کاترین بنولد
برگردان از نیویورک تایمز: سعید به بین
شورشیان مصری در اوج خیزش مصر با پیام هایی که از طریق توئیتر و فیس بوک از تونس دریافت می کردند تشویق می شدند. از جمله پیام ها: “ما توانستیم، شما هم می توانید!” یا ” برای دفع گاز اشک آور سرکه یا پیاز زیر روسری تان بگذارید”.
تونس که مدتها در جهان عرب به عنوان یک کشور کوچک غرب زده و فرانسوی شده به حساب می آمد اینک سربلند است و بسیاری از شهروندان آن افتخار می کنند که انقلاب آنها برای سایر کشورها سرمشق شده است.
لیکن درایت تونسی ها سرچشمه دیگری هم دارد که ممکن است برای دست کم نیمی از جمعیت شمال آفریقا و خاورمیانه الهام بخش شود و آن سنت دیرپای حقوق زنان است که از آنچه در سایر کشورهای منطقه جاری است به مراتب پیشرفته تر است.
اینک که ناآرامی ها به نقاطی چون ایران ـ که هنوز می توان زنان را به جرم زنا سنگسار کرد ـ و یا بحرین (در آن سوی پل اتصالی به عربستان سعودی) ـ که در آن هنوز زنان اجازه رانندگی ندارند تا چه رسد به اجازه ی رای دادن ـ سرایت کرده است، جنبش زنان در تونس می تواند به یکی از پرتوان ترین عوامل تبدیل گردد.
خدیجه شریف دبیرکل فدراسیون حقوق بشر و رئیس سابق انجمن زنان دمکرات تونس مطلب را این طور بیان می کند:”زنان عرب می توانند از قرن جدید روشنگری اعراب بهره های زیادی ببرند.” خانم شریف یکی از زنانی است که باتوم پلیس و “لباس شخصی” ها را طی تظاهرات یک ماهه ای که در چهاردهم ژانویه منجر به فرار بن علی رئیس جمهور سابق تونس به عربستان سعودی شد، تحمل کرده است. او می گوید:”امیدواریم تجربه ی ما در تونس الهامی برای دیگران باشد.”
در دنیای عرب زنان تونس از جمله نخستین زنانی بودند که ظرف مدت کوتاهی پس از استقلال تونس در ۱۹۵۶ حق رأی دادن را به دست آوردند. آنها حق سقط جنین را نیز در همان سالی به دست آوردند که زنان آمریکایی این حق را ازآن خود کردند. ضمنا بد نیست بدانیم که تعداد نمایندگان زن در پارلمان تونس از تعداد نمایندگان زن در پارلمان فرانسه بیشتر است. اینک در تونس تعدد زوجات ممنوع و رضایت زن برای ازدواج ضروری است و در شهرهای تونس دیدن مینی ژوپ همان اندازه عادی است که دیدن روسری.
از همه مهمتر آنکه زنان تونسی اغلب تحصیلکرده هستند و نرخ باسوادی به روایت یونسکو، ۷۱ درصد است که از درصد باسوادان در سایر کشورهای شمال آفریقا بیشتر است. تعداد فارغ التحصیلان زن از مردان بیشتر و تعداد زنانی که به قضاوت و پزشکی مشغولند به تعداد مردان در این مشاغل نزدیک است.
بن علی رئیس جمهور سابق تونس دوست داشت که آمار فوق را تکرار کند. طی سه دهه موضوع پیشرفت حقوق زنان برای او تکیه گاهی در برابر اسلام گرایان داخلی و بهانه او در قبال دولت های غربی که از نقض حقوق بشر در حکومت او انتقاد می کردند، به شمار می رفت.
