روز یکشنبه ۱۴ جون، مرکز هنری فرهنگی مهرآوران برگزارکننده ی سخنرانی دکتر فخرالدین عظیمی در سالنی در ریچموندهیل بود.

دکتر عظیمی استاد دانشگاه کانکتیکت آمریکا، عضو برگزیده انستیتوی پژوهش های علوم انسانی و نویسنده ی کتابهای "حاکمیت ملی و دشمنان آن" و "بحران دمکراسی در ایران"، زیر عنوان تاریخ معاصر ایران سخن گفت.

شهروند ۱۱۸۳

 

ملتی که گذشته ی خود را نشناسد ناگزیر به تکرار گذشته خواهد شد


 

روز یکشنبه ۱۴ جون، مرکز هنری فرهنگی مهرآوران برگزارکننده ی سخنرانی دکتر فخرالدین عظیمی در سالنی در ریچموندهیل بود.

دکتر عظیمی استاد دانشگاه کانکتیکت آمریکا، عضو برگزیده انستیتوی پژوهش های علوم انسانی و نویسنده ی کتابهای "حاکمیت ملی و دشمنان آن" و "بحران دمکراسی در ایران"، زیر عنوان تاریخ معاصر ایران سخن گفت.

دکتر عظیمی به لزوم اطلاع و آگاهی ایرانیان ـ چه در داخل و چه خارج کشور ـ از تاریخ گذشته ی خود اشاره کرد و گفت: ملتی که گذشته ی خود را نشناسد ناگزیر به تکرار گذشته خواهد شد.

او با اشاره به اینکه"ما انقلاب مشروطه و میراث آن را دست کم گرفتیم" به دیدگاه های مختلف در رابطه با مشروطه پرداخت و از جمله از نگاه جلال آل احمد، احمد فردید، داریوش همایون و رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی به مشروطه گفت که حاکی از جدی نگرفتن مشروطیت و یا تقلیل آن است.

سخنران چند کتاب در این رابطه را نمونه آورد و از کتاب های "مشروطه ای که نبود" و کتابی که در مورد هویدا نوشته شده (بدون ذکر نام نویسنده ی آن)  نام برد و انتقاد به کتاب اخیر را اینگونه خواند: هویدا ۱۳ سال نخست وزیر یک حکومت مشروطه بوده و باید پاسخگو باشد در حالی که این موضوع در کتاب مطرح نشده است.

دکتر عظیمی با تاکید دوباره بر اینکه انقلاب مشروطه را باید جدی گرفت، افزود: به نظر من انقلاب مشروطه یک پروسه است و تا زمانی که به اهدافش نرسد، ادامه دارد. انقلاب مشروطیت سرآغاز جدی حرکت های آزادیخواهانه در ایران است. از آن زمان مردم ایران به این فکر افتادند که اصل برابری را طبق قانون بپذیرند و به حکمرانان بپذیرانند… اینکه اینها شهروند هستند و دارای حقوق مساوی… و ما صد سال پیش به این مسائل توجه کردیم… ما صد سال سابقه ی دست و پنجه نرم کردن با این را داریم و لازم نیست که آقای بوش به ما بگوید دمکراسی چیست؟

استاد تاریخ دانشگاه کانکتیکت گفت: یکی از ایده های مشروطیت پارلمان بود. نمایندگان در مجلس آن زمان مباحثی را مطرح می کردند که در کمتر کشور دیگری به آن خوبی مطرح میشد.

دکتر عظیمی ایده دیگر مشروطیت را قوت گرفتن مفهوم شهروند در مقابل رعیت خواند و در ادامه به موانعی که بر سر راه مشروطیت قرار گرفت از جمله دسیسه های روسیه و انگلیس اشاره کرد و قحطی، بیماری، جنبش های جدایی خواهی را تجارب ناگواری خواند که مشروطیت با آن روبرو شد که نتوانستند حکومتی مقتدر و پاسخگو برقرار کنند و حاصل آن کودتای ۱۲۹۹ رضاخان و سیدضیاء شد.

سخنران افزود: این کودتای پیچیده ای بود که بعد از آن کشور با مشکلات بیشتری مواجه شد.

