حضرت بهاءالله میفرمایند:
“گفتار درشت به جای شمشیر دیده میشود و نرم آن به جای شیر.”
“ای پسر خاک، به راستی میگویم غافلترین عباد کسی است که در قول مجادله نماید و بر برادر خود تفوق جوید، بگو ای برادران به اعمال خود را بیارائید نه به اقوال (سخن، قول).”
“ای برادران با یکدیگر مدارا نمائید و از دنیا دل بردارید به عزت افتخار منمائید و از ذلت ننگ مدارید، قسم به جمالم که کل را از تراب خلق نمودم و البته به خاک راجع فرمایم.”
آئین بهایی برای احیای مدنیت فعلی که در حال انقراض است و خلق مدنیتی جدید به وضع تعلیماتی جدید توجه نموده است. اگر صورت و عکسی از مدنیت فعلی به نظر آید و در آن دقت شود ملاحظه گردد که این مدنیت در قلمرو افرادی از بشر واقع گردیده که حقیقت آن به تمام برای کینهتوزی و دشمنی و اختلاف و بالاخره خونریزی پرورش یافته و عرصه گیتی از زمین و هوا و دریاها جولانگاه درندگانی بیرحم مصوّر به صورت انسانی گردیده است. هدف آئین بهایی این است که این خوی کینهتوزی و کینهخواهی و تجاوز و تعدی و بغض و دشمنی و نفاق را از بین بشر بردارد و جامعه بشری را که به حفره حیوانیت سقوط کرده دوباره به رتبه اعلای انسانیت اعاده دهد. قرون متمادی انبیاء و دانشمندان و صاحبان افکار عالیه به شرافت مقام و منزلت انسانی و اشرفیت او از سایر موجودات تبلیغ کرده و از این راه تمایلات انسانی را به سوی مراحل تعالی سوق داده ولی در دو قرن اخیر تبلیغات مخالفی روی یک اصول فرضی و وهمی بشر را وارث خصایص حیوانات درنده خوانده و تمام ترقیاتی را که در علوم و فنون و سایر شئون انسانی بدست آورده از مسیر استفاده اصلی که تمتع از فواید طبیعت و مصونیت از مضار آن است به کلی منحرف و در نبرد با ملل و همنوع خویش مصروف داشته و روح رأفت و محبت را تودیع نموده است.
اگر اصول آئین بهایی را خلاصه کنیم و دقت نمائیم کل به یک هدف متوجه میشویم و آن این که خوی انسانیت حقیقتی را به کالبد مرده بشری دمیده و کیفیت حقیقی انسانیت را بازگردانده ارتباط و معاشرت افراد و جمیعتها و ملتها را با روح و ریحان برادری بنا نهاده زبان و گفتار و اندیشه و رفتار را که شایسته انسانیت است و آراسته به خوی و آداب انسانی است تشویق نموده تا حدی که گفتار درشت را به منزله شمشیر و افراد مجادله طلب را غافلترین بندگان خوانده و اذیت به نفسی را اذیت به خداوند دانسته سعادت را از آن کسانی شمرده که به شفقت و مهربانی متمسک و از قید کینه و نفرت آزاد و فارغند و تا جایی این خوان نعمت مهر و محبت را گسترده که حد فاصل بین دوست و دشمن را از میان برداشته و میفرمایند:
“باید با کل حتی دشمنان به نهایت روح و ریحان محبت و مهربان بود در مقابل اذیت و جفا نهایت وفا مجری دارید و در موارد ظهور بعضا (بغض شدید) به نهایت صفا معامله کنید سهم (تیر) و سنان (سرنیزه) را سینه مانند آئینه هدف نمائید و طعن و لعن و شم را به کمال محبت مقابله کنید.”
این راه و روش در محیط خانواده و زندگی روزانه افراد که عوامل تشکیل دهنده آن زن و شوهر، فرزندان، اقوام و آشنایان، همکاران اداری و شغلی و غیره میباشند مورد ضرورت و اجراء است.
حضرت بهاءالله میفرمایند: “نیکوست حال نفسی که به محبت تمام با عموم انام (مردم) معاشرت نماید.”
“… باید با جمیع اهل عالم به روح و ریحان معاشرت نمائید چه که معاشرت سبب اتحاد و اتفاق بوده و هست و اتحاد و اتفاق سبب سلام عالم و حیات امم است، طوبی از برای نفوسی که به حبل شفقت و رأفت متمسکند و از ضغینه و بغضاً (بغض و کینه) فارغ و آزاد این مظلوم اهل عالم را وصیت مینماید به بردباری و نیکوکاری این دو، دو سراجند (چراغ) از برای ظلمت عالم و دو معلمند از برای دانایی امم…”
خوانندگان عزیز، در صورتی که مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر: 7400-882-905، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی : www.reference.bahai.org/fa