شهروند ـ فرح طاهری: نشست ۱۲۹ کانون کتاب تورنتو اختصاص داشت به معرفی کتاب Revolution Without Revolutionaries: Making Sense of the Arab Spring  (انقلاب بدون انقلابیون: برداشت هایی از بهار عربی) نوشته آصف بیات.

سعید حریری از کانون کتاب تورنتو نویسنده و سخنران جلسه را معرفی کرد:

آصف بیات محقق و نویسنده و استاد جامعه شناسی متولد ۱۳۳۳ تهران، در دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی تهران رشته علوم سیاسی خواند. در دانشگاه کنت بریتانیا تحصیلاتش را ادامه داد و نقش کارگران در انقلاب سال ۱۳۵۷ را موضوع پایان نامه دکترایش انتخاب کرد. او در سال ۱۹۸۶ به مصر رفت و در دانشگاه آمریکایی قاهره مشغول تدریس شد و ۱۷ سال در این کشور ماند.

از جمله کتاب های او : کارگران و انقلاب در ایران (۱۹۸۷ـ لندن) / کار، سیاست و قدرت ( ۱۹۹۱ـ نیویورک)/ جنبش تهیدستان در ایران (۱۹۹۷ ـ دانشگاه کلمبیا)/اسلام و دموکراسی: پرسش اصلی چیست؟ (۲۰۰۷ ـ دانشگاه آمستردام) و زندگی همچون سیاست: چگونه مردم عادی خاورمیانه را تغییر می‌دهند (۲۰۱۰ ـ دانشگاه استنفورد). تعدادی از کتاب های بیات به فارسی نیز ترجمه شده است.

دکتر بیات گفت، در این سخنرانی تمرکز من روی کاراکترایز کردن این است که معنی این انقلابات چه بود و چرا به این شکل بود؟ هم از نظر تاریخی و هم تطبیقی با انقلاب های سال های هفتاد مثل ایران و نیکاراگوئه.

سخنران سابقه ای از شروع بهار عربی داد که  از خودسوزی یک دستفروش فقیر به نام بوعزیزی در یکی از شهرهای کوچک تونس آغاز شد و بعد به سرعت در شبکه های اجتماعی خبرش پخش شد و خبرگزاری الجزیره وارد موضوع شد و این موضوع بین المللی می شود و ظرف ۲۸ روز این اعتراضات ادامه پیدا می کند و منجر به فرار بن علی می شود.

او افزود، در مصر هم از قبل قرار بود در اعتراض به قتل خالد سعید در زیر شکنجه روز ۲۵ ژانویه که روز پلیس است، جوانان و دانشجویان به خیابان بیایند. تا پیش از این، اعتراضات جوانان با حضور صدها نفر انجام می شد در حالی که با هزاران پلیس محاصره بودند، اما آن روز هزاران معترض به خیابان ها می آیند که خود سازماندهندگان تظاهرات هم شوکه می شوند. تظاهرات ادامه پیدا می کند و ظرف دو هفته حسنی مبارک ساقط می شود.

بعد نوبت لیبی و یمن می شود و بعد سوریه و بحرین و در جمع نوزده کشور عربی شاهد شورش های کوچک و بزرگ می شوند و در کل چهار دیکتاتور ساقط می شود و پنجمین که بشار اسد است باقی می ماند.

کشورهایی مثل عربستان سعودی و کشورهای حوزه ی خلیج فارس هم به شدت هراسان می شوند و شروع می کنند به اصلاحات یا خریدن اپوزیسیون

دکتر بیات با اشاره به مشاهداتش از دو انقلاب دهه ی هفتاد و انقلاب های بهار عربی به تفاوت های بین این ها پرداخت و گفت، اینها مثل تقریبا همه ی انقلاب های دیگر توسط آدم های عادی صورت گرفته بدون رهبری کاریزماتیک که در انقلاب های سابق دیدیم، بدون تروتسکی، بدون خمینی، ماندلا، واسلاو هاول، چنین کاراکترهایی در این انقلاب ها وجود نداشته و همچنین سازماندهی خاصی هم وجود نداشت و برخلاف انقلاب های گذشته که یک بینشی نسبت به آینده داشتند، این ها بینش خاصی هم نداشتند. بسیاری از این انقلاب ها در خیابان های شهرهای بزرگ و کوچک صورت گرفت و یک فرم بخصوصی از سیاست را به وجود آورد. بویژه میدان تحریر که ده ها هزار نفر در آنجا جمع می شدند و برای ۱۸ روز در همان میدان ماندند، یک فرمی از سیاست را به وجود آورد که خیلی از اندیشمندان دارند در این باره فکر می کنند. با وجود این بسیج عمومی، انقلاب ها منجر به تغییر اساسی در این کشورها نشده. تمرکز من در اینجا تونس و مصر و یمن است که بیشتر با آنها آشنا هستم. در این کشورها انقلاب گسست قابل توجهی نسبت به نظم سابق به وجود نیاورد. مثلا در تونس حکومت تغییر کرده ولی دولت، نظامی ها، شبکه ها، سرویس های امنیتی، همه ادامه دارند و کار می کنند.

سئوال من این بود که چرا این انقلاب ها فرق می کنند و چرا این طور شده. این انقلاب ها دنباله روی آن تغییر سیاسی که ما می شناسیم نبودند؛ نه رفرم بودند و نه انقلاب. به همین خاطر من اسم آن را گذاشتم “رفولوشن” یا انقلاب های اصلاحاتی. ولی اینکه چرا در این کشورها “رفولوشن” شد به جای “رولوشن”؟

بحث من این است که این خیزش ها در زمانی به وقوع پیوست که ایده ی انقلاب ارزشش را از دست داده بود، زمان بعد از جنگ سرد است و وضعیت به گونه ای است که افراد و سازمان هایی که راجع به انقلاب می نوشتند و بحث می کردند، در این برهه، دیگر از انقلاب نمی گفتند.

سخنان کامل آصف بیات را در وبسایت شهروند بشنوید.

پرسش و پاسخ پایان بخش این نشست کانون کتاب تورنتو بود.