شهروند: این اولین گفت و گوی اینستاگرمی شهروند و همچنین اولین گفت و گوی ما در سال ۲۰۱۹ است و ما خیلی خوشحالیم که شما دعوت ما را پذیرفتید.
ملودی: ما هم خیلی از دعوت شما ممنونیم. این اولین گفت و گوی زنده ما در سال جدید میلادی هم هست.
شهروند: درباره کنسرت اخیرتان در آمریکا برایمان بگویید.
صفورا: سلام به همه. روز ۳ ژانویه در نیویورک در محلی به «نام لِه پوسان روژ» (ماهی قرمز) با دوست هنرمند مصری مان «رامی اسام» کنسرت داشتیم. میزبان ما انجمن Artistic Freedom Initiative بود که خیلی خوب بود و راضی بودیم.
ملودی: به ما که خیلی خوش گذشت و احساس می کنیم برای مخاطبان هم همینطور بود.
شهروند: استقبال چطور بود؟
ملودی: استقبال به نسبت زمان برگزاری خوب بود. البته اگر در روز تعطیل این کنسرت برگزار می شد حتما استقبال بیشتر هم می شد.
شهروند: برای آینده چه برنامه ای دارید؟ آیا در کانادا و تورنتو اجرا خواهید داشت؟
صفورا: هدف ما اجرای هرچه بیشتر روی صحنه است. این که برای ایرانی ها اجرا کنیم خیلی برایمان خوشحال کننده است. ما اعضای گروهمان را کمتر کردیم تا بتوانیم بیشتر سفر کنیم. تورنتو یکی از شهرهایی است که از آن خاطرات بسیار خوبی داریم و دوست داریم دوباره در آن جا اجرا داشته باشیم.
شهروند: مخاطبان غیر ایرانی شما بیشتر هستند یا ایرانی؟
صفورا: سئوال خوبی است. در کنسرت اخیرمان در نیویورک مخاطبانمان هم ایرانی بودند و هم غیر ایرانی. ما از روی صحنه این برداشت را کردیم که آنهایی که زبان فارسی نمی دانند بیشتر می رقصند و با خود موسیقی ارتباط برقرار می کنند. فارسی زبانان ولی بیشتر به اجرا نگاه می کنند و به شعر گوش می دهند و از دید ما کمی واکنش این دو متفاوت است.
شهروند: چرا اینطور است؟
ملودی: این نوع موسیقی به گوش ایرانی ها آشنا نیست و سبک ما هم ایرانی نیست. سبک ما تلفیقی از موسیقی های مختلف مثل رگه، راک، اسکا و … است. ایرانی ها جز در مواردی، خیلی اهل این نوع موسیقی ها نیستند. حتی گاهی گوش مخاطب، شعرها را درست نمی شنود و باید دقت کند تا شعر را بفهمد. شاید همین علت تفاوت برخورد آنها در کنسرت ها باشد.
شهروند: شما سال ها روی موسیقی تلفیقی کار کردید و این موسیقی این روزها جا افتاده است. شما خودتان را کجای این ماجرا می بینید؟
صفورا: در سال ۲۰۰۵ برای اولین بار ترانه هایمان را تنظیم کردیم و با یک گروه به طور حرفه ای روی صحنه رفتیم. البته سالها قبل از آن هم کار می کردیم ولی اجرایمان محدود به جمع دوستان و خانواده بود. در آن سال ها ما موسیقی متفاوت و تلفیقی دیگری را جز در یکی دو مورد مانند گروه «اوهام» نشنیده بودیم و همیشه برای من سئوال بود که چرا موسیقی ایرانی به سبک راک وجود ندارد؟ تنها موردی که سراغ داشتیم «اندی» بود که کمی به این نوع موسیقی نزدیک شده بود. او یک بار در اواخر دهه ۹۰ میلادی به گوتنبرگ سوئد آمد و در اجرای روی صحنه اش یک موزیسین زن داشت. این روی من خیلی اثر گذاشت و با خودم گفتم شاید ما باید از خودمان شروع کنیم و سبکی که دوست داریم را خودمان خلق کنیم.
به این ترتیب با ملودی شروع به نوشتن کردیم. بعد فهمیدیم که می توانیم با هم اجرا کنیم. وقتی آلبوم اول را ضبط کردیم هدفمان تجربه های جدید بود. برای همین در آن آلبوم سبک های مختلف را اجرا کردیم. وقتی دیدیم از آن استقبال شد، به کارمان ادامه دادیم. این آلبوم با فراگیر شدن اینترنت همزمان شد و توانست خیلی زود در همه جا شنیده شود و مورد استقبال قرار گرفت. البته هنوز تا جا افتادن این سبک ها برای مخاطب ایرانی فاصله داریم.
