امسال نیز مانند دو سه سال گذشته ما مطمئن بودیم که طرفداران و حمایت کنندگان رژیم، معرکه و مضحکه عاشورا را در تورنتو برگزار خواهند کرد. به همین دلیل ما مخالفان چپ و آزادیخواه تظاهرات خود برای روز جمعه ۲۱ سپتامبر از ساعت ۷ تا ۱۱ صبح از میدان مل لستمن و سپس راهپیمایی در جلوی آنان تا پلازای ایرانیان را با پلیس هماهنگ کردیم.
از دو ماه قبل به آزادیخواهان و مخالفان رژیم فراخوان داده و از طریق روزنامه شهروند و مدیای اجتماعی اطلاعیه های حزب کمونیست کارگری، رادیو پیام کانادا و کمیته ی مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و در هفته های آخر همچنین نیروهای چپ و آزادیخواه دیگر را در جریان گذاشتیم.
“دسته سینه زنی عاشورا” که سازماندهندگان عاشورای دولتی در تورنتو هستند، تا سه هفته قبل از برنامه ی “عاشورا” سکوت کرده بودند و پس از اینکه خیالشان راحت بود که ما در روز عاشورا خدمت آنان خواهیم رسید برنامه شان را به روز پنجشنبه ۲۰ سپتامبر “تاسوعا” تغییر دادند و برنامه رسمی شیعیان درعاشورا را به تاسوعا محول کردند! و این اولین عقب نشینی آنها بود.
ما بلافاصله با دیگر گروه ها و جریانهای چپ و انقلابی هماهنگ کردیم و هر دو روز پنجشنبه و جمعه را اعلام کردیم، که اگر احیانا دوز و کلکی در کار آنها باشد ما هر دو روز را آماده باشیم.
شب قبل از برنامه ساعت ده شب روز چهارشنبه یعنی کمتر از ۱۲ ساعت به برنامه، عاشورا چیان اعلام کردند که پلیس به آنها اجازه برگزاری در میدان مل لستمن را نداده و آنها را مجبور کرده برنامه شان را در یکی از خیابان های فرعی روبروی مل لستمن یعنی “هیل کرست” برگزار کرده و از آنجا از طریق خیابان “امپرس” به خیابان اصلی شهر یعنی یانگ آمده و تا پلازا رژه خواهند رفت. ما از ساعت ۷ صبح با دو کامیون و دو سیستم صوتی قوی و دو موتور برق در میدان مل لستمن آماده بودیم و همزمان رفقایی را جهت اطلاع رسانی در نزدیکی معرکه آنها گذاشتیم.
گزارش لحظه به لحظه حاکی از این بود که تا ساعت ۸ صبح فقط ده نفر دست اندرکاران عاشورای دولتی در محل بودند. ساعت ۹ و بیست دقیقه مجموع آنها به ۵۰ نفر هم نمی رسید. ولی رفقا خبر کردند که اتوبوس های اجاره ای و افراد کرایه ای و مزدوران حزب اللهی و ساندیس خور از کشورهای لبنان و افغانستان و عراق و … از شهرهای مجاور با اتوبوس مرتب می رسند. از کودک و نوجوان و تا پیر و جوان و از چادر چاقچوری تا ریش و پشم و حتی جوانان شیک پوش همه را مانند ساندیس خورهای داخل جمع کرده بودند.
براثر فشار و افشاگری ما سومین عقب نشینی و شکست به آنها به این شکل تحمیل شد که پلیس به آنها اجازه نداد از طریق خیابان “ایمپرس مسیر قبلا تعیین شده آنها” به خیابان “یانگ” آمده و آنها را مجبور کرد در همان خیابان “هیل کرست”بمانند و اجازه آمدن به خیابان یانگ به آنها داده نشد.
جالب این بود که آنها دیواری سبز و حائل مانند حجاب بین خودشان و ما ایجاد کرده بودند. به ویژه در پلازای ایرانیان، که ما با بلندگوهای قوی به استقبال آنها رفتیم.
امسال با تلاشی که کرده بودند توانستند یک سوم جمعیت سال گذشته از ساندیس خورانشان را بسیج کنند. بازار آش نذری خوریشان نیز به نسبت سال گذشته خیلی سوت و کور بود و مردم و مشوقان ما خیلی بیشتر.
از یک طرف مزدوران و عمله اکره رژیم که تحت نام عاشورا به خیابان می آیند امسال متوجه شدند که سال به سال و روز به روز که به سرنگونی رژیم نزدیک می شویم تعداد ساندیس خورانشان کم و کمتر می شود و به سادگی سابق نمی توانند حزب اللهی و اجاره ای و ساندیس خور برای خود جمع کنند.
در اثر آگاهگری و فشار ما، مردم کانادا و ایرانیان ساکن تورنتو و حتی پلیس را به آگاهی بهتر و بیشتری نسبت با این اوباش رسانده و بیشتر مورد تمسخر مردم قرار میگیرند. به طور نمونه دختر جوانی نزد ما آمد و گفت من سه سال پیش در صف آنها بودم و پس از برنامه با شماها بحث و صحبت کردم و سال گذشته دیگه شرکت نکردم. اما امسال بیشتر متوجه ماهیت آنها شدم و به صف شماها پیوستم.
تقریبا دوست و دشمن از دو طرف متوجه شدند که نقش نیروهای چپ و کمونیست و انقلابی در مقابل این مزدوران رژیم چقدر جدی و موثر است، چنانکه در همین مضحکه یکی از دست اندرکاران این برنامه و مزدوران رژیم در پایان خطاب به ما گفت “هرچه می کشیم از دست شما کمونیست هاست”.
در پایان باید به تک تک نیروهای چپ و انقلابی و مردم آزادیخواه و مخالفان رژیم همگی دست مریزاد و خسته نباشید گفت که یک بار دیگر نشان دادند که تورنتو به سادگی جایی برای جولان دادن مزدوران رژیم اسلامی تحت هر نام و مضحکه ای نیست و این عرصه را بر آنها تنگ تر کردند.
خسته نباشید حقیقتا هر چه ایران می کشد از دست مسلمان ها و کمونیست هاست از دست اسلام و کمونیسم است. اما به امید روزی که عقاید آزاد و برابری و برادری حاکم ما باشد.