اگر آدمیان قدر مواهب طبیعی را که رایگان در دسترس آنان قرار گرفته می دانستند امروز مشکلی به نام آلودگی محیط زیست، بیماری های گوناگون، کمبودهای غذایی، آب و سوخت و ده ها مشکل دیگر، به وجود نمی آمد.
حرص و آز خصیصه ای نیرومند در انسان است و بر روال این اخلاق به دنبال هر چه بیشتر می رود و درگذر رسیدن به حرص پایان ناپذیرش بی مهابا به نابودی های گوناگون دست می یازد بدون آن که به آینده خود و یا نسل های بعد از خویش بیاندیشد.
موضوع آلودگی آب های جهان در هیاهوی هزاران معضل پیچیده شده دیگر دنیا رنگ باخته است و پرونده آن فعلاً در زیر سایر پرونده های سیاسی و غیر سیاسی، در بایگانی قرار گرفته است.
شاید آسان بودن دسترسی به آب، یکی از عللی باشد که در خیل سایر مسائل، توجه چندانی به آن نمی شود. گاه گاهی گروه های کوچکی که خود را متعهد به نگاهبانی محیط زیست می دانند تظاهراتی براه انداخته و خواست هایی را مطرح می کنند که در نظر سایرین دور از منطق و غیر عملی است.
اما موقعیتی جدی در پیش روی است، زیرا با افزایش تعداد غیرقابل کنترل جمعیت جهان روز به روز احتیاج به مواد اولیه تغذیه و آب بیشتر می شود و در مقابل، مصرف بی رویه آب، آلودگی های گوناگون از طرفی و از طرف دیگر، وضع مالیات های سنگین بر مزارع و دامداری باعث گردیده است که هر روز تعدادی از کشاورزان و دامداران با مقایسه درآمدشان از این راه با سایر کارهای صنعتی، دست از کار پر قدرشان برداشته به شهرنشینی روی آوردند و بجای تهیه کننده مواد خوراکی، مصرف کننده آن شوند.
به راستی آیا قانون به تنهایی می تواند برای حفظ محیط زیست کافی باشد یا موارد دیگری هم باید وجود داشته باشد تا به کمک یکدیگر زمینه نگهداری مواهب طبیعی را فراهم آورد؟
در این رابطه بدواً نگاهی به سبک زندگانی مردم بعض نقاط جهان و ایران در دوران کهن می افکنیم.
از آنجا که آب نخستین ماده حیاتی برای ادامه زندگی بشر بوده است طبیعتاً از زمان های دور تاریخ، انسان های اولیه آب را دارای نیروی خارق العاده و مافوق الطبیعه می دانستند و برای افزونی نیرو و مقدار آن مراسم گوناگونی انجام می داند. این آداب و رسوم در فرهنگ های کهن مانند بابلیان، مصریان، سومریان، چینی ها، هندی ها و البته ایرانیان مشاهده می شود.
اگر امروز، بشر اولین علائم حیات را در آب پیدا کرده است و آب را برای ادامه حیات نخستین ماده لازم می داند در آن دوران که رشد فکری و علمی انسان به درجه کنونی نرسیده بود نیز مردم از روی تجربه، آب را مایه بقای زندگی خود و دام ها و عامل ایجاد محیط مناسب زیست و ضامن رشد محصولات کشاورزی می دانستند.
انسان غارنشین با شکار حیوانات و یا خوردن ریشه نباتات و یا میوه های درختان و بوته ها زنده بود و این دو منبع برای رشد و نمو نیاز فراوان به آب داشت. خشکسالی، هم نباتات و هم دام ها را نابود می کرد. بر عکس فراوانی آب موجب ازدیاد نعمت و برکت می گردید.
با کشف و آغاز دوران کشاورزی اهمیت آب فزونی یافت و در قرن های بعد، اساس اقتصاد جامعه های کشاورز بر آب متکی شد، زیرا تولید و فروش محصولات کشاورزی و یا فرآورده های دیگر نه تنها احتیاج به آب داشت، بلکه ارسال کالاها به مناطق و کشورهای دیگر که از راه رودخانه ها و یا دریاها انجام می شد نشان داد تا چه حد آب در زندگانی آدمیان عامل حیاتی و مهمی است.
احترام به آب موجب شد در میان بعضی ملل الهه ای به نام الهه آب و باروری خلق شود و آدابی بر اساس آن اعتقادها به وجود آید. مثلاً برای ریزش باران مراسمی با آب برای تهییج طبیعت برگزار می شد. در بین ایرانیان یکی از سنت های نوروزی این بود که در نخستین روز نوروز مردم به هم آب می پاشیدند. در برخی از نقاط دنیا نیز چنین رسمی به صورت های گوناگون دیده می شود. از جمله در مناطق شرقی اروپا برای ریزش باران در فصل بهار مردی را با شاخه و برگ می آراستند و در مزرعه ای آب بر سرش می ریختند. انداختن سبزه نوروز در آب روان نیز بر مبنای همین رسم است، و نماد نیرو گرفتن رودخانه برای کمک به کشاورزی در بهار می باشد.
دیگر از آئین های کهن نوروزی در ارتباط با آب مراسمی بود که چند دختر بطور پنهانی مقداری آب از آسیاب و یا از چاه یا از آب انبار دزدیده در کوزه های آهنین یا سیمین می ریختند و گردن بندی با سنگ بهادار به گردن کوزه می بستند.
