن جمال

 

البته این نظام سال ها است که ارتجاعی است و کمونیست ها و چپ ها بیش از ۱۰۰ سال است که همین را می گویند اما انگار تا به حال گوش جهان کر بود. در سال های اخیر اندک اندک بخصوص با عدم توازن سرمایه داری صنعتی و مالی ناگهان فساد دستگاه ها رو شده و بیکاری و فقر و بیعدالتی از یک طرف و گسترش رسانه های گروهی و دنیای مجازی و اینترنت از طرف دیگر باعث آگاهی و دانش بیشتر مردم شده است.

تظاهرات در خود همین تورنتو واقعاً باورنکردنی بود. بخصوص حضور جوان ها که باعث خوشحالی من است ببینم نسل آینده دارد بیدار می شود و  نسبت به سرنوشت خود و کشور خودش احساس تعهد می کند. جای تاسف این جا بود که جمعیت رنگین پوستان و بخصوص آسیای شرقی  ها (چینی، کره ای، ژاپنی) کمتر بود. سیاه پوست ها حضور وسیع تری داشتند در حالی که ایرانی ها را من به اندازه انگشتان دست بیشتر ندیدم. این نشان می دهد جامعه غیرسفیدپوست هنوز اینقدر احساس تعهد و فعالیت سیاسی نمی کند. اهل تحزب نیست و مایل نیست تظاهرات کند. اما همین تعدادی هم که آمدند جای خوشحالی است.

فرشاد آزادیان، از گروه مارکسیستی “فایت بک” و رئیس باشگاه جوانان ان دی پیِ تورنتو:

مردم آگاه می شوند که سرمایه داری ریشه مشکلات است

حضور کارگران، جوانان، دانشجویان و بازنشستگان فوق العاده بود و خبر از افزایش نومیدی و خشم طبقه ی کارگر می دهد که شاهد زوال واقعی سطح زندگی خود و آماده مبارزه با آن هستند. و در ضمن آگاهی روزافزونی به وجود می آید که سرمایه داری ریشه مشکلات است.

فرشاد آزادیان

 

این که شمار تظاهرکنندگان در چند روز بعد از شنبه کمتر شده است قابل انتظار بود. جنبش، مثل وال استریت، تازه دارد قدم های اول را بر می دارد و این انتظار که مردم و کارگران همیشه آن جا باشند مضحک است. اما جنبش ادامه دارد و تظاهرات پراکنده دل مردم را بیدار کرده است.

هنوز کاملا روشن نیست که جنبش به کدام سمت می رود. آن چه روشن است این است که تداوم آن در سراسر جهان به حرکت این جا انرژی بخشیده است. ما، به عنوان بخش سوسیالیستی جنبش، بر نیاز تماس با طبقه کارگر وسیع تر، با کارگران سازمان یافته، نه فقط رهبران، که اعضای اتحادیه های کارگری تاکید می کنیم. خوب است که ان دی پی هم به میدان آمده و حداقل در حرف حمایت کرده است، اما وظایف بیشتری پیش روی این حزب وجود دارد. یکی این که در پارلمان و در صحنه سیاست به روشنی سرمایه داری را به چالش بکشد. دوم این که از سنت خود به عنوان حزب کارگری برای آموزش و سازماندهی مردم برای فعالیت سوسیالیستی استفاده کند و به نظرم سازمان جوانان حزب نمونه خوبی در این زمینه ارائه کرده است.

رضا مریدی، نماینده ایرانی تبار ریچموندهیل از حزب لیبرال:

طبقه پایین به کمک احتیاج دارد

فکر می کنم قصد این جنبش کاهش فاصله بین فقر و ثروت است. بعضی از روسای شرکت های بزرگ حقوق های غیرمنطقی دریافت می کنند در حالی که مردم با حداقل دستمزد کار می کنند (که البته دولت ما آن را از ۶۵/۶ به ۲۵/۱۰ دلار رسانده است.) مردم خودشان را با کسانی که حقوق های آنچنانی و ثروت های آنچنانی دارند مقایسه می کنند و طبیعی است که قشری ناراحت می شود. در کانادا البته خوشبختانه خدمات اجتماعی زیادی هست که مقداری جامعه را تعدیل می کند. حداقل اگر کسی بیمار است می تواند به بیمارستان برود و پولی ندهد، بانک های غذایی هست، آسایش اولیه تامین می شود و … اما در آمریکا خیلی ها در خیابان می میرند و فاصله گروه ها و طبقات بیشتر است.

رضا مریدی

 

در کانادا هم البته این اعتراضات نشان می دهد کسانی که در طیف پایین جامعه هستند ناراضی هستند. در نتیجه باید در تعدیل وضع اجتماعی کوشش بیشتری شود. پیامی که مردم هم به دولت انتاریو و هم به دولت فدرال می فرستند این است که توجه بیشتری به این طبقه داشته باشد. این طبقه نیاز به کمک دارد و باید بیشتر بهشان توجه کرد تا تعدیل بیشتری به وجود بیاید.

