ماه رمضان امسال نیز همچون سالهای گذشته، "سیمای جمهوری اسلامی ایران" به پخش «سریالهای مناسبتی» اقدام کرد.
شهروند ۱۱۹۸ ـ پنجشنبه ۹ اکتبر ۲۰۰۸
رادیو آلمان: ماه رمضان امسال نیز همچون سالهای گذشته، "سیمای جمهوری اسلامی ایران" به پخش «سریالهای مناسبتی» اقدام کرد. القائات و پیامهای این سریالها در مورد شأن و حقوق اجتماعی و مدنی زنان بحثهای متفاوتی برانگیختهاند.
«برو بزن تو دهن زنت تا دیگه از این غلطا نکنه»
«آقا هیچکس جز من اجازه نداره برای شما چایی بریزه»
«خواهش میکنم، من دیگه غُر نمیزنم، دیگه همون زنی میشم که تو میخوای، فقط منو تنها نذار»
اینها نمونههایی هستند از گفتار سریالهای ماه رمضان که امسال از شبکههای مختلف تلویزیون ایران پخش شدند. هر سال با شروع ماه رمضان، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به تولید و پخش سریالهایی با مضامینی متناسب حال و هوای مذهبی این ماه اقدام میکند.
سال گذشته یکی از این سریالها با نام «میوه ممنوعه» با بازی علی نصیریان، گوی سبقت را از بقیه ربود و در صدر فهرست پربینندهترینهای ماه رمضان نشست. این سریال، ماجرای «عشق پیری» بود که سراغ حاجی باتقوایی آمدهبود و البته در این میان همسر باایمان این حاج آقا هم بیتقصیر نبود چرا که مدام مشغول فعالیتهای اجتماعی بود و به امور منزل و حاج آقا نمیرسید.
این سریال، مفهوم و محتوای آن که بگذریم، ساختی روان و یکدست داشت و بازیهای درخشان علی نصیریان و گوهر خیراندیش نیز در موفقیت آن تاثیرگذار بود.
امسال اما به گزارش رسانههای داخلی و وبگاههای اینترنتی، سریالهای ماه رمضان هیچ کدام نتوانستند توجه اکثریت مخاطبان را جلب کنند.
به گزارش روابط عمومی سازمان صدا و سیما، طبق نظرسنجی مرکز تحقیقات و سنجش برنامههای صدا و سیما، در هفته چهارم شهریورماه، سریال "روز حسرت" رتبه نخست و سریال "بزنگاه" رتبه چهارم را از آن خود کردند. اما میزان محبوبیت «روز حسرت» امسال، قابل قیاس با «میوه ممنوعه» سال گذشته نیست.
بنابر این گزارش، پس از سریال "روز حسرت" به ترتیب سریالهای "مثل هیچکس" و "مأمور بدرقه" مقامهای دوم و سوم را کسب کردند.
«روز حسرت» پربینندهترین سریال امسال تلویزیون در ماه رمضان، ماجرای خانوادهای مذهبی است که مادر سابقه تحصیلات حوزوی دارد و وکیل است. عروس جوان این خانواده در اثر تصادف فلج میشود و مقصر اصلی این تصادف هم همسر او یعنی تنها پسر خانواده (مسعود) بوده اما این پسر یک سال پس از تصادف، مخفیانه ازدواج میکند و مدت دو سال، به طور همزمان دو همسر داشته.
بعد از مرگ همسر اول که بسیار هم مومن بوده، ماجرای همسر دوم فاش میشود، اما با کمترین مخالفتی از سوی پدر و مادر پذیرفته میشود. حتی در یک دیالوگ پدر خطاب به مادر میگوید که مسعود جوان است و ما باید او را درک میکردیم حالا هم کار غیرشرعی نکرده.
در صحنه دیگری قبل از مرگ همسر اول، او به مادرشوهرش میگوید ما باید برای مسعود زن بگیریم و زنش را هم به همین خانه بیاوریم.
تکرار سوژههایی با مضمون «مرد دوزنه» چند سالی است که در صدا و سیما رواج یافتهاست. فرشته صدر عرفایی بازیگر سینما معتقد است تکرار مسائلی که در فرهنگ ما تقبیح شده، از زشتی عمل میکاهد و حتی ممکن است بعد از چندی آن عمل ناپسند را عادی و معمولی کنند.
سریال «مثل هیچکس» که رتبه دوم تماشاگران را از آن خود کردهاست، داستان خانوادهای جنوب شهری ولی متمول است که بر سر ارث و میراث با هم درگیر شده و تمام آن چیزهایی را که سالها با نام «حرمت» پاس میداشتند، از بین میبرند.
زنان این خانواده به جز یک زن که معلم است بقیه همه خانهدار هستند و تمام صحنههایی که زنان در آن حضور دارند، محدود به پختن آش، پاک کردن سبزی، شستن ظرف در کنار حوض بزرگ وسط حیاط و یا پذیرایی از همسر تازه از راه رسیده است.
زمانی هم که همسر یکی از برادران از نوع تقسیم ارث گله میکند، برادر دیگر او را تشویق به کتک زدن همسرش و بستن دهان او میکند.
پیام "مثل هیچکس"
فرشته صدر عرفایی تلویزیون را رسانهای پربیننده و تأثیرگذار میداند که باید برای هر جملهای که از آن پخش میشود به خوبی اندیشه کرد. وی به میزان استفاده از تلویزیون در شهرستانها و شهرهای کوچک اشاره میکند و میگوید حتی رسانهای مثل سینما نیز در شهرهای کوچک به اندازه تلویزیون مخاطب ندارد. از این رو او معتقد است پیامی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از تلویزیون پخش میشود، تأثیری مستقیم بر ذهن میگذارد.
غیر از سریالهای مخصوص ماه رمضان، اکنون سریال دیگری از شبکه دوم سیما در حال پخش است به نام «مرگ تدریجی یک رؤیا». این سریال اولین کار تلویزیونی فریدون جیرانی کارگردان فیلمهای قرمز، شام آخر و آب و آتش است.
سریال، داستان نویسنده جوانی است که به اغوای عدهای زن مترجم و نویسنده که مطلقه و الکلی هستند، از همسر مذهبیاش جدا شده و برای دریافت یک جایزه ادبی راهی لندن میشود.
مدل زندگی، حرف زدن و لباس پوشیدن سه زن مترجم و نویسنده این داستان نشان از بیقیدی و لاابالیگری مفرط آنان دارد، در مقابل، دو خواهر شوهر مذهبی قهرمان داستان، زنانی خانهدار، مهربان، باگذشت و وظیفهشناس هستند.
رخشان بنیاعتماد، کارگردان سینما میگوید تنها نگاه به شخصیت زن این سریالها نیست که مورد انتقاد قرار گرفته بلکه کل آنها، بیمایه و غیرهنری شناخته شدهاند. خانم بنیاعتماد معتقد است وقتی اثری دور از واقعیات جامعه باشد، حتی شخصیتهای مرد آن هم ضعیف و باورنکردنی از کار در میآیند.
سیمون دوبووار نویسنده فمینیست فرانسوی گفته است: «زن زاده نمیشود بلکه ساخته میشود». شاید از همین روست که تهیهکنندگان صدا و سیما سعی در ساختن چهره متفاوتی از زن دارند، چهرهای که الزاما شباهتی با زن امروز ایرانی ندارد.