تسویه حساب

فیلمنامه و کارگردان: تهمینه میلانی

فیلمبردار: علیرضا زرین دست

موسیقی: ناصر چشم آذر

بازیگران: مهناز افشار، لادن مستوفی، شهره لرستانی، اکبر عبدی، رضا عطاران، حامد بهداد، محمدرضا شریفی نیا…

خلاصه داستان:

چهار زن بزهکار پس از آزادی از زندان تصمیم می گیرند انتقام خود را از مردان هوسران جامعه بگیرند. آنها به رهبری زیور(لادن مستوفی) سر راه مردان پولدار قرار گرفته و با اخاذی از آنها هم گذران زندگی می کنند و هم به قول خودشان از مردان هوسران انتقام می گیرند. هر چهار زن فیلم دارای پس زمینه هایی با آسیب های اجتماعی فراوان هستند. زیور قبلا یکبار ازدواج کرده و دختر نامشروعش را به زنی دیگر سپرده و به همین خاطر نیز کینه شدیدی نسبت به مردها در دل دارد. دختر عمویش (بهاره افشاری)  نیز درگیر یک ازدواج اجباری و بعد هم گرفتار اعتیاد شده است.  سارا (مهناز افشار) و مریم (السا فیروزآذر) نیز ظاهرا به دلیل برخی فشارهای خانوادگی از خانه فرار کرده اند…

***

فیلم تسویه حساب مدتی است که در برخی سایت های ایرانی به صورت آن لاین دیده میشود. با توجه به واکنش های منفی و شدیدی که از سوی برخی منتقدان ایرانی نسبت به فیلم شد و از آنجا که با دیدن فیلم های زن زیادی، آتش بس و سوپراستار به شدت از دور شدن این بانوی هنرمند از سینمای قابل توجه گذشته اش سرخورده شدم، تصمیم  گرفتنم به بهانه یادداشتی بر تسویه حساب، نگاهی کلی به گرایش این فیلمساز به فیلم های به اصطلاح فمینیستی یا زنانه داشته باشم.

مشکل اصلی من با خانم میلانی در خصوص فیلم هایی است که ایشان در نشست های مطبوعاتی و مصاحبه هایشان از آنها به عنوان سینمای فمینیستی یاد می کنند و  خودشان  را نیز فیلمسازی فمینیست  نام می برند. نگارنده نه جامعه شناس هستم و نه کارشناس در مسائل اجتماعی، اما قبل از اینکه تسویه حساب و سینمای فمینیستی خانم میلانی را بررسی کنیم به تعریف فمینیست نگاهی می اندازیم.

در دانشنامه ویکی پدیا واژه فمینیست اینطور تعریف شده است: “ فمینیسم باور داشتن به حقوق زنان و برابری سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی زن و مرد است. فمینیسم مباحثه‌ای است که از جنبش‌ها، نظریه‌ها و فلسفه‌های گوناگونی تشکیل شده‌است که در ارتباط با تبعیض جنسیتی هستند و از برابری برای زنان دفاع کرده و برای حقوق زنان و مسایل زنان مبارزه می‌کند.

با نگاهی ساده به تعریف ذکر شده می شود به راحتی استنباط کرد که اگر کارگردان “تسویه حساب” به گستردگی این واژه پی می برد و تاریخچه پربار مبارزاتی که طی حدود دویست سال از سوی زنان مبارز برای احقاق حق خود ولو به صورت نسبی وجود داشته را عمیقا مطالعه می کرد، به هیچ وجه فیلم هایی سطحی و شعارزده و پر از کینه زنانه نسبت به مردان را به تصویر نمی کشید. وقتی که فیلم های اولیه خانم میلانی مثل دو زن، نیمه پنهان و حتی واکنش پنجم را که نسبت به دو فیلم نامبرده ضعیف تر اما آبرومند بود را با فیلم هایی چون  زن زیادی، آتش بس، سوپر استار و تسویه حساب مقایسه می کنم، بهت زده می شوم و با خود می اندیشم یا بانوی خوب سینمای ما در دام بازی های تجاری افتاده و به عمد و با ایجاد سر و صدای تبلیغاتی در پی فروش بیشتر برای فیلم هایش است و یا اینکه روی دنده ی لجبازی افتاده است. از آنجا که در نقد آثار سینمایی همیشه به ویژگی های اثر توجه داشته ام نه صاحب اثر، درباره آثار به اصطلاح فمینیستی خانم میلانی هم که مشخصاً نام بردم نیز تنها نگاه انتقادی ام متوجه فیلم های اخیر ایشان است که سخت من و خیلی از علاقمندان به سینمای آبرومند قبلی او را دلزده کرد.

پرداختن به موضوع زنان در سینمای ایران همواره از سوی منتقدان و علاقمندان روشنفکر سینما مورد توجه و حمایت بوده است. اینکه خانم میلانی در برابر هر انتقادی به فیلم هایش به لحاظ شعارزدگی خشمگین شده و انتقادکنندگان را مردانی شبیه به شخصیت های فیلم تسویه حساب می داند دور از جایگاه متین او در نگاهش به واقعیت های اجتماعی است و از او انتظار واکنش های حرفه ای تری می رود. با نگاهی به آثار فیلمسازانی چون داریوش مهرجویی (سارا، لیلا)، بهرام بیضایی (سگ کشی)، رخشان بنی اعتماد (نرگس)و جعفر پناهی (دایره) با محوریت موضوعی زن در فرهنگ ایرانی به تفاوت های بارز سینمای واقع گرا و آنچه که کاریکاتوری از واقعیت های جامعه است، پی خواهیم برد.

اگرچه اخیراً فیلم های نازل زیادی در سینمای ایران با فروش فوق العاده ای در گیشه مواجه بوده اند، ولی امیدواریم که صاحبان این آثار پرفروش این موفقیت های تجاری را ملاک بی عیب و نقص بودن آثارشان قرار ندهند و میزان استقبال عامه مردم را تنها دلیل برتری کارشان نپندارند. با توضیح مختصری که درباره سینمای زنانه خانم میلانی داده شد دیگر حرف خاصی برای گفتن درباره فیلم تسویه حساب نمی ماند چرا که این فیلم نیز مصداق همان سینمای شعارزده و انتقام جویانه زنان آثار نامبرده خانم میلانی است و از لحاظ ارزش هنری و زیبایی شناسی به مراتب ضعیف تر از آثار مشابه آن چون زن زیادی و آتش بس می باشد.

با توجه به اینکه مراحل گذار در جامعه ما هیچگاه به درستی صورت نگرفته است به همین خاطر بسیاری از روشنفکران ما در جنبه های مختلف هنری و ادبی به کپی برداری هایی ناشیانه از پدیده های هنری، ادبی، سیاسی و اجتماعی پرداخته اند و در نتیجه حاصل کارهایشان با ضعف های فراوانی مواجه بوده است.

تسویه حساب اگر چه قصد داشته واکنش های چهار زن مورد ستم در جامعه مرد سالار را به تصویر بکشد، اما با افتادن در ورطه فمینیسم شعاری نه تنها تاثیرگذار نبوده، بلکه به جای ارائه سینمایی زنانه با طرح واقعیت های ملموس جاری در آن با شخصیت پردازی های سطحی و قهرمان سازی دور از واقعیت زنان در جامعه امروز ایران  به اثری ضد زن تبدیل گشته است. امیدوارم که اثر بعدی خانم میلانی  به مدد فروش  قابل ملاحظه ای که به واسطه چند فیلم اخیرش داشته به سینمای خوش ساخت و با محتوای قبلی اش بازگردد.