غلبه بر فشارهای روانی ناشی از جدایی و شکست عشقی
بخش اول
هرگز عبور از بحران ناشی از طلاق و یا شکست عشقی آسان نیست. صرف نظر از دلیل جدایی، بیرون آمدن از یک رابطه طولانی مدت می تواند فرد را دچار بحران کند. با این وجود راه هایی وجود دارد که کمک می کند تا از این بحران به سلامت عبور کنید. حتی در اوج ناراحتی ناشی از طلاق یا جدایی هم چیزهایی برای یادگیری وجود دارد.
چرا شکست در یک رابطه تا این حد ناراحت کننده است؟ حتی وقتی رابطه ای که خوب نبوده است به هم می خورد باز هم به دنبال خود می تواند بحران ایجاد کند، زیرا هر نوع جدایی، خود نوعی فقدان است، نه فقط فقدان رویاها، بلکه از دست دادن تعهدات مشترک. در یک رابطه رمانتیک که هیجان در آن خیلی بالا است نوعی امید به آینده موج می زند. وقتی این نوع رابطه شکست می خورد، فرد وارد قلمرو ناشناخته ای می شود که در آن همه چیز به هم ریخته است که نوعی عدم اطمینان به آینده به همراه دارد. این که زندگی بدون شریک چگونه خواهد بود؟ این که آیا کس دیگری برای همراهی پیدا می شود و یا بقیه عمر را به تنهایی باید گذراند؟ گاهی روبه رو شدن با این ناشناخته ها بدتر از رابطه ناخوشایند قبلی است.
سازگاری با طلاق یا جدایی
داشتن احساس متفاوت را به رسمیت بشناسید: احساس خشم، ناراحتی، سرخوردگی، خستگی و در هم ریختگی در این شرایط امری عادی است شما ممکن است برای آینده مضطرب باشید، اما بپذیرید که این واکنش ها با گذشت زمان کاهش می یابد. حتی اگر ازدواج شما خاتمه یافته باشد ریسک وارد شدن در یک موقعیت ناشناخته ترس آور و تهدید کننده است. به خودتان استراحت بدهید. نسبت به خودتان مهربان و صبور باشید. این امکان را به خود بدهید که در شرایط کم فشارتر کارهایتان را پیگیری کنید. شما ممکن است مانند گذشته فعال و پر انرژی نباشید این هیچ اشکالی ندارد چون هیچ کس سوپرمن (یا سوپروومن) نیست و همه انسان ها برای ترمیم زخم هایشان نیاز به زمان دارند.
این راه را به تنهایی طی نکنید: احساس خود را با دوست، عضوی از خانواده و یا یک متخصص در میان بگذارید. یک مشاور می تواند به شما در عبور از این راه دشوار کمک کند. همچنین می توانید به گروه های حمایتی بپیوندید و با جمعی مثل خودتان گفتگو کنید. انزوای شخصی استرس شما را افزایش داده، تمرکز شما را از بین می برد و حتی ممکن است موقعیت شغلی و سلامت جسمی شما را هم تهدید کند.
برای آنچه از دست داده اید سوگواری کنید: سوگواری یکی از واکنش های طبیعی در مقابل فقدان است. وقتی فقدان در رابطه با کسی است که دوستش دارید این واکنش دو برابر می شود. این احساس به معنی از دست دادن کسی است که همراه شما بوده است و با او تجربیات مشترک خوشایند و حتی ناخوشایند داشته اید. از دست دادن امید، برنامه ها و رویاها می تواند حتی دردناکتر از فقدان معمولی باشد. اگر چه اجازه دادن به خود برای رویارویی با این فقدان ها بسیار دردناک است و ممکن است شما فکر کنید هرگز از تاریکی این مرحله بیرون نمی آیید، ولی به خاطر داشته باشید که سوگواری یک مرحله ضروری برای عبور از این بحران و شفایابی است. درک فقدان و سوگ دقیقاً چیزی است که به شما کمک می کند تا از رابطه قدیمی عبور کنید. با احساس خود جنگ نکنید. بالا و پایین شدن و تعارض های عاطفی، خشم، ناراحتی، ترس، به هم ریختگی، دشمنی، خصومت، رنجش و احساس های دیگر در جریان فقدان امری طبیعی است. مهم این است که به جای این که احساس ها را نادیده بگیرید آنها را بشناسید. سرکوب احساس ها باعث طولانی تر شدن فرایند سوگ می شود. به خود یادآوری کنید که دنیا به آخر نرسیده است و هنوز برای شما آینده ای هست. حالت سوگواری می تواند هم زمان با شکست عشقی سراغ شما بیاید ولی آنچه مسلم است این است که این حالت پایدار نیست و پس از مدتی از بین می رود و شما به تدریج از آن عبور می کنید. در عین حال مواظب باشید که ماندن در مرحله سوگ ممکن است شما را به سمت افسردگی سوق دهد یا زندگی شما را تبدیل به جهنم کند و یا شما را به سوی نوعی بی تفاوتی عاطفی بکشاند.
ادامه دارد
* دکتر نسترن ادیب راد مشاور خانواده و جوانان در ایران و کانادا، مولف و مترجم پنج جلد کتاب در این زمینه است.