اهمیت آب در دربار پادشاهان ساسانی آن چنان بود که اگر نوروز مصادف با ششمین روز هفته که روز الهه آب است می افتاد نوروز آن سال نیز اهمیت بیشتری می یافت و مراسم عید با شکوه فراوان جشن گرفته می شد و مراسم آبریزان رعایت می گردید.
مراسم آوردن آب از آسیاب پس از تسلط اسلام نیز در ایران باقی ماند و این اعتقاد پا برجا گردید که اگر کسی روز اول عید کوزه آبی به آسیاب برد و آب بیاورد آن آب موجب برکت و شگون در سال نو خواهد شد.
در آئین زردشت آب پس از آتش، مقدس ترین عنصر وجود است. اورمزد ابتدا آسمان و بعد آب را آفرید و سپس به خلق سایر عناصر جهان مثل زمین و جانداران پرداخت. در بندهش یکی از کتب اساسی زردشتیان آمده است که همه خلقت، در اصل به صورت قطره آب بود. بر اساس باور دیگری، اصل همه آفریدگان از آب است جز تخمه مردمان و چارپایان مفید که از آتش است.
آنان عناصر اصلی را آتش و آب و باد و خاک می دانستند که هر یک در میان هفت فرشتگان، محافظی دارند و الهه موکل آب، (هورتات = خرداد) است و هر فرد وظیفه دارد در نگاهداری و پاکی آب بکوشد.
آریائیان رودخانه ها و چشمه سارها را به صورت الهه هایی می پرستیده اند و با تشریفات خاصی، مایه ای را از شیر و عصاره سه نوع گیاه تهیه نموده و به عنوان قربانی در آب می ریختند. این ماده به نام، زوتر (Zoathra) خوانده می شد و با مراسم و خواندن دعاهای مخصوص نثار آب می گردید تا نیروی حیاتی را دوباره به آب بازگرداند.
باران نیز الهه خاصی داشت. به هرحال باران باعث رشد درختان و کوهسارها و دشت ها و پر آبی چشمه ها و رودخانه بود. نام الهه باران “تیشتر” است.
باور داشتند که حیوانات بیابان و پرندگان و چرندگان همگی به آسمان چشم دوخته اند تا تیشتر، بر دیو خشکسالی غلبه کند. در یشت هشتم آمده است که به خاطر مایع مقدس و دعاهای مومنین، نگهبان باران موفق می شود پیروزمندانه آب ها و مزرعه ها و کشتزارها را درود گوید و دیو خشکسالی را متواری سازد.
در این موقعیت دریاچه فراخکرد، (دریاچه اساطیری ایران)، را که پر آب ترین دریاچه جهان می دانستند پر آب تر شده و به جوشش در می آید و موج های آن به بلندترین کوهی که کنار آن است به آسمان می رود. به کمک باد، ابرهای مرطوب باران زا بر فراز کشتزارها گسترده می شوند و باران می بارد، دریاچه ها از آب لبالب گشته، رودخانه های خروشانی از فراوانی آب به کناره های خود سر می ریزند…
یکی دیگر از الهه های آب و باروری در دین زرتشتی به نام “اردوی سورا آناهیتا” (Anahita Aradvi Sura) می باشد. وی از خدایان بزرگ آریایی است. در متون دین زرتشتی، رودخانه ای اساطیری نیز نام او را بر خود دارد. در نقش رستم، وی همراه با نرسه پادشاه ساسانی دیده می شود.
به خاطر احترامی که زرتشتیان برای آب قائل بودند پرستشگاه های آناهیتا در کنار رودخانه ها و چشمه سارها بر پا می شد و در آن معابد مراسم نیایش و قربانی به نوعی که قبلاً گفته شد، نسبت به الهه آب به عمل می آمد. بی بی شهربانو هم ظاهراً یکی از عبادت گاه های آناهیتا بوده است که بعد از اسلام نام جدید یافته است.
در خاتمه این مقاله لازم است نظری کوتاه به مسئله کمبود آب در کشورمان اندازیم.
و نگاه دیگری به هر پیمانه ی آب داشته باشیم و تا دیر نشده است اولاً برای ادامه پاکی آن از آلودگی های فراوانی که هر روز به داخل آب رودخانه ها و دریاها سرازیر می کنیم بکاهیم و بار دیگر به فرهنگ کهن بیاندیشیم و ثانیاً در بحبوحه کمبود آب در سرزمین ایران خصوصاً که در بعضی نقاط به حد خط قرمز رسیده است توجه عمیق تری داشته باشیم.
امروز دنباله روی از فرهنگ مصرفی مخصوصاً در مورد مصرف آب جز خسران و شوربختی برای تمامی مردم کشورمان نتیجه ای به بار نخواهد آورد. کم آبی در بعضی نقاط ایران به تدریج به خشک شدن رودخانه ها انجامیده و خواهد انجامید و معلوم نیست وضع آبهای زیرزمینی بهتر از اوضاع و احوال رودخانه های جاری در سطح زمین باشد.
حفر چاه های عمیق برای یافتن آب در شهر تهران به خاطر نشت فاضلاب و آلودگی شدید آن ممکن نیست. خرید آب از سایر کشورها نیز بسیار گران تمام می شود.
اگر امروز برای رفع این معضل اقداماتی اساسی صورت نگیرد و فقط به لطف الهی چشم بر آسمان دوخته و به امید باران باقی بمانند، عواملی مانند عدم کنترل جمعیت و بی تفاوتی در مصرف آب، از بزرگترین علل کم آبی شدید و همه گیر در آینده ای نزدیک در مملکت خواهد شد.