شماره ۱۱۹۹ ـ پنجشنبه ۱۶ اکتبر ۲۰۰۸
هارپر با اعلام انتخابات زودرس و تقریبا قانون شکنانه، وارد انتخابات شد، زیرا به خوبی می دانست که لیبرال ها در وضعیت شکننده ای هستند. دیان با اعلام برنامه تغییر سبز” گرین شیفت”، اگر فرصت کافی داشت می توانست بهتر در انتخابات شرکت کند. هر چند هارپر توانست رای بیشتری بیاورد ولی نتوانست اکثریت لازم را به دست آورد. یعنی میلیونها دلار از مالیات مردم صرف شد و ما همچنان در همان نقطه ی قبل از انتخابات قرار داریم.
علت تقویت ان. دی . پی و حزب کبک، ماموریت افغانستان و هزینه های آن بحث خواهد شد.
به دلیل بازنشستگی دیوید امرسون وزیر امور خارجه از بریتیش کلمبیا، جیسون کنی به احتمال زیاد این پست را خواهد گرفت و یا جایش را با پیتر مک کی که به راحتی رهبر حزب سبزها ـ الیزابت می ـ را شکست داد، عوض خواهد کرد. حزب سبز حتی یک نماینده هم به مجلس نفرستاد.
ماکسیم برنیه با ۶۹ درصد آرا دوباره انتخاب شد و رای دهندگان حوزه انتخاباتی وی نشان دادند که به حرفهای دوست دختر سابق او که چندی پیش کتاب خاطراتش را چاپ کرد، بی اعتنا هستند ولی بعید است که با توجه به حرفهای این خانم، پست خوبی به برنیه داده شود.
محافظه کاران چرخش علنی تر به طرف اسرائیل خواهند داشت. ارتباط با جمهوری اسلامی به دلیل برنده شدن محافظه کاران و حضور احمدی نژاد و حل نشدن پرونده قتل زهرا کاظمی شانس زیادی برای بهبود سریع نخواهد داشت. برنده شدن جمهوریخواهان در آمریکا موضع هارپر را تقویت خواهد کرد.
سردرگمی لیبرالها
لیبرال ها در میان مبارزه، باب ری و مایکل ایگناتیف را همزمان وارد کردند و هارپر را به عقب نشینی وادار کردند ولی بعد از چند روز زیر فشار حزب آنها را دوباره به عقب راندند.
لیبرال ها برنامه مشخصی نداشتند و مالیات بر گاز کربنیک (کاربن تکس) و تاکید هارپر بر مالیات زیادتر، تاثیر منفی بر حزب لیبرال داشت.
با توجه به حضور جرالد کندی و باب ری که متحدان دیان هستند قاعدتا باید موضع دیان تقویت شود، ولی حضور ایگناتیف و شکست سخت لیبرال ها، به دیان مجال چندانی برای مقاومت نخواهد داد.
ممکن است برای حفظ وحدت حزب از وی بخواهند که محترمانه استعفا بدهد و راه را برای نفر بعدی باز کند. نفر بعدی به نظر من باب ری خواهد بود که حضور وی از دو سال پیش حساب شده و جهت دار بوده است.
نکاتی در مورد انتخابات
۱ ـ جمعه ۱۰ اکتبر در جریان مبارزات انتخاباتی، لیبرال ها برای اولین بار از ژان کریتین در انتخابات استفاده کردند. معلوم نبود چرا اینقدر دیر کریتین وارد صحنه شده است. کریتین که در برمپتون تحت محافظت شدید وارد سالن شد، از دیان به خوبی و به عنوان دوست یاد کرد و مانند همیشه سخنرانی آتشینی ایراد کرد . . برمپتون یک نمایش قدرت برای دیان و لیبرال ها بود. ماموران امنیتی ۱۰ دقیقه بعد به دیان اجازه خروج از اتوبوس را دادند. دیان در میان استقبال جوانان حزب که می گفتند canadion ـ کانادایی با لهجه دیان ـ وارد سالن مدرسه شد و سخنانش را به زبان فرانسه شروع و با شدت و حرارت صحبت کرد
در حالیکه تمامی حاضران انگلیسی زبان دومشان بود و هندی و پنجابی زبان اولشان.
۲ـ زمانی که دیان، این سیاستمدار درستکار که سالها در کابینه ژان کریتین و مارتین به این کشور خدمت کرده است، به خاطر لهجه اش مورد تمسخر هارپر قرار می گیرد، باید دریافت که محافظه کاران در مورد ما و تمامی مهاجران نسل اول که با لهجه صحبت می کنیم چه دیدی دارند.
۳ ـ برای مصاحبه با جرالد کندی به دفتر وی در های پارک رفتیم گفتند رفته به در خانه های مردم. جرالد کندی در یک رقابت فشرده، در حالی که در آغاز از پگی نش کاندیدای شناخته شده و محبوب ان دی پی عقب بود، در پایان با ۱۴۸۳۴ رای بر پگی نش با ۱۱۹۸۴ رای غلبه کرد.