او ضمن پرداختن به نقاط قوت و ضعف رضاشاه، از جمله به اصلاحات دوران او که در آن تیمورتاش نقش مهمی را ایفا میکرد، اشاره کرد و گفت: ایجاد راه آهن و تاسیس دانشگاه و … را نادیده نمی گیریم ولی اعمال خلاف قانون اساسی از جمله ۵۶۰۰ ملکی که رضاشاه تصاحب کرد که در هیچ موردی آگهی ثبت در روزنامه ها منتشر نشد، کنترل مکاتبات، داشتن مجوز برای سفرهای بین شهری، داشتن مجوز برای خرید رادیو و جو رعب و وحشتی که در دوران رضاشاه وجود داشت، از نقاط ضعف دوران حکومت او بود.

او در این رابطه نقل قولی از خاطرات محسن صدر آورد که گفته بود: رضاشاه را نه فریب انگلیس و نه تهدید روس بیرون کرد، بلکه فاصله ای که بین او و ملت ایجاد شد موجب تبعید او گردید…

 سخنران در ادامه به حوادث بعد از شهریور ۲۰ تا ۲۸ مرداد ۳۲ پرداخت و در این رابطه به تشکیل ساواک با کمک آمریکا و انگلیس و اسرائیل اشاره کرد و گفت: ساواک تنها یک دستگاه اطلاعاتی صرف نبود بلکه یکی از کارهایش پراکندن بذر نفاق بین مخالفان بود. مثلا اگر پنج نفر را دستگیر می کردند، با دو نفر رفتار بهتری میکردند تا دیگران فکر کنند که اینها با ساواک همکاری کرده اند یا چند نفر را زودتر آزاد می کردند.

دکتر عظیمی با اشاره به اینکه رجال سیاسی غیردولتی هم به دلیل دور بودن از عرصه سیاسی و در حاشیه قرار داشتن تجربه نداشتند، افزود: فرهنگ تبلیغات از سوی رژیم و فرهنگ اعتراض و ناباوری از سوی ملت در آن زمان به وجود آمده بود.

سخنران سپس به انقلاب سال ۵۷ اشاره کرد و گفت: انقلاب حاصل امیدهای جامعه ی ایران بود برای آینده ی بهتر. هیچ کس انقلاب نکرد تا وضعیت بدتری حاکم شود یا یک قشر خاصی بر سر کار بیاید.

دکتر عظیمی افزود: همین که اسم حکومت جمهوری شد و قانون اساسی مطرح شد ـ حتی به صورت نمادین ـ به دلیل پشتوانه ی انقلاب مشروطه بود که نمیتوانستند آن خواست ها را نادیده بگیرند.

سخنران در پایان گفت: وقتی می گوییم تاریخ گذشته را باید خواند منظور بالیدن به استخوان های پوسیده نیست. تاریخ تلاش های آزادیخواهانه خودمان را باید جدی بگیریم و از لحظات یأس و امید آن مطلع شویم.

پس از استراحتی کوتاه، بخش پرسش و پاسخ برگزار شد.

در پاسخ به پرسشی دکتر عظیمی گفت: در ایران مذهب همیشه پراکندگی داشته، یک عده از روحانیون در صف مردم و انقلابیون بودند و یک عده در صف حکومت. در مورد نظارت مجتهدین جامع الشرایط که در قانون اساسی مشروطیت گنجانده شده بود، در اصل این رعایت نشد و این از جمله موارد معدود قانون اساسی بود که معوق ماند و این نشان میدهد که جناح مدرن و روشنفکر بر جناح سنتی غالب بودند.

در پاسخ به پرسش دیگری سخنران گفت: در دوران رضاشاه گام های موثری در راه دولت ملی برداشته شد و این تنها به شخص رضاشاه برنمی گشت و افراد دیگر هم دخیل بودند.

دکتر عظیمی در پاسخی دیگر گفت: اینکه دموکراسی بدون طبقه متوسط برقرار نمیشود تعبیر غربی از دمکراسی ست در صورتی که در هند بدون وجود آن طبقه دمکراسی پا گرفته است.

سخنران میهمان از آمریکا، در پاسخ پرسشی گفت:  امروزه در ایران کتاب های تاریخ که در مدارس تدریس میشود حقایق را وارونه جلوه می دهند مثلا در مورد نهضت ملی کردن نفت طوری نوشته اند انگار تنها آقای کاشانی و چند روحانی دیگر در صدر این امر قرار داشتند و یا در مورد مشروطیت فضل الله نوری را علم میکنند و … در خارج کشور هم آن توجهی که باید به تاریخ ما بشود، نشده و ما یک کرسی تاریخ در آمریکای شمالی نداریم. ایرانیهای توانمند که ممکن است یک شب در قمار ده هزار دلار ببازند، اهمیتی نمی دهند تا کمک کنند چنین کرسی ای در دانشگاه ها راه بیفتد.

