شهروند ۱۲۳۳ پنجشنبه ۱۱ جون ۲۰۰۹
درباره ی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران
اسد گلچینی متولد ۱۳۳۷ در سنندج، فارغ التحصیل دانشسرای هنر، فعال سیاسی و سازمانده مبارزات علیه رژیم شاه و از مبارزان مارکسیست است که فعالیت خود را در سال ۱۳۵۸ به کومه له گره زد. او از مسئولان و سازماندهندگان تشکیلات مخفی کومه له در داخل شهر مهاباد و دیگر شهرهای کردستان است، و پس از آغاز فعالیت علنی به مدت ده سال در این سازمان و حزب کمونیست ایران و عضو کمیته مرکزی کومه له فعالیت داشته است. او همچنین از کادرهای مرکزی در تشکیل حزب کمونیست کارگری ایران بوده است. مسئولیت در سازماندهی کمیته های شهری و کمیته کردستان این حزب و عضویت در دفتر سیاسی به مدت بیش از ده سال از فعالیتها و موقعیتهای بعدی وی بوده اند.
اسد گلچینی از رهبران تشکیل دهنده ی حزب حکمتیست است و هم اکنون به عنوان عضو دفتر سیاسی و دبیر کمیته کردستان این حزب سرگرم مبارزه است.
لطفا نظرتان را در مورد انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران بگویید؟ در این انتخابات جناحهای مختلفی شرکت دارند. نظر شما در این مورد چیست؟
ـ با هیچ معیاری نمی توان به این نوع نمایشات در جمهوری اسلامی انتخابات گفت. این مسئله برای بسیاری از مردم در ایران و بخشی از نیروهای سیاسی در اپوزیسیون روشن است. چنین برخوردی به مسئله انتخابات از طرف مردم و دخالت در سیاست در ایران، چه از طرف رژیم و یا بخش پرو رژیم درون اپوزیسیون در سطح بسیار نازلی است. در واقع دخالت مردم با توجه به ساختار تصمیم گیری در ایران ممکن نیست. اصلا تعیین چهار نفر و رد صلاحیت بقیه هم عوامفریبی است و برای کشاندن مردم پای صندوق هاست. اختلاف جناح ها در حاکمیت واقعی است، اما این اختلافات نه ربطی به آزادی مردم دارد و نه تغییری در ساختار حکومتی در ایران میتواند ایجاد کند. این مسئله هم از نظر نظام و هم کاندیداهایی که برگزیده شدند بسیار واضح است. در این میان دریوزگی برای کسانی و جریاناتی باقی خواهد ماند که به چنین وضعیتی در ایران توهم ایجاد میکنند.
آیا بهتر نیست برای جلوگیری از سرکارآمدن دوباره ی آقای احمدی نژاد، با آن پرونده ی قطور مشکلاتی که در دوره ی ریاست جمهوری ایشان بر مردم تحمیل شده، مردم به جناح دیگر رای بدهند؟ مثلا آقای کروبی، یکی از کاندیداهای اصلی، حتی از بی حقوقی مردم در مناطقی مثل کردستان، سخن گفته. آیا این را به عنوان قدم مثبتی از جانب صحنه گردانان اصلی جمهوری اسلامی نمی بینید؟
ـ مردم ممکن است فکر کنند که اگر بروند و در میان این چهار نفر به معتدل ترین آنها رای بدهند، ممکن است فضای بازی ایجاد شود، اما در همه دوران رئیس جمهوری ها در ایران تغییری در زندگی اکثریت مردم کارگر و زحمتکش ایجاد نشده است. احمدی نژاد ابقا شود و یا موسوی و کروبی به این مقام پرتاب شوند، در بر همان پاشنه خواهد چرخید. ما این حقیقت را به مردم میگوییم. کاندیداها هیچگاه مدافع هیچ بخشی از خواست و مطالبات مردم برای آزادی و زندگی مرفه و انسانی نبوده اند. آنها خود شریک سرکوب و مصیبت اجتماعی هستند که وجود دارد. فعالیت دوره انتخاباتی آنها فقط عوامفریبی است. این سیاست ها و تاکیدات ما اتفاقا دیدن واقعیت هاست. کروبی خطاب به مردم در کردستان درباره “احیای حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی” حرف زده است. این ربطی به برداشتن و کم کردن سرکوب در ایران ندارد. سرکوب بخشی حیاتی از وجود رژیم و نظامش است. اگر ناسیونالیستها در کردستان این را در بوق و کرنا می کنند به این دلیل است که اساسا راه حلی برای این اکثریت مردم ندارند.