شهروند: به کدام سبک موسیقی بیشتر علاقه دارید؟
صفورا: سئوال سختی است. من وقتی آهنگ ها را می نویسم مخلوطی از سبک ها در ذهنم هست. شخصا رگه، راک، فانک، فلامِنکو و حتی الکترونیک را دوست دارم. من طراحی صدا خواندم و کار آهنگسازی تئاتر می کنم. از امتحان صداهای جدید لذت می برم.
ملودی: کسی که کارش موسیقی است تقریبا همه سبک ها را دوست دارد و به حالات لحظه ای او هم بستگی دارد. چند روز پیش یکی از بچه های گروه خودمان می گفت که شما شش و هشت دوست ندارید. من گفتم اتفاقا ما شش و هشت را هم در زمان مناسب خودش دوست داریم. اما من شخصا با موسیقی دهه ۸۰ میلادی ارتباط خاصی برقرار می کنم. سبک پانک راک من را به وجد می آورد.
شهروند: در ترانه های فارسی که ملودی می نویسد همیشه رگه ای از اعتراض به وضعیت موجود و تابوهای جامعه دیده می شود. علت این همه اعتراض چیست؟
ملودی: رشته تحصیلی من مددکاری اجتماعی بوده و طبعاً مسائل اجتماعی برایم مهم است. من و صفورا تا اندازه ای هم به سیاست توجه داریم ولی اصولا مسائل اجتماعی دغدغه ماست. پروژه آبجیز ابزاری است که ما بتوانیم از طریق آن حرف هایمان را در قالب موسیقی بزنیم. ما هر دو زن هستیم و تا برابری زن و مرد هنوز خیلی فاصله هست. صدای زن نسبت به صدای آقایان کمتر شنیده می شود و ما از این امکان استفاده می کنیم تا صدایی باشیم برای کسانی که نمی توانند راحت حرفشان را بزنند.
شهروند: شما جزو معدود گروه هایی هستید که به مسائل دگرباشان جنسی هم پرداخته اید.
ملودی: با افتخار اینطور است.
شهروند: چقدر توانسته اید در این زمینه تاثیرگذار باشید؟
ملودی: کار ما حتی اگر یک نفر را هم به فکر فرو ببرد و پیام ما را دریافت کند، به نظرمان موفقیت آمیز بوده است. نکته مهم این است که ما یک گروه مستقل هستیم و از امکانات تبلیغاتی زیادی برخوردار نیستیم. از این رو صدایمان کمتر شنیده می شود. قشر خاص و محدودتری که ما را می شناسد کار ما را دنبال می کند.
صفورا: همین که یک نفر فکر کند تنها نیست و کسانی هستند که مانند او فکر می کنند و امیدوار شود، برای ما کافی ست.
شهروند: ما از این تریبون از کسانی که امکاناتش را دارند دعوت می کنیم که صدای گروه آبجیز را به گوش افراد بیشتری برسانند. شما در زمستان ۹۶ شمسی با آقای شاهین نجفی و همچنین “هیچکس” همکاری داشتید. چرا این همکاری ها مقطعی بود و تکرار نشد؟
صفورا: همکاری با شاهین خیلی سریع و در لحظه اتفاق افتاد. همچنین در مورد همکاری با «هیچکس»، ما برای اجراء به برنامه خیریه «بنیاد امید» در لندن دعوت شده بودیم. «هیچکس» هم جزو مدعوین بود. قبل از اجرا با هم گپ می زدیم و به این فکر افتادیم تا از او دعوت کنیم تا در یکی از کارهایمان به نام «دموکراسی» رپ بخواند. ما دوست داریم بیشتر با همکارانمان کار کنیم ولی فاصله جغرافیایی، فشار اقتصادی و زمانی که روی خوانندگان مستقل وجود دارد، همکاری را دشوار می کند.
شهروند: درباره ِتِرَک «من با تو هستم» و کلیپی که در سال ۸۸ روی این آهنگ منتشر کردید برایمان بگویید.