فاطمه بووه روانشناس تونسی که در پاریس به سر می برد و از خیزش اخیر کشورش از راه فیس بوک و نیز نوشتن مقالاتی در رسانه های فرانسوی پشتیبانی نموده است، می گوید:
“مردان و زنانی که برای دمکراسی در ماه گذشته قیام کردند همه فرزندان و نوه های زنانی بودند که تحصیلکرده هستند و به حقوق خود آشنایی دارند. ما همه اجزاء دمکراسی را در اختیار داشتیم جز خود دموکراسی. چنین وضعی نمی توانست ادامه داشته باشد.”
ولی امکان دارد که زنان از آزادی های سیاسی وسیع تری بهره مند شوند و با وجود این چیزهای دیگری را از دست بدهند، زیرا مجهول بزرگ در تونس و مصر اینست که گروه های اسلامی ـ که در گذشته از دوستان حقوق زنان به شمار نمی رفته اند ـ هنوز تا چه حد بنیادگرا باقی مانده اند و تا چه حد در میان مردم محبوب هستند. خانم شریف یادآوری می کند:”هرگز نباید موضوع حقوق زنان را مسلم فرض کرد.”
اریک گلدشتاین معاون سازمان دیده بان حقوق بشر مسئول خاورمیانه و آفریقای شمالی می گوید:”جنبش اسلامی گرایی تونس برای مدت بیست سال خنثی شد و در سرگردانی نگه داشته شد در حالی که اسلام گرایان گفتمان معتدلی داشتند. اکنون که اسلام گرایان کوشش های سیاسی خود را دوباره از سر می گیرند مردم نگرانند که این جنبش ها تا چه حد اعتدال را بخصوص در مورد حقوق زنان رعایت خواهند کرد. او اضافه می کند:”اسلام گرایان هنوز بسیاری از زنان تونس را نمایندگی می کنند.” مثلا در روز سی ام ژانویه ۲۰۱۱ گروه هایی از زنان تونسی در پوشش اسلامی از راشد غنوشی، رهبر حزب نهضت که پس از تبعید طولانی به کشور بازمی گشت ، استقبال کردند.
ولی همانطور که خانم رادیا نصرائی وکیل دعاوی در امور حقوق بشر در تونس اشاره می کند، غنوشی مجبور شده است که مکررا و در برابر عموم متعهد شود که برای حفظ حقوق زنان کوشش خواهد کرد. نصرائی می افزاید:”ممکن است این عمل غنوشی فقط تاکتیکی بوده باشد، اما همین که غنوشی احساس می کند که باید اینطور حرف بزند نشانه ی خوبی است از اینکه در زمان کنونی مخالفت با حقوق زنان راه مفیدی برای جلب طرفدار در تونس به شمار نمی رود.
نصرائی با جنبش های اسلامی به خوبی آشناست. او در رژیم بن علی از بسیاری از اعضای این جنبش در دادگاه ها دفاع کرده است. نصرائی می گوید:” من از بدترین آنها(اسلام گرایان) دفاع می کنم ـ آنها که همسرانشان از فرق سر تا نوک پا سیاه می پوشند. از آنها دفاع می کنم نه به این علت که با فلسفه آنها موافقم، بلکه برای آنکه به حق آنها برای شکنجه نشدن و حق آنها برای آزادی بیان باور دارم.”
خانم نصرائی نیز خوب می داند که زنان تونسی تا چه حد دلیرند. او می گوید هنگامی که دستگاه امنیتی بن علی موکلین او را تهدید می کرد که باید وکیل دیگری اختیار کنند، اغلب مردها بودند که تسلیم می شدند، زنان تسلیم نمی شدند.
خانم نصرائی در میان هزاران معترضی بود که اخیراً برای جدایی دین از حکومت و به خاطر حفظ قوانین پیشرفته در زمینه ی حقوق زنان راهپیمایی کردند. خانم نصرائی می گوید:”در میان تظاهرکنندگان زنان با حجاب و نیز تعداد قابل توجهی مرد هم وجود داشتند. شاید به زودی کشور برای پذیرش یک رهبر زن آماده شود ـ ولی زن ها قطعاً آماده اند.”