آیا شما فکر نمی کنید واقعیات جامعه را در نظر نمیگیرید؟! یعنی با مخالفت با همه، چطور دردی از زندگی مردم را میشود درمان کرد؟
ـ واقعیت جامعه نزد هر بخشی و هر جریان سیاسی تفاسیر مختلفی دارد. ما کمونیستها هم بخشی از این مردمیم و واقعیت نزد ما بهبود زندگی اکثریت مردم ستمدیده در ایران یعنی کارگران و زحمتکشان هستند. همین مسئله برای طبقه سرمایه دار یا احزاب و جریانات طرفدار مناسبات سرمایه داری پوچ است و درد این مردمی که ما میگوییم وقتی درمان میشود که این رژیم با سی سال سابقه این چنینی به انتخاب مردم تن بدهد. تاکنون که چنین اتفاقی نیفتاده است و راهی جز به زانو درآوردن رژیم نیست. این راه حل جنبش ما یعنی جنبش کارگری و کمونیستی است.
برخورد اپوزیسیون به این مسئله را چگونه می بینید و ارزیابی می کنید؟
ـ در ایران که فعالیت اپوزیسیون آزاد نیست. اپوزیسیون خارج کشور هم در مورد انتخابات فرمایشی به دو دسته تقسیم شده اند. عده ای مستقیم و غیر مستقیم طرفدار شرکت مردم در این به اصطلاح انتخابات هستند از آقای داریوش همایون تا حزب دمکرات کردستان و جریانات مشابه در داخل هر کدام روزنه ای از امید پیدا کرده اند! اینها به رژیم کمک میکند به انتخاباتش مشروعیت بیشتری بدهد و مردم را هم به بیراهه بیشتر ببرند. بخشی هم که تحریم کرده اند خوب به هر حال خوب است و خود را شریک این فریبکاری رژیم نکرده اند و میتوانند بعد از انتخابات سرشان را بالا بگیرند که در این یکی بازی رژیم شرکت نکردند.
شما به عنوان دبیر کمیته ی کردستان حزبتان، اوضاع را در این منطقه چگونه می بینید؟ آیا فکر می کنید تغییراتی به وقوع خواهد پیوست؟
ـ در کردستان هم بخش قابل توجهی از نیروهای ناسیونالیست، چه در داخل و چه در خارج از کشور مردم را فرامی خوانند که در این نمایش شرکت کنند. ما کمونیستها از مردم خواسته ایم که شرکت نکنند و توهمی به هیچکدام از کاندیداها نداشته باشند. تغییراتی هم اگر بعد از انتخابات پیش بیاید به نظر من ادامه تغییراتی است که بعد از روی کار آمدن اوباما در آمریکا شروع شده، ایران و امریکا دارند برای عادی سازی روابط تلاش میکنند. این کار محتمل است. صحنه سیاسی و نیروهای اپوزیسیون از این لحاظ تغییر می کند، نیروی مبارزه کارگران و مردم مبارز در اشکال دیگری و به دور از جنجال ها و موانع کنونی پیش خواهد رفت. صحنه مبارزه سیاسی و اقتصادی و مبارزه طبقات در ایران جدی تر میشود و کردستان هم به عنوان بخش مهمی در این مبارزات نقش مهم و همیشگی خود را با وجود و حضور فعال ما خواهد داشت.