ملودی: در سال ۸۸ که در ایران شلوغ شد، ما هم مانند ایرانیان دیگر تحت تاثیر قرار گرفته بودیم. دستمان به جایی نمی رسید ولی دلمان می خواست حس همدردی مان را نسبت به مردم ایران ابراز کنیم. تنها کاری که از دست ما بر می آمد ساختن این کلیپ بود. ما این ترَک را سال ها پیش برای یکدیگر گفته بودیم و شعر و آهنگی شخصی بود. ولی در سال ۸۸ متوجه شدیم که چقدر این شعر مناسب حال و روز آن زمان بود و حسی انقلابی در خود داشت. البته آهنگ «بیا» را هم در روزهای اول شلوغی های ۸۸ نوشتیم. یک شعر هم (با نام شهامت) بعد از عاشورای ۸۸ نوشتم که صفورا موزیک آن را با تاخیر ساخت و نتوانستیم همزمان با آن اتفاقات منتشرش کنیم. تصمیم گرفتیم از آن آهنگ برای برگشتن به ریشه های گروه آبجیز استفاده کنیم و کمی چاشنی طنز به ویدئوی آن اضافه کردیم.
صفورا: شعر کمی فضای جنگی داشت و ما تصمیم گرفتیم ویدئو را شبیه فیلم کلاسیک «جنگ ستارگان» بسازیم تا سمبلی باشد برای همه جنگ ها. هم جنگ های بین ملت ها، هم جنگ های بین خود مردم و هم جنگ های درونی انسان با خودش.
شهروند: شما همیشه صدای مردم بودید. متاسفانه هنرمندانی هم هستند که به جای اینکه صدای مردمشان باشند به صدای حکومت تبدیل شده اند. نظر شما در این مورد چیست؟ آیا بهتر نیست سکوت کنیم، تا اینکه صدای ناکوک حکومت باشیم؟
ملودی: اول این که خب ممکن است نظر واقعی شان با حکومت باشد. اما به عقیده من بیشتر هنرمندان دوست ندارند از حکومت حمایت کنند اما تحت فشار هستند. ما در بیرون از ایران به دور از ترس و نگرانی فعالیت می کنیم. بنابراین قضاوت درباره درست بودن یا نبودن کار آنها کار درست و منصفانه ای نیست. شاید تهدید می شوند، شاید زندگیشان گروگان گرفته می شود. عده ای هم البته منافعی در این کار دارند و فرصت طلبی می کنند.
شهروند: آیا برنامه ای دارید که کاری برای حال این روزهای جامعه ایران بسازید؟
ملودی: ما همیشه به مسائل اجتماعی خواهیم پرداخت. همیشه هم درباره ایران نیست. موضوعات جهانی مدنظرمان است. این که ما خارج از ایرانیم ما را از فضای آنجا دور نگه داشته و نظر دادن درباره مسائل سیاسی ایران کمی برای ما دشوار است. برخی مسائل پیچیده هستند و فهمیدن حقیقت درباره آن سخت است. اما درمورد مسائل حقوق بشری، حقوق زنان، حقوق دگرباشان، کودکان و … کار خواهیم ساخت.
صفورا: ما معتقدیم که انسان اول در مورد خودش و زندگی خودش مسئول است و سعی کردیم در موسیقی خودمان رگه ای از روانشناسی درونی و شخصی را حفظ کنیم.
شهروند: از دیگر اعضای گروه آبجیز بگویید.
صفورا: ما در سال ۲۰۰۵ یک گروه ثابت تشکیل دادیم. آن زمان چند موزیسین گلچین کردیم. در آن گروه «رابین کوخرِن» درامز می زد. «یوان موبرگ» گیتار می زد، «ارلاند هوفگارد» بیس می زد و «پائولو مورگا» پرکاشن می زد. صوفی، برادرمان هم به کارهای فنی ما می پرداخت. با این گروه دو آلبوم ضبط کردیم. بعدا به دلیل شرایط زندگی، این گروه تغییر کرد و با موزیسین های مختلف کار کردیم. من و ملودی اعضای ثابت و دائمی گروه آبجیز ماندیم.
پاسخ آبجیز به بعضی از مخاطبان:
وکالیست اصلی گروه کیست؟ صفورا
همکاری با کیوسک و “ایندو”؟ شادی یوسفیان از گروه “ایندو” که دوست نازنین ما هست و همکاری با او برایمان باعث افتخار خواهد بود. کیوسک هم از دوستان خوب ما هستند. اگر محدودیت های زمانی و جغرافیایی اجازه بدهد با بسیاری از هنرمندان دیگر هم همکاری خواهیم کرد.