مذهب در زندگی شما چه نقشی دارد؟

قسمت بزرگی از زندگیتان را شامل می شود؟ بخش کوچکی از زندگیتان است؟ هیچ نقشی در زندگیتان ندارد؟

آیا در خانواده ای مذهبی بزرگ شده اید؟ آیا فرزندانتان را مذهبی بار آورده اید (خواهید آورد )؟

خودتان را فردی مذهبی می دانید؟ یا فکر می کنید “اعتقاد” دارید ولی مذهبی نیستید؟ یا به کل جایی برای مذهب در زندگی خودتان و جامعه مدرن نمی بینید؟

آیا اصلا به “مذهب” فکر می کنید؟ (اشتباه نکنید، راجع به اعتقادتان به خدا نمی پرسم، منظورم  فقط مذهب است)

 من آدم مذهبی نیستم. در خانواده ای مذهبی هم بزرگ نشدم. فامیل مذهبی داشته ام که همه همدیگر را همانطور که بودیم دوست داشتیم و قبول داشتیم. یک مدت که مدرسه می رفتم چون معلم دینی ام را خیلی دوست داشتم شروع کردم به نماز خواندن ولی مشکل این بود که چون همه کلمات را حفظ کرده بودم و معنی شان را نمی دانستم همیشه قاطی می کردم و آنقدر حواسم به این بود که اشتباه نکنم که اصل نماز فراموشم میشد و نتونستم ادامه بدم. یک مدتی هم ماه رمضون نماز می خوندم. یعنی در واقع می خواستم روزه بگیرم که گفتند روزه بی نماز معنی ندارد و من هم تصمیم گرفتم که یک ماهه رمضان هر روز صبح بلند بشم و روزی یک بار نماز صبح بخونم.

در تمام آن مدت هیچوقت هیچکس مسخره یا سرزنشم نکرد که این چه وضعشه؟ مگه میشه روزی یک بار نماز خوند؟ اصلاً این چه طرز نماز خوندنه و لازم نکرده و این حرف ها .

خانواده ای را می شناسم که به هیچ دین و مذهبی عقیده ای ندارند، ولی دخترشان نماز می خواند و روزه می گیرد و بسیار دیندار است، خیلی بیشتر می شناسم کسانی را که نمازشان ترک نمی شود ولی فرزندانشان زیاد پایبند مذهب نیستند، ولی تقریباً هیچ خانواده افراطی را در اطرافیان سراغ ندارم .

حالا چی شد یاد مذهب کردم؟ نخیر، راستش ارتباطی به اینکه ماه رمضون نزدیکه ندارد.

دیشب فیلمی دیدم به اسم ‘Mooz-Lum‘ .

فیلم با این صحنه شروع می شود که پدر و پسری آماده خداحافظی از هم می شوند. پدر کلاه کوفی به سر دارد و دشداشه پوشیده، پسر لباس های معمولی به تن دارد ولی کلاه کوفی سرش است. پسر به کالج می رود. بعد از خداحافظی، پسر سوار ماشینش می شود و پس از گذراندن اولین پیچ، کلاه را از سر برمی دارد و به بیرون پرت می کند.

از اینجا فلاش بک های فیلم شروع می شود و جریان فیلم همواره بین زمان حال و گذشته در حرکت است. همان اوایل فیلم متوجه می شویم که پدر خانواده فردی بسیار خشک و مذهبی است که عقیده دارد وجود فرزندانش تنها به این درد می خورد که در اختیار “الله” باشند. مادر خانواده هم فردی مذهبی و دیندار است ولی عقیده دارد که پدر با فشار بیش از حد به فرزندان باعث می شود از دین دلزده شوند. مادر از پدر جدا می شود و پسر با پدر می ماند و خواهرش با مادر می رود. پدر در تلاش برای اینکه از پسرش یک مرد مسلمان واقعی بسازد، او را به مدرسه مخصوص مسلمانان می فرستد که پسر در آنجا مورد شکنجه معلمی سخت گیر قرار می گیرد و بالاخره مادرش نجاتش می دهد.

ولی عاقبت همین سخت گیری های پدر باعث می شود که پسرش در نهان با مذهب و اسلام خصومت پیدا کند تا جایی که وقتی پایش به کالج می رسد این واقعیت را که مسلمان است از همکلاسی هایش پنهان می کند و مشروب می نوشد و پارتی می رود و برای اولین بار با جنس مخالف روبرو می شود. این وسط خواهرش به سراغش می آید و به وضوح می شود فرقشان را تشخیص داد، خواهر با وجود محجبه بودن بسیار با محیط و اطرافیان راحت است و برعکس برادرش که وجودش را خشم گرفته، بسیار دختر آرام و دلنشینی ست. در کنسرت شب اول کالج، خواهرش می فهمد که پسر رقصیدن بلد نیست و تا به حال به هیچ کنسرت یا مهمانی نرفته است و پسر هم با تعجب می پرسد “مگه مامان به تو اجازه میداد بری بیرون؟”

 

فیلم سعی دارد موضوعات زیادی را پوشش دهد: بحران هویت جوانان مسلمانی که در کشورهای غربی بزرگ می شوند، سخت گیری بیش از اندازه والدین، اهمیت شناساندن درست “دین” به فرزندان و …

 

فیلم خوبی بود و حتما خیلی هستند کسانی که داستان برایشان آشنا است.

 

هافینگتون پست هم مقاله جالبی در مورد فیلم نوشته و مقاله را با این گفته تهیه کننده فیلم تمام می کند:

“در سال های اخیر حدود۸۰ فیلم با شخصیت های مسلمان ساخته شده است که بیش از نود درصد این شخصیت های مسلمان، نقش تروریست را در فیلم بازی می کنند. خوشحال نیستید که این فیلم ساخته شده؟”

 

من هم اولین فیلم آمریکایی بود که درباره اسلام (با دید مثبت) می دیدم و معمولا فیلم های با سوژه مذهبی آمریکایی درباره دین های دیگر از جمله مسیح و یهود و بودا ست.

چند تا از فیلم هایی هم که به این سوژه (مذهب یا ضد مذهب) ارتباط دارند ، اینها هستند :

۱- The Passion of the Christ

۲- The Da Vinci Code

۳- Angels & Demons

۴- The Infidel

۵- Malcolm X