در چند مورد، اطلاعیه هایی در مورد فعالیت های گارد آزادی پخش کرده اید. لطفا توضیح بدهید گارد آزادی چیست، آیا نیرویی هست یا فقط بیشتر تبلیغات است؟
ـ بخشی از مبارزه در کردستان همیشه مسلحانه بوده است. این را رژیم به مردم تحمیل کرده است. رژیمی که حقوق مردم و خواست آنها را به رسمیت نمی شناسد همیشه در برابر این عکس العمل روبرو بوده است. حزب حکمتیست نیز مانند دیگر جریانات و احزاب در کردستان مسلح است. ما جنگ مسلحانه ای را در حال حاضر در دستور نداریم. حزبی مسلح هستیم که آماده برای این نوع مبارزه در ادامه سیاست های حزب در سازماندهی مبارزه کارگران و مردم محروم در کردستان در همه عرصه های مبارزه شان است. گارد آزادی سازمانی برای در برگرفتن بخش مهمی از مبارزه ملیتانت مردم در کردستان و ابزار سازماندهی آن است. حضور مسلحانه بخشی از کار آن است و در چند سال گذشته این سازمان به واقعیت مبارزه سیاسی ما در کردستان تبدیل شده است و در کنار دیگر اشکال فعالیت موجودیت ما را تشکیل میدهد.
اما شما خودتان را پیرو دیدگاههای منصور حکمت میدانید، از آنجا که فعالیت مسلحانه از سوی ایشان نقد شده بود، آیا با راه انداختن گارد آزادی تناقضی نمی بینید؟
ـ نه مطلقا. همه فعالیت های ما در جهت دیدگاه های منصور حکمت و فعالیتهای او در این زمینه است. فعالیت مسلحانه تا زمانی که در جهت استراتژی سوسیالیستی ما و در کنار دیگر اشکال مبارزه کارگران و مردم مبارز و برای تقویت این مبارزات است و با هم قادر به در هم شکستن مقاومت دشمن و نیروهای ارتجاعی خواهد شد برای ما کمونیستها ضروری است. در نتیجه گارد آزادی دقیقاً در ادامه سیاست ها و فعالیتهای منصور حکمت است.
جمهوری اسلامی سعی میکند با راه انداختن بساط “امورات کنسولی” حضورش را در میان ایرانیان خارج کشور جا بیندازد. فکر می کنید می شود مانعی در این راه ایجاد کرد؟ یعنی اجازه نداد که بیایند و هر جایی خواستند دفتر و دستکی راه بیاندازند؟
ـ محیط و فضای خارج کشور سرکوب و خفقان داخل ایران را ندارد و اگر این چنین است چرا نباید سرکوبگران مردم از ترس ما و انسانهای آزادیخواه نه تنها جرات کاری نداشته باشند بلکه لانه هایشان نیز تعطیل شود. این اگر ممکن شود ما قادر به کمک برای باز کردن فضای سیاسی در ایران خواهیم شد و تاثیر مستقیم بر مبارزه مردم خواهد داشت. هر جا که این ممکن شود نباید از آن گذشت. اما واقعیت چیز دیگری است. نه تنها امروز بلکه در سخت ترین شرایطی که مردم مبارز و کارگران و زنان و دانشجویان در ایران داشته اند این فعالیتهای رژیم و لانه های جاسوسی و ترورشان که سفارتخانه ها باشد تعطیل نشده است و همیشه مورد حمایت حکومت های غربی بوده است و این روند است که دارد تقویت میشود. فعالیت و مبارزات اپوزیسیون و مردم در خارج کشور هم در حال حاضر قادر به مانعی جدی در فعالیتهای رژیم نیست و این رژیم است که با خیال راحت فعالیت دارد.
کار ما جلوگیری از زندگی عادی مردمی که در خارج کشور هستند و باید بتوانند بدون هیچ مشکلی به ایران آمد و رفت کنند، نیست. ما و همه این مردم شریف و ستمدیده خواهان زندگی انسانی و آزاد هستیم. بخشی هم همیشه و در هر شرایطی از فرصت برای “بیزنس” خود استفاده میکنند. در هر حال این رژیم و فعالیتهایش است که مورد تعرض همه انسانهای مبارز در خارج کشور است.