در چند سالی که حزب لیبرال سر کار بوده قصد ما کاهش فقر بوده که خوشبختانه تا حد زیادی موفق شدیم اما کار زیادی لازم است تا به آن سطحی برسیم که همه مردم از آرامش نسبی قابل قبولی برخوردار باشند.

دکتر مهرداد حریری، محقق، فعال حزب لیبرال:

کشور دچار بحران است

مهرداد حریری

این اعتراضات طبیعتاً نشان می دهد که کشور دچار بحران است. همان طور که جامعه جهانی و اقتصاد جهانی هم دچار بحران است و لایه های مختلف اجتماعی طبیعتا واکنش نشان می دهند. یک سری مسائل هست که باید بتوانیم به آن ها پاسخ بدهیم. درصدر آن ها تفاوت فاحش طبقاتی است: تفاوت بین فقیر و غنی. جامعه جهانی باید مکانیزم هایی  ایجاد کند که این تفاوت بیشتر نشود. بخصوص در جوامع توسعه یافته باید بتوانیم طبقه متوسط گسترده ای داشته باشیم که بتواند زندگی بهینه ای داشته باشد و جلوی افزایش فاصله طبقاتی و تفاوت فقیر و غنی را (یعنی ۱ درصد بالا و ۱۰ درصد پایین) را بگیرد. این فاصله در ظرف ۴۰ سال گذشته خیلی بیشتر شده است و باید مکانیزم هایی پیدا کنیم که بیشتر نشود.

طبقات مختلف جامعه تحت فشار هستند و تا زمانی که تظاهرات صلح آمیز باشد حق شان هست که صدای خودشان را به گوش جامعه و دولت برسانند و دولت ها را در مقابل تقاضاهای خود حساب پذیر کنند.

من متاسفانه نتوانستم حضور داشته باشم و فقط از تلویزیون شاهد آن بودم و دیدم که تظاهرات بسیار زیبایی بود، خواسته های متنوعی مطرح بود و به نظرم محل خوبی بود برای یاد گرفتن و گوش دادن به حرف مردم و مطمئنا خواسته های مشروع بسیاری بین آن ها هست.

دکتر اکرم پدرام نیا، نویسنده، مترجم، پژوهشگر و پزشک ساکن تورنتو:

می‌دانیم که این جنبش خودجوش بوده و مردم با بهره‌برداری از امکانات کمِ رسانه‌ای آن را به‌راه انداخته‌اند. گرچه هنوز بسیار جوان است و در آغاز راه، هر روز اهدافش روشن‌تر می‌شود و توده‌های سرکوب شده از هر گروهی، از قبیل دانشجو، کارگر، کشاورز، بومیان، دگرباش‌ها و بیکارها به جمع‌شان می‌پیوندند. اما برای آن‌که بتواند به هدفش نزدیک شود و پاسخگوی خواسته‌های نودونه درصد مردم باشد، علاوه بر همبستگی بیش‌تر بی‌گمان باید هوشیار هم باشد. زیرا دست‌راستی‌های یک‌درصدی با پیش کشیدن «هیولای کمونیسم و سوسیالیسم» و دیگر دستاویزها می‌کوشند با ایجاد وحشت مردم را وادار به عقب‌نشینی کنند.

اکرم پدرام نیا

 

اگر این جنبش بتواند به اتحاد بزرگ‌تر و پایداری بیش‌تری برسد و به سیاستمداران که رای این مردم برای‌شان اهمیت دارد، آن‌قدر فشار بیاورد که مالیات یک‌درصدی‌ها را افزایش دهند، به خواسته‌های اتحادیه‌های صنفی احترام بگذارند و رفاه عمومی را بالا ببرند، تا اندازه‌ای خواهد توانست پاسخگوی خواسته‌های تظاهرکننده‌ها باشد.

بنا به آمار وبسایت دولت کانادا میزان بدهی مردم این کشور به بانک‌ها و کارت‌های اعتباری حدود یک و نیم تریلیون دلار بوده که دوسوم این بدهی بر دوش خانواده‌های کم‌درآمد با درآمد سالانه‌ی کم‌تر از سی ‌چهل هزار دلار است. درصورتی‌که آن یک‌درصد بالا درآمدشان از سال ۱٩۴٧ تا سال ٢٠٠٩ هشت برابر شده و میزان پرداخت مالیات‌شان به نصف رسیده است. همین امر نشانگر رشد شدید تضاد طبقاتی‌ست. به باور من هرچه این نظام به بربریت نزدیک‌تر شود، نقش اصل دیالکتیکی «تضاد» برجسته‌تر شده و هرچه تفاوت طبقاتی بیش‌تر شود این اعتراض و همبستگی جهانی بیش‌تر خواهد شد. نیکلاس کلاین، رهبر کارگران آمریکا سخن معروفی دارد که می‌گوید، «نخست شما را نادیده می‌گیرند، سپس به‌تان می‌خندند، پس از آن با شما مقابله می‌کنند و می‌جنگند، اما در نهایت شما برنده می‌شوید.»