در آخرین تحقیقات به عمل آمده از کشورهای مشترک المنافع۱ که کانادا هم عضو مهمی از آنهاست مشخص شده که عملکرد بیمه درمان رایگان ما در بین ۱۱ کشور هم تراز عضو در رتبه ۲ تای آخر قرار دارد که به واقع تعجب انگیز است. چرا که هم آوازه بیمه درمان کانادا زبانزد همگان بوده و هم از مزیت ها و امکانات خوبش همه مطلع بودند. پس دلیل این افت شدید در چیست؟
عده ای اعتقاد دارند سیاست گذاران اقتصادی هدفشان تحمیل بیمه های خصوصی به اقشار مختلف جامعه است ولی خبرگان و دست اندرکاران متخصص این امر معتقدند که بیمه یک نیاز بسیار شخصی است و نمی توان آن را برای همه به یک شکل و اندازه و فرم طراحی کرد چون فردی که در سن ۲ سالگی قرار دارد با فرد دیگری که ۵۵ سال دارد قطعا از مزایای بیمه به صورت های مختلف بهره خواهند برد و یک شکل نیست.
گروه دیگری معتقدند زیر بنای اولیه برای همه بایستی ارایه شود و هر کس در مرحله بعدی قادر باشد بر اساس نیازهایش بیمه خصوصی خریداری نماید. نظرات این سه گروه برای همه قابل احترام است ولی آیا به واقع سیستم درمانی ما در کانادا به درستی طراحی و مدیریت می شود؟ پاسخ این سئوال در سال ۲۰۱۴ آسان نیست، ولی به جرات می توان گفت که این نسخه پیچیده شده برای جامعه کانادا تا سال ۱۹۸۵ عالی اداره می شده و قادر بوده پاسخگوی نیازهای اقشار متفاوت جامعه باشد. کمبود پرستار و پزشک و کادر متخصص از مواردی است که بیماران را با مشکل مواجه کرده. برای پزشکان و پرستاران مجرب حقوق های بیشتر و محیط کار بهتر در آمریکا جذابیتی را ایجاد کرده که ما در کانادا با کمبود این کادر ماهر روبرو شدیم. دلیل دیگر آن است که پزشکان و پرستاران جدید که به عنوان مهاجر وارد کانادا می شوند امکان تطبیق سریع با آموزش و گرفتن اجازه نامه کار را پیدا نمی کنند از این رو همواره عده ای پزشک و کادر فنی در کانادا وجود دارد که در صف انتظار برای امتحانات ورودی و گرفتن مجوز و گواهینامه هستند.
سیستم درمانی کانادا حدود ۷۰ درصد نیازهای پزشکی و پیراپزشکی مردم را برآورده می کند در صورتی که این درصد برای مردم اروپا برای نمونه انگلیس ۸۴ درصد، برای نروژ ۸۵ درصد و برای فرانسه ۷۷ درصد است. از جانب دیگر میزان مشارکت مردم در پرداخت مالیات به عنوان سهمی از هزینه های درمان بسیار بیشتر از مردم اروپا است.
آمار جالبی که در دسترس همگان قرار گرفته آن است که در کانادا مردم برای تأمین هزینه های دارو و دندانپزشکی مجبورند از پوشش بیمه درمان مکمل استفاده نمایند که بایستی برایش حق بیمه پرداخت کنند، ولی در اکثر کشورهای اروپایی این موارد تحت پوشش بیمه درمانشان قرار دارد. برای نمونه در کشورهایی چون ژاپن، بلژیک، آلمان و سوئد هزینه های خانه سالمندان و مراکز بازپروری در زمره پوشش های بیمه درمان دولتی است.
حالا چاره چیست؟ آیا بایستی با پرداخت مالیات و موارد دیگر بیمه درمان کانادا را حمایت کرد تا همگان از یک پوشش به ظاهر کامل ولی نه قابل استفاده برای همه بهره یابند؟ یا در میزان مالیات ها تجدیدنظر شود و در مقابل هر شخصی متناسب با نیاز و توان مالی خود بیمه را بخرد. ممکن است ما در حال حاضر از تعداد مزایای بسیار بالای خدماتی در بیمه درمان بهره مند باشیم که حتی تا آخر عمر هم به نصف بیشتر آنها نیاز نداریم ولی در حال پرداخت حق بیمه اش هستیم. این مطلب به مثابه آن می ماند که نیازهای بیمه ای ما بین عدد ۳۰ تا ۸۰ باشد در صورتی که در حال پرداخت حق بیمه بین اعداد ۱الی ۱۰۰۰ هستیم.
۱ـ کشورهای مشترک المنافع Common wealth countries
* فرهاد فرسادیبروکر خبره و رسمی کانادا با سابقه تدریس بیمه در دانشگاه ها است.
farsadi@insurefar.com