۴ ـ همراه دیان دو اتوبوس شامل خبرنگاران و عکاسان بود و البته من رنگین پوستی میان آنان ندیدم. آنها را به داخل سالن بردند. هدفم از طرح این موضوع این است که کاش رسانه های قومی خود را جدی تر بگیرند و برای این کارها هزینه کنند تا خود خبر دست اول تهیه کنند و بتوانند شناخت بهتری از کانادا داشته باشند و طرف های مقابل را نیز وادار کنند که ما را جدی بگیرند. یعنی رهبران و افراد اصلی حزبها سفید و رسانه ها هم سفید، اما رای دهندگان رنگین پوست. البته برای تمامی رهبران احزاب این اتوبوس های خبرنگاران هستند.
برای اینکه دریابید چقدر مهاجران برای احزاب اهمیت دارند میزان هزینه ای را که این نمایندگان صرف آگهی در رسانه های قومی کرده اند، ببینید. آنها به راحتی برای تبلیغات در رادیو و تلویزیون و روزنامه های اصلی ـ که درصد بسیار بالائی از رای دهندگان این روزنامه ها را نمی خوانند و قیمت آگهی در آنها هم چندین برابر رسانه های قومی است ـ هزینه بسیاری صرف می کنند در حالی که بهترین وسیله برای رساندن پیام به کامیونیتی ها، همین نشریات قومی هستند.
۵ ـ در مصاحبه با دیان در روز چهارشنبه ۹ اکتبر ۲۰۰۸ در هتل رویال یورک از وی پرسیدم در ۶ منطقه رای ایرانیها برای برنده شدن لیبرال ها لازم است، با توجه به ضعف لیبرال ها برای رسیدن به تمامی لایه های جامعه ایرانی، چرا ما باید به لیبرالها رای بدهیم؟
دیان گفت من با جامعه ایرانی گفتگو داشته ام. تا آنجا که من روزنامه های فارسی را دنبال می کنم در این مورد خبری نبود. یعنی عدم شفاف سازی که به ضرر جامعه ایرانی تمام می شود .
۶ ـ سوزان کدیس (تورن هیل) ، لوئی تملکوفسکی (اوک ریج) و اندره تلگدی (کیچینرـ واترلو) نمایندگان لیبرال در مجلس فدرال کرسی های خود را به محافظه کاران باختند. شاید این درسی باشد برای آنان که حتی در قدرت هم نباید زیاد به حفظ کرسی خود مطمئن باشند و در نظام های دموکرات یک رای را هم نباید از دست داد.
۷ ـ بهمن رودگرنیا از حزب محافظه کار در منطقه ویلودیل همانگونه که پیش بینی می شد نتوانست رای زیادی بیاورد، زیرا وی زمان کافی برای فعالیت انتخاباتی نداشت و نتوانست پیام خود را به غیر ایرانی ها برساند.
تجربه رودگرنیا نشان داد که جوانان ما بایستی از دیروز و نه از فردا فکر شرکت با برنامه ریزی در انتخابات را بکنند. بایستی در کارهای عام المنفعه منطقه شرکت کنند. به تمامی لایه های جامعه های دیگر برسند. اگر دیر بجنبیم چینی ها حتی مناطق ایرانی نشین را هم خواهند گرفت.
به احتمال زیاد، برایان ویلفرت نماینده ی ریچموند هیل که دوباره انتخاب شده و به دیان بسیار نزدیک است، با رفتن دیان، و به دلیل سن بالا آخرین دوره نمایندگی اش خواهد بود. همین طور جان مک کالوم ـ از مارکهام ـ نیز بازنشسته خواهند شد.
انتخابات بعدی بین یک سال تا یک سال و نیم دیگر خواهد بود. این دو منطقه در صورت بازنشسته شدن نمایندگانش، شرایط تاریخی مناسبی برای کاندیدای ایرانی تبار خواهد بود. در خلاء بین بازنشستگی نمایندگان می توان امید زیادی به پیروزی نیروی جدید داشت.
۸ ـ وظیفه ایرانیها این است که روی وزیر مهاجرت خانم دیان فینلی تمرکز کرده و تمامی فشار سیاسی خود را بر او وارد کنند تا مجبور به پاسخگوئی شود و یک سیستم عادلانه و انسانی را در سفارت کانادا در تهران به اجرا بگذارد.
در این زمینه بایستی یک تجمع اعتراضی چندین صد نفری در مقابل وزارتخانه وی با برنامه ریزی تدارک دید تا در صورت بی اعتنائی وی، پیام جدی به وی داد تا دولت خواست جامعه ایرانی را جدی بگیرد.
وظیفه نمایندگان لیبرالی که به کمک رای ایرانیها انتخاب شدند این است که از آنها بخواهند موضوع ویزاها را در صحن علنی مجلس مطرح کنند و آن را در مذاکرات رسمی مجلس ثبت کنند والا نامه نوشتن فردی برای خانواده ها، تنها رفع مسئولیت است.