منیژه پناهی

ای آنکه گل هستی با نام تو بشکفته

در رهگذر یادت بس خاطره بنهفته

تو نقطۀ پرگاری در دایره گردون

هر شهپر و شاهینی در دایره ات خفته

هستی ز تو آغازد عاشق به تو می نازد

من نیک چو می دانم باور کنم این گفته

فرهاد ز نام تو     شد کوه کن دوران

شیرین ز کلام توست    هر کس سخنی گفته

بینا شد اگر یعقوب    آن دیده گریانش

بوی خوش یوسف را    از دور چو بشنفته

ایران عزیز ما ، ای نیمۀ جان ما

هشدار، هشدار، عزیز ما   در آب خزر خفته

ژانویه ۲۰۱۱