و در پاسخ به پرسش پایانی با نقل قولی از هگل "ما از تاریخ می آموزیم که از تاریخ نمی آموزیم" تاکید کرد: ما جز در تأمل در گذشته مان چاره ای نداریم. در مواردی که شکست خوردیم چرا شکست خوردیم و جاهایی که موفق شدیم، چرا موفق شدیم. چطور می توانیم روح همبستگی مان را بیشتر کنیم و … ۳۰ سال از جمهوری اسلامی گذشته، زمان آن رسیده که دست از نوستالژی برداریم و به تأمل و تعمق بپردازیم. ما باید دستاوردهای جمعی مان را گرامی بداریم.


 

گفتنی ست مرکز هنری فرهنگی مهرآوران از اپریل  ۲۰۰۸ در پی گردهمایی چندماهه ی بانیان آن، به طور غیررسمی آغاز به کار کرد. بنیانگزاران این مرکز افسانه مهاجر، مریم پورتنگستانی، بهار دائی، عباس ثابت، دکتر نیکجو، علی صمیمی، شاپور خسروی، علیرضا مویدی پور، حمید متکلم، سعید چوبک، هاشم مومن و فرامرز شیراوندی هستند که به منظور انجام کارهای اجتماعی، فرهنگی ـ هنری این مرکز را راه اندازی کرده اند.  

آقای ثابت در گفت وگوی کوتاهی درباره ی انگیزه به وجود آوردن این مرکز گفت: علت این بود که بیشتر برنامه های هنری ـ فرهنگی جامعه ی ایرانیان در داون تاون تورنتو انجام میشود، که ایرانیان منطقه یورک (ریچموندهیل، تورن هیل، آرورا، نیومارکت) که علاقمند حضور در این برنامه ها بودند به دلیل دوری نمیتوانستند استفاده کنند. ما خواستیم با ایجاد این مرکز، ثقل رویدادهای فرهنگی را تا حدودی به این منطقه منتقل کنیم تا هموطنان علاقمند ساکن در این منطقه بتوانند از این برنامه ها استفاده کنند. دلیل دوم هم رشد جمعیت ایرانی این منطقه است که نیاز چنین برنامه هایی را به وجود آورد.

در مورد فعالیت های این مرکز آقای عباس ثابت گفت: اولین برنامه یک پیک نیک تفریحی بود که چندی پیش در ساحل دریاچه ویلکاکس به خوبی برگزار شد و برنامه دوم هم همین سخنرانی دکتر عظیمی بود. برنامه های بعدی را نیز به تدریج اعلام خواهیم کرد.

آقای ثابت یکی از ویژگی های فعالیت این گروه را توجه به حفظ محیط زیست خواند و گفت: حفظ محیط زیست جزو یکی از اهداف ماست، به این معنی که مرکز با برنامه ها و آموزش هایی که به اعضا و دوستداران خود میدهد، حساسیت به موضوع محیط زیست را در بین دیگران گسترش خواهد داد. در این رابطه کانون هم به عنوان یک مرکز اجتماعی میخواهد که با شهرداری منطقه ریچموندهیل و نورت یورک در ارتباط باشد تا مسائل زیست محیطی را مطرح کند از جمله درنظر داریم جلوی ایجاد "درایو ترو"های جدید را در منطقه بگیریم، زیرا که درجا کارکردن ماشین ها باعث آلودگی هوا می شود، در حالی که امروزه کاهش مصرف سوخت های فسیلی برای حفظ محیط زیست موضوع مطرحی در جهان است.

آقای ثابت در مورد وضعیت مرکز مهرآوران گفت: ما در مرحله ثبت مرکز هستیم و هنوز شروع به عضوگیری نکرده ایم، ولی تعدادی علاقمند در اطرافمان داریم. به محض انجام کارها از طریق رسانه های فارسی زبان مراتب را به آگاهی دیگران خواهیم رساند و عضوگیری خواهیم کرد. سایت ما نیز به راه افتاده و با مراجعه به آدرس  می توانید با مرکز مهرآوران بیشتر آشنا شوید.